درباره شهید طهرانچی از شهدای هسته‌ای | دانشمند خستگی‌ناپذیر

مریم شیعه | شهرآرانیوز؛ ساعت‌های اولیه صبح است و محوطه دانشگاه شهید بهشتی، آرام و خنک. میان همه اتاق‌ها و راهرو‌های طولانی دانشکده فیزیک، هر روز نخبه‌های آکادمیک بسیاری از کنار هم گذر می‌کنند و محمدمهدی طهرانچی هم یکی از آنهاست. شخصیت محبوبی است. همه او را می‌شناسند. استاد تمام فیزیک است و رابطه خوبی با همکاران و دانشجو‌ها دارد. هر روز صبح، زمانی که از محوطه راهی اتاقش می‌شود، تا پشت میز به همه سلام می‌دهد و چند ثانیه‌ای خوش‌وبش می‌کند.

در کلاس‌های درس به بحث‌های دانشجویان بادقت گوش می‌دهد. آغوشش برای هر پرسشی باز است. علاقه‌اش به فیزیک در سال‌های نوجوانی شکل می‌گیرد. در آن‌زمان هنوز فیزیک آن‌قدر‌ها پرطرف‌دار نیست و پسربچه‌ها دلشان می‌خواهد دکتر و مهندس شوند. محمدمهدی طهرانچی علاقه‌ای به محفوظات ندارد. ترجیحش حل کردن معادلات طول و دراز است و یک معادله هرچقدر پیچیده‌تر باشد، برایش شیرین‌تر هم هست. با جهان به‌مثابه عرصه‌ای برای کشف و شهود رودررو می‌شود. 

وقتی هم در مقطع دکتری، از مؤسسه فیزیک و فناوری مسکو دانش‌آموخته می‌شود، چندسالی در قالب فرصت مطالعاتی به ایتالیا می‌رود و زمانی که به وطن باز می‌گردد، فیزیک را در قالب پروژه‌ای خواستنی و نجات‌بخش برای نسل‌های جوان‌تر تدریس می‌کند. در کلاس‌های درس، بر روی فهم فیزیک تأکید دارد. فیزیک جهانی است که باید ذره ذره مورد پرسش قرار بگیرد و تفسیر شود. به عقیده او به‌کارگیری فرمول‌های خشک و طولانی، راه‌حل خوبی برای فیزیکدان‌شدن نیست.

ایران آینده

محمدمهدی طهرانچی می‌داند درک عمیق از فیزیک کوانتوم و خواص بنیادین ذرات زیراتمی، نیرو‌های حاکم بر جهان هسته‌ای را مهار می‌کند و به همین‌خاطر پا در مسیر توسعه انرژی هسته‌ای کشور می‌گذارد. شتاب‌دهنده‌های ذرات و راکتور‌های اتمی غول‌پیکر، میزبان آزمایش‌های پیچیده‌ای هستند که کشف قوانین ناشناخته و توسعه فناوری‌های نوین را ممکن می‌کنند و این مسئله نقش مهمی در آینده کشور ایفا می‌کند. کار محمدمهدی و همکارانش به تولید انرژی محدود نمی‌شود.

آن‌ها در زمینه‌هایی دست به تحقیق و اکتشاف می‌زنند که پزشکی هسته‌ای را هم متحول می‌کند. آنها می‌توانند جان هزاران بیمار را نجات دهند، می‌توانند به بهبود محصولات کشاورزی و کنترل آفات کمک کنند و برای صنایع مختلف، کیفیت و امنیت به ارمغان بیاورند. گذر از چالش‌های این شاخه علم ساده نیست. کار با مواد رادیواکتیو، پروتکل‌های ایمنی و اخلاقی خاص خود را طلب می‌کند. 

او پس از ورود به این عرصه است که بار سنگینی از مسئولیت را روی دوشش احساس می‌کند. طهرانچی در میان همکارانش به دقت بی‌نظیر و تعهدی که به پیشرفت دارد شناخته می‌شود. او توقف‌ناپذیر است. نگاهش به آینده است و همه دغدغه‌اش در هموارکردن راه نسل‌های آینده خلاصه می‌شود. او کندوکاو در عمیق‌ترین سطوح علم را ابتدای مسیر بهتر و پربارتر آینده می‌بیند.

{$sepehr_key_132391}

تروریسم علیه آگاهی

با آغاز دهه ۸۰ به‌تدریج وارد حوزه‌های مدیریتی می‌شود و برای مدتی به‌عنوان معاون پژوهشی دانشگاه بهشتی مشغول به کار می‌شود. بعد‌ها رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی می‌شود و برای مدتی هم در مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور فعالیت می‌کند. سال ۱۳۹۷ نقش او پررنگ‌تر از همیشه است.

ریاست دانشگاه آزاد اسلامی را به‌عهده می‌گیرد و با همه انتقاد‌هایی که به وضعیت آموزش عالی در کشور دارد، تلاش می‌کند تا فقدان‌های استراتژی ملی در عرصه‌های پژوهشی را جبران کند. او تولید دانش را هدف دانشگاه می‌داند، آن هم دانشی که ریشه در مسائل کشور داشته باشد تا بتواند نجات‌بخش باشد. 

بیش از صد مقاله علمی منتشر می‌کند و حوزه‌های پژوهشی نانوفیزیک، کوانتوم، ماده چگال و... را توسعه می‌دهد. وقت‌های خالی‌اش را صرف ترجمه و تألیف می‌کند و طرح‌های ملی پژوهشی بسیاری را راهبری می‌کند. بامداد بیست‌وسوم خرداد ۱۴۰۴، خیابان‌های شمال تهران سکوتی سنگین دارد. هوا هنوز بوی شب می‌دهد که صدای انفجاری مهیب، خواب ساکنان محله‌ای را می‌پراند. خانه‌ای مورد تجاوز تروریستی قرار می‌گیرد و «محمدمهدی طهرانچی» در پنجاه‌ونه‌سالگی به شهادت می‌رسد. 

او، همسرش و چهار نفر از اعضای تیم حفاظت به شهادت می‌رسند. جنایت‌ها و تجاوز‌های جنگی اسرائیل هر روز وارد مرحله‌ای تازه می‌شود. هیچ‌یک از کشور‌های منطقه از کشتار‌های بی‌امان او مصون نخواهند ماند. اسرائیل بار‌ها و بار‌ها به جهان اثبات کرده است که در گذر از مرز‌های انسانیت، هیچ خط قرمزی ندارد. 

غرب نیز نه نظاره‌گر منفعل این قتل‌عام، بلکه تکیه‌گاه اصلی اوست. غرب، پشت نقابی از جنس مدرنیته و توسعه، چهره واقعی خود را پنهان کرده است و با آرمان‌سازی از اندیشه‌ها و دستاورد‌های شرق‌ستیزانه‌اش، دست در دست این رژیم، پیام‌آور مرگ و ویرانی می‌شود. تا آن روز که دیگر اثری از این غده سرطانی، جایی در حوالی این خاور رنجور باقی نمانده باشد.