شهرزاد سعادت - آن روز هوا حسابی گرم شده بود. خانمکانگرو پنجره را باز کرد تا خانهاش خنک شود. او بیرون را نگاه کرد و با خودش فکر کرد که در هوای گرم باید یک غذای خنک برای خودش درست کند.
بنابراین یک سیبزمینی برداشت و آن را مکعبی خرد کرد. سیبزمینیها را داخل قابلمه ریخت. یک لیوان آب اضافه کرد و گذاشت تا بپزند. سپس یک خیار و یک پیاز برداشت و آنها را خرد کرد و کنار گذاشت.
داخل یک کاسه مقداری ماست ریخت و کمی نمک و فلفل و آبلیمو به ماست اضافه کرد و هم زد. کمی از مواد چشید و گفت: «بهبه! چه سس خوشمزهای!» سیبزمینیها در قابلمه آبپز شده بودند.
آنها را برداشت و ریخت توی صافی تا خنک شوند. پس از اینکه سیبزمینیها خنک شدند، آنها را داخل ظرف ریخت و خیار و پیاز خردشده را اضافه کرد. بعد هم سس را اضافه کرد و هم زد.
وقتی مواد خوب قاتی شدند، کمی شوید روی آنها ریخت. سالاد سیبزمینی آماده شده بود. خانمکانگرو کنار پنجره نشست و سالاد خوشمزهاش را خورد.
چی لازم داریم؟
سیبزمینی بزرگ، یک عدد
خیار، یک عدد
پیاز، یک عدد
ماست، بهمیزان لازم
آبلیمو، بهمیزان لازم
نمک و فلفل و شوید خشکشده، بهمیزان لازم