به گزارش شهرآرانیوز؛ رشد درخور توجه، اما محدود قیمتهای طلا و ارز نتیجه جنگ تحمیلی دوازده روزه میان رژیم صهیونیستی و ایران بود. تجاوز اسرائیل به خاک ایران در تاریخ ۲۳خرداد کلید خورد و در ۳تیرماه به آتش بس انجامید. در این مدت بازارها در واکنش به این اتفاق در ابتدا دچار حرکاتی هیجانی شدند، اما روند پس از پاسخ کوبنده ایران نزولی شد.
ابتدای امسال وقتی هنوز خبری از جنگ نبود و بازار اخبار مذاکره و حرف وحدیثها درباره احتمال وقوع جنگ داغ شده بود، حرکت و هیجان بازارها به این اخبار بسیار بیشتر از زمانی بود که جنگ آغاز شد. شاید خیلی از پیش بینیها پیش از تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان و آغاز جنگ تحمیلی این بود که در پی این اتفاقها بازارها قفل میشود، ارز سر به فلک میگذارد و در بازار طلا معاملات به بن بست میخورد، اما هیچ کدام از این پیش بینیها درست از کار درنیامد.
قیمت ارز در بازهای منطقی تغییر یافت و فعالیت بازارها حتی پس از ورود آمریکا به جنگ ادامه پیدا کرد. البته فعالیت بازار بورس به دنبال تصمیم هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار در این مدت متوقف شد. حالا در اولین روز هفته پس از اعمال آتش بس میان ایران و رژیم صهیونیستی، بازارها فعالیت خود را در شرایط جدید از سرگرفتند.
طلای ۱۸عیار که پیش از شروع درگیریها به طور میانگین گرمی شش میلیون و ۵۵۰هزار تومان قیمت داشت، بعد از اعلام آتش بس با رشد ۲.۳درصدی به حدود شش میلیون و ۷۰۰هزار تومان رسید؛ نشانهای از بالا رفتن تقاضای محافظه کارانه برای حفظ ارزش دارایی در فضای پرتنش. قیمت سکه تمام بهار آزادی هم از میانگین ۷۳میلیون و ۷۰۰هزار تومان در هفته پیش از جنگ، به بالای ۷۶میلیون و ۵۰۰هزار تومان رسید و رشد ۳.۹درصدی را تجربه کرد؛ بخشی از این افزایش تحت تأثیر رشد بهای طلای جهانی بوده است.
در مقابل، نیم سکه تغییر محسوسی نداشت و حتی با افتی ۰.۳درصدی از حدود ۴۱میلیون و ۲۰۰هزار تومان به ۴۱میلیون و ۱۰۰هزار تومان کاهش یافت؛ احتمالی که یا به دلیل اشباع تقاضا در بازار خرد رخ داده یا اصلاح قیمت پس از رشد هفته قبل. اما ربع سکه و سکه گرمی، مسیر متفاوتی رفتند. ربع سکه با رشد ۲.۴درصدی از میانگین ۲۳میلیون و ۷۸۰هزار تومان به ۲۴میلیون و ۳۶۰ هزار تومان رسید. سکه گرمی هم با بیشترین جهش، از حدود ۱۳میلیون و ۶۰۰هزار تومان به ۱۴میلیون و ۵۳۰ هزار تومان رسید تا نسبت به پیش از جنگ، ۶.۸درصد گرانتر شود.
خلاصه وضعیت این بازارها را میتوان این طور توضیح داد که بازار طلا و ارز در مجموع، با رشد قیمت روبه روست، اما برخلاف انتظار، شدت این واکنشها در نرخ ارز و طلای خام محدود بوده و بیشتر در قیمت سکههای خرد و پرتقاضا انعکاس پیدا کرده است. تا لحظه تهیه این گزارش بنا بر اعلام اتحادیه طلا و جواهر مشهد، قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار ۶ میلیون ۷۷۰ هزارتومان، سکه طرح امام ۷۶ میلیون تومان، سکه بهار آزادی ۷۱ میلیون تومان، نیم سکه ۴۲ میلیون تومان و ربع سکه ۲۵ میلیون تومان است.
پیش از آغاز جنگ ایران و رژیم صهیونیستی، تنها سایه درگیریها کافی بود تا نرخ دلار تا مرز ۱۰۵هزار تومان بالا برود؛ اما در طول جنگ، قیمت ارز حتی از ۹۵هزار تومان هم فراتر نرفت. بازار ارز و طلا در ایران مانند همه دنیا همواره به تحولات سیاسی و امنیتی حساس است. مرور قیمتها پیش و پس از جنگ دوازده روزه ایران و رژیم صهیونیستی نیز همین الگو را نشان میدهد. مهمترین واکنش اولیه بازار، افزایش انتظارات تورمی بود.
با شروع درگیری، بخشی از جامعه نسبت به آینده نگران شد؛ نگرانیهایی درباره احتمال تشدید تحریم ها، کاهش فروش نفت یا اخلال در تبادلات مالی که باعث افزایش تقاضا برای داراییهای امن مثل دلار و طلا شد. با این حال، برخلاف دفعات قبل که نرخ دلار جهشهای بزرگی را تجربه میکرد، این بار رشد قیمتها ملایمتر بود. این موضوع نشان میدهد سیاست گذار پولی با حضور فعال در بازار – از جمله با تزریق ارز یا مدیریت انتظارات – توانسته تا حدی مانع جهشهای پرشتاب شود. این مدیریت نسبی، نشانهای از موفقیت دولت در کنترل فضای اسمی اقتصاد کلان است.
با این حال، نباید فراموش کرد که بازار همچنان شکننده است و هر شوک جدیدی میتواند به سرعت آن را از تعادل خارج کند؛ بنابراین، رصد روزانه و واکنش بموقع همچنان ضروری است. به گفته کارشناسان، یکی از تصمیمات مؤثر بانک مرکزی، راه اندازی بازار ارز تجاری بود؛ سازوکاری که کنترل بانک مرکزی بر جریان ارز و ذخایر را افزایش داد و باعث شد عرضه ارز به شکل هدفمندتر و مؤثرتری مدیریت شود. تا لحظه تنظیم این گزارش، نرخ دلار آزاد به ۸۴هزار و ۳۰۰ تومان رسیده؛ البته بلافاصله بعد از اعلام آتش بس قیمت هر دلار تا محدوده ۸۲ هزار تومان کاهش یافت. محدودهای که تقریبا معادل سطح قیمتی پیش از حمله اسرائیل به خاک ایران است.
حدود ۹۹درصد نمادهای بازار سرخ پوش شد. بورس تهران، پس از ۹ روز تعطیلی، دیروز یکی از تلخترین آغازهای خود در ماههای اخیر را تجربه کرد. شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در روز شنبه با افت بیش از ۶۲هزار واحدی به عدد ۲میلیون و ۹۲۲ هزار واحد رسید. شاخص هم وزن نیز که معیاری دقیقتر برای سنجش عملکرد کلی بازار محسوب میشود، با ریزش ۱۵۵۲۲واحدی (۱.۶۸درصدی) تا سطح ۹۰۸هزار واحد پایین آمد. ریزش شدید بورس تهران، بیش از آنکه دلایل اقتصادی داشته باشد، از فضای سیاسی و روانی حاکم بر کشور نشئت میگیرد.
در این میان، انتظار میرفت نهادهایی مثل سازمان بورس، صندوقهای تثبیت و توسعه، یا حتی دولت، با ورود سریع و حمایتی، جلو این موج را بگیرند. اما غیبت این حمایتها باعث شد ترس و بی اعتمادی، بر تصمیمها غلبه کند و فروشهای هیجانی شدت بگیرد. اکنون نگاهها به نهادهای تصمیم گیر دوخته شده است. اگر ابزارهای حمایتی با قدرت کافی وارد نشوند و سیاست گذار نتواند سیگنال روشنی از اراده خود برای حفظ ثبات بازار بدهد، این ریزش میتواند به روندی بلندمدتتر تبدیل شود.
{$sepehr_key_133602}
بررسی سایتها و گفته کارشناسان از آینده بازار را میتوان در سه سناریو خلاصه کرد.
اگر آتش بس فعلی دوام داشته باشد و خبری از تشدید تنشهای منطقهای نباشد، احتمال احیای برخی مذاکرات بین المللی و نزدیکی سیاسی با کشورهای منطقه قوت میگیرد. در این حالت، دولت ناچار به نقش آفرینی فعالتر برای مهار تورم و مدیریت بازار ارز خواهد بود. در میان سناریوهای موجود، این حالت محتملترین مسیر در کوتاه مدت به نظر میرسد.
از آنجا که بخشی از ترسهای ناشی از جنگ قبلا در قیمتها لحاظ شده، با تداوم وضعیت باثبات، میتوان انتظار تعدیل نسبی در قیمت سکه و طلا را داشت. اما چون هنوز ریشههای تورمی و نااطمینانیهای اقتصادی پابرجاست، کاهش جدی قیمتها بعید است. در عوض، نوسانات آرام و روندی با گرایش به ثبات یا رشد تدریجی دور از ذهن نیست. طلا نیز به عنوان سپر تورمی، همچنان جایگاه خود را حفظ خواهد کرد.
در بازار ارز هم شاهد نوسان در یک دامنه محدود خواهیم بود. ابزارهای کنترلی بانک مرکزی میتواند مؤثر باشد، ولی فشار نقدینگی و تورم ساختاری اجازه افت چشمگیر قیمت دلار را نمیدهد.
اگر فضای سیاسی دوباره متشنج شود و آتش بس به پایان برسد یا مذاکرات شکست بخورد، احتمال اوج گیری دوباره نااطمینانیها کاملا واقعی است. در چنین شرایطی، طلا و سکه دوباره به پناهگاه سرمایه گذاران تبدیل میشوند. تقاضای هیجانی میتواند قیمتها را به سرعت بالا ببرد و حتی رکوردهای جدیدی ثبت شود. ترس از آینده و بی ارزش شدن پول ملی، خریداران بیشتری را به این بازار میکشاند. در بازار ارز هم شاهد رشد سریع قیمت دلار خواهیم بود. عبور از کانالهای فعلی به سمت ارقام بالاتر، تحت تأثیر جو روانی و فشار تقاضا، دور از انتظار نیست.
اگر اتفاق نادری بیفتد و مجموعهای از تحولات مثبت مثل رفع تحریم ها، ورود سرمایه خارجی، تقویت تولید، مهار تورم و ثبات سیاسی هم زمان رخ دهد، میتوان امیدوار به تغییر فضا بود. با این حال، در چنین فضایی انتظارات تورمی فروکش میکند و جذابیت طلا و ارز به عنوان پناهگاه دارایی کاهش مییابد. احتمالا قیمتها کمی عقب نشینی میکنند یا در سطح پایین تری تثبیت
میشوند. از سوی دیگر، در بازار ارز، ورود منابع ارزی و بهبود شرایط اقتصادی، تقاضای هیجانی را کاهش میدهد و زمینه را برای تقویت ارزش ریال فراهم میکند. کاهش نرخ دلار در این شرایط، چندان دور از ذهن نیست.