عاشورا را از خون شهیدانمان می‌خوانیم

ما عاشورا را از ورق‌های تاریخ نخوانده‌ایم که در گذر زمان دچار فراموشی شویم. ما عاشورا را به قرائت سید‌الشهدا (ع) و از گلوی بریده حسین (ع) شنیده‌ایم. هنوز صدای «هل‌من‌ناصر‌ینصرنی» او در جانمان جاری است. ما جهان را هم در پاسخ به همین ندا معنایابی و زیست می‌کنیم. ما کربلا را از حلقوم مطهر علی‌اصغر (ع) شنیده‌ایم.

حقیقت را در پیکر هزار زخم علی‌اکبر (ع) خوانده‌ایم، از سینه شکافته قاسم (ع)، از دست بریده عباس (ع). عاشوراخوانی و عاشورازیستی ما، «اورجینال» است؛ اصل اصل. سکولار نیستیم که کربلا را در چهارده قرن پیش ببینیم. پیش روی ماست نینوا. همین امروز بغض زینب (س) را می‌شنویم. 

صدای‌ام‌کلثوم (س)، در صدای خواهران شهدا تکثیر می‌شود. ما عاشورا را با بغض مادران شهید فهمیده‌ایم؛ با پیکر تکه‌تکه فخری‌زاده، با خون خندان شهید سلیمانی، با پاره‌های پیکر باقری، با شهادت رشید و سلامی. با لبخند تا‌همیشه‌ماندگار شهید حاجی‌زاده. ما کربلا را زندگی می‌کنیم.

دشمن، همان دشمن نیست؛ اما دشمنی‌ها همان است که ۳۰ هزار نفرسرتاپا‌مسلح کوفی را در‌برابر ۷۲ نفر قطار کرد. مگر نه اینکه امروز هم چنین می‌شود؟ امروز ایران کربلاست. تقویم عوض نشده، فقط زمان و زمین تغییر کرده است. بار‌ها گفته‌ایم هرکس می‌خواهد ما را بشناسد، کربلا را بخواند. 

هرکس هم می‌خواهد کربلا را فهم کند، ایران را به‌دقت بخواند تا طرف درست تاریخ بایستد. این خطاب ماست به همه؛ اگر می‌خواهی بفهمی در کدام جبهه‌ای، نگاه کن ببین تیر‌های دشمن به کدام سو نشانه رفته‌اند. از خودت بپرس که چرا ایران را هدف گرفته‌اند؟ چرا این ملت را تحریم کرده‌اند؟ چرا سرداران و دانشمندانش را به ترور، جفاکش می‌کنند؟ 

جواب را هم خودت خواهی یافت؛ حتی از لابه‌لای خبرسازی‌هایشان. آنان می‌دانند ایران، آخرین خاک‌ریز حق است در‌برابر سپاه جهانی باطل. می‌خواهند با شکستن آن آقایی باطل را بر جهان ابدی کنند. بدان و به دیگران هم بگو تا بدانند که ما هرگز دچار توهم دشمن‌تراشی نیستیم. دنبال زندگی هستیم و این را هم یک حق برای همه می‌دانیم. جنگ‌ندیده نیستیم که بخواهیم بازوانمان را بیازماییم. 

{$sepehr_key_134076}

ما فرزندان همان سرزمینی هستیم که هنوز مزه داغ و گس خون زیر زبان ماست. درد تیر و ترکش را می‌دانیم. طعم بمب شیمیایی را، سرفه‌های خشک و خونین را هر روز به تعداد نفس‌هایمان تجربه می‌کنیم. جنگ‌ندیده نیستیم که بخواهیم دشمن‌تراشی کنیم؛ اما نمی‌توانیم تراشه‌های ترکش‌های شیطان را نادیده بگیریم. نمی‌توانیم زور را با ذلت بپذیریم. ما با عبرت‌های عاشورا، راه را چراغ‌گذاری می‌کنیم. می‌دانیم که این عبرت‌ها عبارت‌های روشنی را تدریس می‌کند که باید درس پس داد. 

می‌دانیم و خوب می‌دانیم که درس عاشورا، فقط «گریه» نیست، فقط «مرثیه» نیست. عاشورا یعنی تشخیص درست جبهه. امروز هم روز امتحان است. ما هم عاشورا را از ورق‌های تاریخ نخوانده‌ایم که در گذر زمان دچار فراموشی شویم. از گلوی هزار زخم حسین (ع) شنیده‌ایم «هل‌من‌ناصر ینصرنی» را، پس به جان می‌گوییم: «لبیک یا حسین (ع).»