به گزارش شهرآرانیوز؛ خواندن خبرش هنوز هم دردناک است، چه رسد به دیدن تصویرهایش. سالها پیش، اما یک مستند واقعی از این اتفاق را تلویزیون پخش کرد و یک سال بعد از واقعه هم فیلمش روی پرده سینماهای کشور اکران شد، اما هیچکدام نتوانستند اندوه این اتفاق را آنطور که بود نشان دهند؛ غم خانوادههایی که توی قایق دنبال تکههای تن عزیزانشان روی سطح آب بودند؛ غم تماشای جنازههای سوخته بیلباس یا مادری که مرده بوده، اما حلقه دستهایش را از دور طفل درآغوشگرفتهاش باز نکرده بود.
هنوز هم هرسال تیرماه خانواده شهدای آن واقعه راهی جنوب میشوند و خلیجفارس را گلباران میکنند؛ درست در همان نقطهای که هواپیمای ایرباس شماره۶۵۵ در ۱۲تیرماه سال۱۳۶۷ سقوط کرد؛ سقوطی که یک سقوط اتفاقی بر اثر مشکل فنی نبود؛ یک جنایت بشری بود، اما طور دیگری به جهان نشان داده شد تا بار دیگر آمریکاییها چهره حقبهجانبشان را حفظ کنند و مظلومانه آن را یک اشتباه نظامی معرفی کنند. گزارش پیش رو نقبی است بر این حادثه بهروایت مطبوعات آن دوران.
کسی چه میداند آن ۲۹۰ مسافری که ساعت ۱۰:۱۵ صبح روز یکشنبه، دوازدهم تیرماه سال ۱۳۶۷، وقتی آسمان ایران را به قصد دبی ترک کردند توی دقایق پایانی به چه فکر میکردند؛ توی آن هفت دقیقه پایانی و پیش از ساعت ۱۰:۲۲، چند ثانیه پس از شلیک. کسی چه میداند چه رؤیاها، آرزوها و لبخندهایی در هوا منفجر و پودر و خاطرهای تلخ شد. خبر، اما سریع مخابره شد و روی آنتن شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی جهان قرار گرفت.
روزنامه خراسان در صفحات صبح دوشنبه نوشت: «حمله وحشیانه آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران ۲۹۰ شهید بر جای گذاشت. دولت امروز را روز عزای عمومی اعلام کرد.» شواهد حکایت از این داشت که با شلیک دو فروند موشک سطحبههوای کشتیهای جنگی آمریکا، هواپیمای مسافربری ایران موردهدف قرار گرفته بود.
اهالی جزیره قشم آن روز بهوضوح انفجار هواپیما بر اثر برخورد دو موشک را مشاهده کرده بودند. فهرست آماری پرواز نشان میداد که مسافران شامل۱۵۶ مرد، ۵۲زن، ۶۶کودک زیر دوازده سال و شانزده خدمه میشدند که تعدادی از آنان ملیتی غیرایرانی داشتند و از کشورهای امارات، یوگسلاوی، پاکستان، هند و ایتالیا بودند. حمله را هم ناو آمریکایی «وینسنس» انجام داده بود.
روزنامه خراسان به نقل از خبرگزاری جمهوریاسلامی، در گزارشی ماجرا را اینطور توضیح داده است: «یک فروند هواپیمای مسافربری ایرانایر، صبح دیروز بر فراز خلیجفارس هدف حمله ناوگان نیروی دریایی آمریکا قرار گرفت و با کلیه مسافرین در آبهای خلیج فارس سقوط کرد. براساس گزارشهای اولیه، این هواپیما ۲۹۰ مسافر و خدمه داشته است.
بهگزارش خبرگزاری جمهوریاسلامی، هواپیمای مسافربری ایران از بندرعباس عازم دبی بوده است. این هواپیمای ایرانی که از نوع ایرباس ۳۰۰ بوده و در ارتفاع هفتهزاروپانصدپایی پرواز میکرده است، ساعت ۱۰:۱۵ به وقت محلی فرودگاه بندرعباس را ترک کرده بود و آخرین تماس عادی خلبان با برج مراقبت، هفت دقیقه پس از ترک فرودگاه بوده است، اما پس از آن و در ساعت۱۰:۲۲ صبح، ناگهان ارتباط خلبان با برج مراقبت قطع و هواپیما نیز از صفحه رادار محو میشود. براساس این گزارش خلبان هیچگونه وضعیت اضطراری را به برج مراقبت فرودگاه بندرعباس اطلاع نداده است.»
در ادامه این گزارش روزنامه خراسان از زبان یک مقام عالیرتبه نظامی که نام او درج نشده نیز چنین گفته است: «صبح دیروز چندقایق گشتی ایران در حال گشتزنی در آبهای خلیج فارس بودند که ناگهان با تهاجم نیروهای آمریکایی در خلیجفارس روبهرو شدند. خدمه قایقها بلافاصله از خود واکنش نشان دادند و به مقابله با ناوگان آمریکایی پرداختند. در این نبرد دو تن از خدمه گشت دریایی ایران هدف حمله نیروهای آمریکایی قرار گرفته و مفقود شدند.»
اسناد و روایتهای مطبوعاتی میگوید عملیات جمعآوری اجساد قربانیان پرواز۶۵۵ ایرانایر با کمک بسیج و نیروهای نظامی منطقهیکم دریایی ارتش (بندرعباس) به سرعت انجام میگیرد و در گام نخست هشتاد غواص دل به دریا میزنند، درحالیکه دو فروند ناو (ناوهای تنب و لاوان)، دو فروند هواناو و چهار فروند بالگرد، برای بالاکشاندن اجساد شهدا همراهیشان میکرده است.
پس از جمعآوری اجساد نیز جمعآوری قطعات هواپیما آغاز میشود. این دو عملیات بهصورت شبانهروزی و بهمدت ۵۲روز انجام میگیرد. اما چرا این عملیات اینهمه طولانی میشود؟ دمای هوا یکی از دلایل طولانی شدن عملیات است؛ دمای هوا در فصل تابستان، در طول روز، به بیش از پنجاه درجه سلسیوس میرسیده است.
علاوهبراین، قطعات اجساد بهدلیل باقیماندن در آب ورم کرده بودند و حتی در تابوت جا نمیشدند و مسئولان ناچار بودند برای انتقال آنها از برانکاردهای توری استفاده کنند که در آن دوران این دست امکانات چندان دردسترس نبود. سوای اینها، بهدلیل اصابت موشک دوم، ضمن پرتاب شدن مسافران به بیرون هواپیما، پوست سر و بدن آنها کنده و گوشت بدن اکثر آنها نیز تکهتکه شده و در نهایت قطعات متلاشیشده بدن آنها در سطح وسیعی از دریا شناور شده و جمعآوری و تعیین ژنتیک و دیانای برای شناسایی را طولانی کرده بود.
آمریکاییها ابتدا درگیری گشت دریایی ایران با ناوگان نظامیشان را بهانه میکنند و مدعی میشوند که هواپیمای مسافربری پرواز ۶۵۵ یک هواپیمای نظامی بوده که برای کمک به گشت دریایی آمده بوده است و آنها هم ناچار به شلیک شدهاند، اما پس از آنکه سازمانهای بینالمللی هواپیمایی ایکائو و یاتا تأیید میکنند که هواپیمای ایران در مسیر قانونی هواپیماهای مسافربری پرواز میکرده است، میگویند که هواپیما خارج از دالان هوایی بوده و همین سبب اشتباه آنان شده است و آن را با اف ۱۴ اشتباه گرفتهاند.
ولی هیچکدام از این ادعاها ثابت نشد تا آنان در پاسخ به مجامع بینالمللی فقط بگویند: «این یک اشتباه نظامی بود و عمدی در کار نبوده است.» با اینهمه متخصصان هوایی بیطرف در آن زمان اعلام کردند که امکان ندارد فرمانده و مسئولان ناو وینسنس در هنگام حمله به این هواپیما متوجه نشده باشند که با یک هواپیمای مسافربری مواجهاند.
جالب است بدانید که وقتی ناو وینسنس پس از پایان مأموریتش به سواحل ساندیگو برگشت، از کاپیتان راجرز و خدمه همراهش مانند قهرمانان جنگ استقبال شد. بعد از این واقعه راجرز در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد: «اگر صدها بار نیز آن اتفاق رخ دهد، باز هم دستور شلیک خواهم داد.» به ویل راجرز در زمان بازنشستگیاش مدال شجاعت دادند، اما مدتی بعد وقتی دخترش خودکشی کرد، روبهروی دوربین رسانهها نشست و گفت: «ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران به دستور مقامات ارشد ارتش آمریکا بوده و اراده در این کار نداشته است.».
اما چه چیزی سبب شد آمریکا وقاحت در جنگ را به اینجا برساند و یک هواپیمای مسافربری را اینگونه با مسافران غیرنظامیاش تعمدا از بین ببرد؟ همه دلایل بهنحوه پیشرفت جنگ تحمیلی و برآورده نشدن خواست آمریکا در نحوه اداره جنگ برمیگردد؛ همه این تلاشها برای آن بود که حکومت صدام را از سقوط نجات دهند تا عراق بهعنوان سدی در برابر انقلاباسلامی در منطقه باشد.
روزنامه لسآنجلس تایمز در مرداد۱۳۶۹ به نقل از یک متخصص مسائل خاورمیانه در انستیتو مطالعاتی «بنیاد کارنگی» نیز چنین مینویسد: بدون کمک آمریکا بیتردید بغداد ماهها و حتی سالها در جنگ درجا میزد و طبعا عراق در یک جنگ فرسایشی هم از نظر نظامی، هم از نظر اقتصادی بازنده بود. آمریکا سعی داشت با استراتژی جنگ علیه ایران، جمهوریاسلامی را به پای میز مذاکره بنشاند.
همکاری ناوهای جنگی آمریکا با جنگندههای عراقی در راستای ازبینبردن نفتکشهای ایرانی در خلیجفارس و انهدام ترمینالهای نفتی ایران جزئی از این استراتژی بود؛ به همیندلیل بخشی از توطئههای آمریکا به جنگ دریایی در خلیجفارس، جنگ نفتکشها و توطئه در تحریم نفت بهعنوان بزرگترین سرمایه اقتصادی کشورها کشیده شد.
سومین مرحله جنگ نفتکشها و سنگینترین مرحله بعد از پیروزی عملیات کربلای۵ بود. عراقیها مصمم شده بودند هرطورشده بنیه اقتصادی ایران را تضعیف کنند. ایران مجبور شد پانزده فروند کشتی نفتکش از یونان لندن و نروژ خریداری کند و عملیات مقابلهبهمثل را در دستورکار خود قرار دهد. این باعث شد ناو جنگی وینسنس به فرماندهی دریادار ویلیامراجرز در هفتم خرداد ۱۳۶۷ از بندر ساندیگو برای اسکورت نفتکشهای عراق و متحدانش راهی آبهای خلیجفارس شود و نهایتا بعد از کارشکنیهای فراوان در ۱۲تیر ۱۳۶۷ اقدام به جنایتی به بزرگی کشتن ۲۹۰ مسافرایرانی در هواپیمای ایرباس کند.
{$sepehr_key_134693}
بررسی اخبار مطبوعات خراسان نشان میدهد که ۱۶تیرماه، راهپیماییهایی در شهرهای مختلف خراسان مانند طبس، بجنورد، شیروان و قوچان برگزار میشود. در مشهد هم در روز ۱۷تیرماه، تظاهرات گستردهای از میدانشهدا تا حرممطهر برگزار میشود. در طول مسیر این راهپیمایی تعدادی از مشهدیها کفنپوشیده ظاهر میشوند. در کنار این هیئتهای مذهبی هم به سینهزنی و عزاداری میپردازند. از تشییع پیکر شهدا، اما خبر مفصلی در مطبوعات نیست و احتمال میرود تا تعیینهویت و رسیدن پیکرها به مشهد زمان زیادی صرف شده و این اتفاق در لابهلای اخبار آن روز از جبهههای جنگ گم مانده باشد.
خانواده چهارنفری رضایینیری (شهید محمد رضایینیری (پدر)، فاطمه مهماندار (مادر)، غلامرضا رضایینیری (فرزند) و زهرا رضایینیری (فرزند) از جمله شهدای مشهدی این پرواز بودند که جسد دو کودک این خانواده هرگز پیدا نشد. برای او از طرف کارکنان سازمان اتوبوسرانی مشهد آگهی تسلیتی در روزنامه خراسان منتشر شده است.
همچنین امیر عابدشاهی و سعید منتخبیاول هم از شهدای مشهدی در حادثه ۱۲ تیرماه هواپیما بودند که براساس آگهی روزنامه خراسان، مجلس ترحیم سعید منتخبی در مسجد جفائی و مسجد فرشفروشهای خیابان تهران برگزار شده است. خانه پدری این شهید در فلکهسراب، کوچه قائممقامی بوده است.