ادبیات کودک در زمانه جنگ

کودکان به‌دلیل حساسیت روانی بالا، ناتوانی در درک درست شرایط و تحلیل مسائل مربوط به جنگ و همچنین ناتوانی در مقابله‌ مؤثر با استرس‌ها، در این شرایط آسیب‌پذیرتر از دیگران هستند.

ترس و اضطراب، احساس غم و اندوه عمیق، افزایش وابستگی، تغییر در الگو‌های رفتاری، بی‌علاقگی به فعالیت‌هایی که پیش‌تر برایشان لذت‌بخش بوده و حتی ازدست‌دادن برخی مهارت‌ها، از جمله واکنش‌های رایج کودکان در چنین شرایطی است؛ از همین‌رو، برای کاهش اضطراب و کنترل هیجانات و واکنش‌های روانی کودکان، ضروری‌ست دسترسی آن‌ها به اخبار و تصاویر خشونت‌آمیز محدود شده و فضایی سرشار از نشاط، امنیت و همدلی برایشان فراهم شود.

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به‌عنوان نهاد رسمی و اصلی در حوزه فعالیت‌های فرهنگی، هنری و ادبی برای این گروه سنی، با تکیه بر پیشینه‌ای غنی و موفق، می‌تواند نقش مؤثری در کاهش آسیب‌های روانی کودکان ایفا کند. این کانون با بهره‌گیری از مربیان متخصص و توانمند، و با استفاده از ابزارهایی چون هنر و ادبیات و فعالیت‌هایی مانند کتاب‌خوانی، قصه‌گویی، شعرخوانی، بازی و سرگرمی ـ که هم مورد علاقه کودکان‌اند و هم در ایجاد فضایی خیال‌انگیز، شاد و لذت‌بخش نقش دارند ـ می‌تواند حضوری فعال و تأثیرگذار داشته باشد.

این‌گونه فعالیت‌ها، به‌ویژه در زمان وقوع بحران‌هایی مانند جنگ، می‌توانند به‌صورت هدفمند اجرا شوند و با بهره‌گیری از درون‌مایه‌های امیدبخش و قهرمانانه، همراه با توصیف‌های دلپذیر و آرامش‌بخش، نقش مهمی در کاهش ترس و اضطراب کودکان ایفا کنند. همچنین، ایجاد فضایی امن و صمیمانه برای گفت‌و‌گو با کودکان و شنیدن احساسات، نگرانی‌ها و ترس‌های آن‌ها در قالب کارگاه‌های بحث آزاد ـ با هدایت مربیان آگاه ـ تأثیر بسزایی در تخلیه هیجانات منفی دارد. سپردن مسئولیت به کودکان و تشویق آن‌ها به مشارکت در فعالیت‌های گروهی نیز می‌تواند موجب افزایش حس اعتماد‌به‌نفس و تقویت احساس برخورداری از حمایت اجتماعی شود.

شعر و ادبیات، در طول تاریخ همواره بستری مؤثر برای ایجاد حس امید و مقاومت، تقویت همبستگی و همدلی، بیان احساسات و هیجانات، و آموزش ارزش‌هایی همچون شجاعت، ایثار، دوستی و صلح بوده‌اند. آنچه در این زمینه اهمیت دارد، شیوه‌ پرداختن به این مفاهیم و تناسب آن‌ها با دنیای ذهنی و عاطفی کودکان است.

قرار نیست با موضوع جنگ، دغدغه‌های دنیای بزرگسالان، تصاویر خشن یا نگاه‌های سیاسی به ذهن و زبان کودکان منتقل شود. در چنین شرایطی، ادبیات می‌تواند بستری مناسب برای ترویج ارزش‌هایی همچون صلح‌طلبی، نوع‌دوستی، مهربانی، ایثار و بخشش باشد. همچنین پرداختن به مفاهیمی مانند تقویت روحیه‌ ملی، حس وطن‌دوستی و آشنایی با سرگذشت قهرمانانی که در راه دفاع از این سرزمین حماسه آفریده‌اند، به‌ویژه برای نوجوانان، امری مهم و ضروری است. خوشبختانه ادبیات کلاسیک ما از جمله شاهنامه‌ حکیم فردوسی، گنجینه‌ای غنی و ظرفیتی گران‌قدر برای انتقال این مفاهیم والاست.

نقطه قوت شاهنامه، این حماسه ملی ایران، نه‌تنها در داستان‌پردازی هنرمندانه‌ حکیم فردوسی، بلکه در مضامین اخلاقی و تربیتی نهفته در آن است؛ مضامینی همچون خردورزی، عدالت، یزدان‌پرستی، شجاعت، فداکاری و به‌ویژه محوریت قهرمانی، پهلوانی و دفاع از آب و خاک. این اثر فاخر، ظرفیتی عظیم برای بازآفرینی هویت ملی در ذهن و دل کودکان و نوجوانان دارد و می‌تواند به تقویت حس وطن‌دوستی و پرورش روحیه‌ حماسی آن‌ها، به‌ویژه در روز‌های پرتنش امروز، کمک شایانی کند.

ماهیت شعر، ضدجنگ است. شعر، آیینه‌ احساسات ناب انسانی و پیام‌آور زندگی‌ست؛ حال آنکه جنگ، ضدزندگی و پیام‌آور ویرانی و تباهی است. ما در سرزمینی زندگی می‌کنیم که ادبیاتش همواره بازتاب صلح‌طلبی، نوع‌دوستی و آرامش‌خواهی بوده است؛ نگاهی صلح‌جویانه که ریشه در فرهنگ عمیق این سرزمین دارد. آنان که با شعر انس دارند، از خشونت و جنگ گریزان‌اند. اما آنجا که پای دفاع از آب‌وخاک، ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی در میان باشد، شعر ما رنگ‌وبوی دیگری می‌گیرد؛ آیینه‌ای می‌شود از دلاوری، مقاومت و فداکاری. همان‌گونه که در آثار ادبیات دفاع مقدس، این روحیه حماسی و ازجان‌گذشتگی به‌روشنی جلوه‌گر است.

به قول قیصر امین‌پور، شاعر آیینه و آب و روشنی:‌

می‌خواستم

شعری برای جنگ بگویم

شعری برای شهر خودم - دزفول -

دیدم که لفظ ناخوش موشک را

باید به کار برد.

اما

موشک

زیبایی کلام مرا می‌کاست

گفتم که بیت ناقص شعرم

از خانه‌های شهر که بهتر نیست

بگذار شعر من هم.

چون خانه‌های خاکی مردم

خرد و خراب باشد و خون آلود

باید که شعر خاکی و خونین گفت

باید که شعر خشم بگویم

شعر فصیح فریاد

- هر چند ناتمام -

گفتم:

در شهر ما

دیوار‌ها دوباره پر از عکس لاله هاست ...

{$sepehr_key_135453}