رعنا جاوید | شهرآرانیوز؛ کدام شهروند ایرانی میتواند به آسانی وارد کشور دیگر شود و خیالش از اقامت همیشگی راحت باشد، کار کند، فرزندانش را در مدرسه ثبت نام کند و از خدمات بهداشت و درمان بهره ببرد؟ یارانه نان و بنزین بگیرد و بعد هم حاضر به خروج از کشور نشود؟
حقیقت این است که هیچ کشوری مانند ایران، پذیرای مهاجران نبوده است. هزاران نفر از اقصی نقاط جهان سالها در سودای مهاجرت به کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند، اما هرگز به هدفشان نرسیدند. حدود چهار سالی از آخرین جنگ در افغانستان گذشته است، اما مهاجران غیرقانونی اش همچنان در کشور ما خانواده تشکیل دادهاند و کار میکنند.
ماجرای امروزِ خروج اتباع غیرمجاز، تصمیمی از روی بی مهری و ستم به آنها نیست، بلکه از دیدگاه حقوقی و قضایی، پاسخ به یک چالش ملی و دغدغهای داخلی است که برای هر کشوری اولویت به حساب میآید.
از روزگاری که درهای مرز به روی مهاجران افغانستانی باز شد، بازار هم به صورت غیرقانونی و زیرزمینی، آنان را به عنوان نیروی کار پذیرفت. هرچند که همواره به کارفرمایان درباره به کارگیری نیروهای غیرمجاز هشدار داده شد، درواقع غیرمجازها در همان مشاغل مشغول شدند، اندوختهای پس انداز کردند و بعد خیلی هایشان کارفرما شدند.
حالا وقتی صحبت از بازگشت به کشور خودشان به میان میآید، سؤال این است که در سالهای گذشته شهروندان افغانستان چه چالشی برای ما ایجاد یا چه خدمتی به کشور ما کردهاند؟ بخش اقتصادی حضور آنان، شاید اولین حوزهای باشد که به ذهن برسد. از نگاه دکتر علی عقیلی، به عنوان یک کارشناس و فعال اقتصادی، حضور مهاجران افغانستانی شبیه یک چاقوی دولبه، برای ما هم فرصت بوده است و هم تهدید.
به گفته او، نوع نگاه مهم است. بالاخره از منظر انسانیت، انصاف، عدل و آموزههای دینی، افغانستان کشور همسایه و برادر ماست. ما دو کشور، هم زبان و هم فرهنگ هستیم با یک تاریخچه مشترک؛ به همین دلیل به اینکه به آنان نگاه بیگانه داشته باشیم، انتقاد دارم. اینها برای ما مثل اتباع کشور چین و کانادا نبودهاند، درحالی که ما از ابتدا نام اتباع بیگانه را بر آنها گذاشتیم.
عقیلی اضافه میکند: آنها از ظلم و ستم به ما پناه آوردند، ما سفره هایمان را با آنها شریک شدیم و درمقابل، نیروی کار زحمتکش بودند و در ساختن کشور با ما شریک شدند. درحقیقت آنچه ما از آن رنج میبریم، ضعف مدیریت و سامان دهی است. ما به آنها اجازه دادیم از مزایای شهروندی استفاده کنند، اما درواقع آنان را به رسمیت نشناختیم. باید ساختاری تعریف میکردیم که مالیات بدهند و هرحقی را با قاعده و قانون داشته باشند؛ مثل اتفاقی که برای مهاجران در کشورهای دیگر میافتد.
این کارشناس اقتصادی یادآوری میکند: کشور آلمان از جنگ سوریه استفاده کرد و پناه جویان را آموزش داد تا آنها را در مشاغلی که نیروی کار وجود ندارد یا شهروندان خودش حاضر به انجام آن نیستند، به کارگیری کند و به این ترتیب، چرخهای اقتصادی خودش را پررونق چرخاند.
اینها امتیاز مهاجرپذیری است. جامعه مهاجران افغانستان هم در ایران، افراد نخبه زیادی داشتند؛ از پزشک بگیرید تا هنرمند و شاعر و ۸۰ درصدشان هم که به مشاغل یدی مشغول بودند. اصلا برخی فرصتهای شغلی مختص اتباع افغانستان است؛ هرچند که درکنار آن، برخی فرصتهای شغلی از ایرانیها هم گرفته شده است. بسیاری از سرمایه گذاران افغانستانی هم فرصت و مزیتی برای شهر و استان ما محسوب میشوند، اما نتوانستیم از فرصت هایمان درست استفاده کنیم و آن را به تهدید تبدیل کردیم.
عقیلی به این نکته هم اشاره میکند که به نظر میرسد روند کاهش حضور نیروی کار مهاجر، اقتصاد برخی صنایع و بخشها را با چالش مواجه کند؛ به همین دلیل فعالان حوزه اقتصادی درباره افزایش هزینههای تولید و کاهش بهره وری هشدار دادهاند.
وی به واکنش مهاجران غیرمجاز در مقابل اخراج از کشور اشاره میکند و میگوید: معلوم است وقتی که اجازه دادیم آدمها در این کشور زندگی کنند و حالا میگوییم برو، با موجی از نفرت مواجه شویم، آن هم در شرایط سختی که طالبان در کشور خودشان، برایشان ایجاد کرده است. ما دشمنی به نام رژیم صهیونیستی را دفع کردهایم و نباید بگذاریم دشمن خانگی، ایجاد و به هسته اعتراض و اغتشاش تبدیل شود. ما همیشه از دو سر طیف، بیرون افتادهایم.
کارشناس اقتصادی کشورمان میافزاید: اگر از پیش اخطار دادهایم که غیرقانونیها باید از کشور خارج شوند، نباید با نگاه نژادپرستی با آنها رفتار کنیم که این براساس همان آموزههای دینی خودمان است.
{$sepehr_key_136146}
از روزی که اوضاع افغانستان دگرگون شد و خیلی هایشان به ایران آمدند، چند دهه میگذرد. آنها حالا خودشان را جزئی از مردم کشور ما میدانند و خارج شدن از خانه وزندگی که اینجا برای خودشان ساختهاند، برایشان سخت است. چالشهای جامعه شناختی حضور اتباع غیرمجاز در شهر، شامل حوزههای بسیاری همچون حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی، افزایش بزهکاری، ازدواجهای غیررسمی، مشکلات حقوقی و حوزههای مربوط به بهداشت و درمان میشود.
دکتر احمدرضا اصغرپورماسوله، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، نیز با پشتوانه دانش جامعه شناسی ابتدا سعی میکند توضیح دهد که نگاه یکدست به جامعه مهاجران هم درست نیست: «این طور نیست که همه آنها هم یکدست باشند. اتباع افغانستانی هرکدام در زمانهای مختلف و به اشکال گوناگون، وارد شهر و کشور ما شدهاند. تصور کنید خیلیها سالیان سال است اینجا هستند. زندگی و کار کردهاند و به عنوان یک شهروند خوب و تابع قوانین کشور زندگی میکنند.
تحصیلات دانشگاهی دارند و به ایرانیها خدمت کردهاند. درمقابل، عده دیگری غیرقانونی وارد شدند و مرتکب جرائم متعدد هم شدند. نتیجه اینکه، باید اینها را ازهم جدا کنید. اتباع آن کشور با خودشان تنوع فرهنگی و نگاههای جدید آوردند و به رشد جامعه کمک کردند؛ همان اتفاقی که در کشورهای اروپایی میافتد».
به عقیده او، مشکل مربوط به افراد خاص این گروه است: «چالش مربوط به آن هاست که غیرقانونی وارد شدند و هیچ نام ونشان و هویتی از آنان ثبت نشده است. چنین وضعیتی، هم برای خودشان در کشور دیگر خطرناک است و هم برای ما؛ چون امکان نظارت و کنترل اجتماعی وجود ندارد. از این نظر حق داریم برای اتباع غیرقانونی زمان بگذاریم که از کشور خارج شوند. این روش که برگردند و با اجازه دولت ایران دوباره وارد شوند، روش درستی است و برای حفظ امنیت کشور لازم است».
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد میافزاید: نزدیکی زبانی، تاریخی و تمدنی ما باعث میشود تلاش کنیم این پیوستگی را حفظ کنیم و تعاملات را ادامه بدهیم، ولی باید مراقب هرج ومرج و تغییر ساختار جامعه هم باشیم. متأسفانه مدیران کشور ما تازه یادشان افتاده است که غیرقانونیها چه آسیبی به جامعه وارد میکنند یا باید از کشور خارج شوند. دراین میان، باید مراقب بود حق هیچ کس پایمال نشود و خشک وتر با هم نسوزند. آنها سالها به اقتصاد ایران کمک کردند و نیروی کار ما بودند، فقط باید از تجربه کشورهای دیگر به خصوص اروپاییان در این باره بهره گرفت.
اصغرپور این نکته را هم یادآوری میکند که درنهایت باید جایگاه مهاجران افغانستانی در نظام شهری و اجتماعی مشخص شود و به این ترتیب، با توجه به جایگاه، هر امتیازی را که قرار است به این شهروندان داده شود، تدبیر و برایش برنامه ریزی کنیم.
{$sepehr_key_136145}
چالش مهمی که ما به عنوان میزبان با میهمانان واردشده غیرمجاز خود داشتیم، در حوزه جرائم و تخلفات بود. درواقع یکی از مشکلات مهم در بحث حضور اتباع بیگانه، ابعاد مختلف امنیت است. سمیه شیری، وکیل پایه یک دادگستری، در این باره میگوید: سالهای سال است ما بسیاری از جرائم را به نام این مهاجران میشناسیم و موارد عینی آن هم در میان پروندههای بیشمار دادگستری در مشهد و استان موجود است.
در برخی پرونده ها، اتباع غیرمجاز نقش اصلی یا مباشرت در ارتکاب جرائم سازمان یافته ازجمله قاچاق کالا، حمل موادمخدر، جعل مدارک یا در جرائم خشن همچون آدم ربایی را دارند. آمار مشخصی وجود ندارد، اما دیده و شنیدهها نشان میدهد در بخشهای دیگری همچون سرقت و جرائم اخلاقی نیز به طور مشخص بخش زیادی از مهاجران، مجرم و متهم هستند.
به گفته وی، مسئله مهم، نبود اطلاعات هویتی و نداشتن شناسنامه قانونی است که پیگیری قضائی این پروندهها را بسیار دشوارتر میکند؛ به همین دلیل خارج شدن اتباعی که غیرقانونی وارد کشور شدهاند، یکی از بهترین راهها برای کاهش جرم است.
شیری تأکید میکند: خودتان میدانید که در برخی مناطق شهری و روستایی که حضور اتباع غیرمجاز بیشتر است، جرائمی همچون زورگیری، سرقتهای خرد، درگیریهای خیابانی یا فروش موادمخدر بیشتر دیده میشود و از جایی به بعد، به جای تصویب قوانین سختگیرانه برای کاهش آمار زندانیان -که اغلب هم سابقه دار هستند- باید مجرمان را از کشور اخراج کرد.