پنل خورشیدی پای خانواده عروسه یا داماد؟

وزیر نیرو گفته است: مردم خودشان برقشان را با پنل خورشیدی تأمین کنند.

این سخن نشان‌دهنده آن است که تمام ناترازی‌های این روز‌ها فقط به خاطر این بوده که مسئولی نبوده که ما را تشویق کند پنل دستمان بگیریم و راهی پشت‌بام شویم و خودجوش برق تولید کنیم؟ چقدر ساده بود و ما بی‌خبر!

یک آفرین یا نهایتا یک صدآفرین لازم بود تا تمام ناترازی‌های برقی کشور تراز شود. اصلا در این کشور کیست که خانه ویلایی بزرگ، با پشت‌بامی وسیع و آفتاب‌گیر نداشته باشد؟ شکر خدا، همه خانه‌هایمان حیاط‌دار، پشت‌بام‌هایمان کاملاً دربست، بدون حتی سایه آپارتمان بغلی!

لابد وزیر محترم با هلی‌کوپتر از فراز شهر‌ها عبور کرده و دیده است که پشت‌بام هیچ خانه‌ای پر از رخت‌های پهن‌شده و کولر آبی و انباری نیست! همه خالی خالی، فقط منتظر نصب پنلی به وسعت پشت‌بام و رژه فوتون‌های خوش‌رنگ خورشیدی هستند.

ضمنا حدود ۱۰۰ میلیون تومان ناقابل برای خرید پنل، باتری، اینورتر و سایر خرده‌ریز‌ها نیاز است. آن هم چیز خاصی نیست. اصلا مگر کسی هست که این مبلغ را زیر بالش یا ته حساب بانکی برای روز مبادا نداشته باشد؟

{$sepehr_key_136587}

تازه به‌خاطر رفاه اقتصادی زیادی که داریم نیاز نداریم سرکار برویم و وقتمان هم آزاد است. صبح زود، قبل از طلوع آفتاب، می‌رویم روی پشت‌بام با یک قطب‌نما و نقاله، زاویه تابش خورشید را برای آن روز محاسبه می‌کنیم تا پا‌به‌پای آفتاب زاویه پنل‌ها را عوض کنیم و برق بیشتری دریافت کنیم.

مسئله دانش فنی و نگهداری هم که حل است، چون از کلاس اول ابتدایی به ما یاد داده‌اند تا بتوانیم مثل آب خوردن، ولتاژ پنل را با آمپر باتری جفت‌وجور کنیم و روی جدول فرکانس اینورتر سوار کنیم، که خدای نکرده خانه‌مان بی‌برق نماند!

خلاصه که همه ما مردم یک پا مهندس برق خورشیدی هستیم با یک خانه که بالقوه می‌تواند نیروگاه باشد و فقط یک تشویق کم داریم. تنها یک مشکل باقی می‌ماند و آن هم این است که خرید پنل با خانواده عروس است یا داماد؟ امیدواریم وزیر نیرو که از ابتدای وزارتش نشان داد برای روشن کردن آمده! در صحبت‌های بعدی خودش این ابهام را نیز روشن کند.