به گزارش شهرآرانیوز؛ ۴۷۰ هزار تومان؛ این قیمت یک کیلوگرم گوشت چرخکرده نیست، قیمت یک کیلوگرم لوبیاچیتی بستهبندی شده است. این محصول با ۲۱۳ درصد افزایش در رتبه دوم تورم نقطهای سالانه مواد خوراکی قرار دارد و پس از آن لپه، لوبیا قرمز و نخود بیشترین تورم نقطهای سالانه را داشتند. عدس هم از دسته نیفتاده و جزو سردمداران تورم است.
البته باتوجه به افزایش قیمت حبوبات در ماههای اخیر، این موضوع دوراز انتظار نیست. حبوبات یکی از دسته کالاهای اساسی در سبد خوراکیهای خانوار است. محصولاتی که به دلیل خواص سرشار، ماندگاری بالا و تنوعبخشی، نیاز غذایی خانواده را با هزینه مناسب تأمین میکردند، میگوییم میکردند، چون از حدود یکسال قبل، انواع حبوبات در ماراتن قیمتها گوی سبقت را ربودند.
حالا افزایش قیمت حبوبات نهتنها سفره مردم را کوچکتر کرده، بلکه امنیت غذایی بخش درخور توجهی از جامعه را با تهدید روبهرو میکند. در این گزارش ابتدا به بازار میرویم و شرحی مختصر از وضعیت این محصولات مینویسیم، سپس به گوشهای از تأثیر این گرانی بر سبد غذایی خانوار اشاره و در نهایت دلایل افزایش قیمت حبوبات را بررسی میکنیم.
چهارراه میدان بار این روزها کم رونق شده است؛ این موضوع را هم ما متوجه میشویم و هم کسبه به آن اذعان میکنند. گویا روزهای جنگ دوازده روزه تحمیلی در برخی افراد هیجان خرید ایجاد کرده و حالا پس از گذشت حدود بیست روز از آتش بس با توجه به خریدهای هیجانی قبل بازار از تک وتا افتاده است. اما این یک سوی ماجراست این جمله که «گرانی حبوبات باعث کاهش میزان خریدها شده است.» را نیز هرکدام از کسبه که با آنها هم صحبت شدیم با کمی پس و پیش کلمات تکرار میکنند.
«این طورکه قیمتها بالا میرود، ما مجبوریم روزبه روز سفره خودمان را کوچک و کوچکتر کنیم و هر دفعه یک قلم را حذف کنیم. اول گوشت، بعد مرغ و تخم مرغ، حالا هم برنج و حبوبات.» این برش کوتاهی از صحبتهای خانم میان سالی است که خود را بازنشسته فرهنگی معرفی میکند.
خانم دیگری دنباله حرف را میگیرد و پلاستیک خریدش را نشانمان میدهد. سه مدل حبوبات خریدهام (لوبیا قرمز، لپه و عدس) که روی هم رفته حدود سه کیلو هم نشده و فقط یک پلاستیک کوچک را پر کرده، اما قیمتش ۶۲۰ هزار تومان شد. در این سن اصلا دخل و خرجمان با هم جور درنمی آید.
از این دست حرفها در گفتوگو با مردم و کسبه زیاد شنیده میشود. برخی ادعا دارند به دنبال افزایش قیمتها درمجموع فروش آنها تا ۳۰درصد کاهش یافته است. به گفته آنها کاهش تقاضا برای حبوبات بسته بندی بیشتر از حبوبات فله است. یکی از فروشندهها میگوید که با توجه به کاهش قدرت خرید مردم میزان سفارش او نیز نسبت به سال گذشته تا ۴۰درصد کاهش داشته است.
سرانه مصرف حبوبات در جهان حدود ۱۲ تا ۱۴ کیلوگرم در سال است، اما سرانه مصرف حبوبات در کشور بر اساس آمار اعلام شده حدود ۹ کیلوگرم است. پیش بینی میشود با افزایش قیمت این محصولات سرانه مصرف در سالهای آتی کاهش پیدا کند.
اگر میانگین سرانه ۹ کیلوگرمی را در نظر بگیریم، به گفته فرامک عزیز کریمی، مدیرکل دفتر غلات وزارت جهاد کشاورزی، نیاز سالانه کشور به حبوبات نزدیک به ۷۹۲هزار تن است. تولید داخلی در سال گذشته ۶۶۱هزار تن بوده است. حالا با استناد به صحبتهای این مسئول، نیاز کشور به واردات حبوبات ۱۳۱هزارتن در سال است، یعنی حدود ۱۶درصد از کل نیاز کشور. البته برخی آمار که معمولا از زبان فعالان حوزه واردات حبوبات در کشور مطرح میشود نیاز کشور به واردات حبوبات را تا ۳۰درصد نیز اعلام میکند.
فعالان حوزه واردات معتقدند که تقاضای واقعی بازار، به ویژه در مناطق محروم و کم برخوردار، بیشتر از آمار رسمی است، به همین دلیل سهم واردات را تا ۳۰درصد تخمین میزنند.
به این سؤال پاسخهای متفاوتی داده میشود، از خشک سالی، خبر حذف ارز ترجیحی و خرید هیجانی در روزهای جنگ بگیرید تا محدودیت واردات، دپو کالاها در گمرک و ورود دلالان به بازار از جمله دلایلی است که برای افزایش قیمت حبوبات مطرح میشود. دلایلی که هر کدام خود به تنهایی میتواند تعادل یک بازار را برهم زند.
علاوه بر موضوع خشک سالی و کاهش میزان تولید، چندی پیش دبیر انجمن حبوبات ایران به روزنامه «ایران» گفته بود که واردات حبوبات، دیگر با ارز ترجیحی (ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی) انجام نمیشود و واردات این محصولات با ارز ۷۰ هزار تومانی صورت میگیرد.
همین امر موجب شده قیمت تمام شده این محصولات افزایش درخورتوجهی داشته باشد. عبدی افتخاری همچنین به دپو ۱۱ هزار تن لوبیا به علت مالیات بر ارزش افزوده در گمرکات اشاره و تأکید کرده بود که در آبان سال گذشته انجمن حبوبات ایران هشدارهای مکرری داد که میزان حبوبات موجود در کشور پاسخگوی نیاز نیست، اما وزارتخانه به این موضوع اهمیتی نداده است.
از سوی دیگر، خبرهای حذف ارز ترجیحی، کاهش واردات و... باعث شد، حضور دلالها در بازار پررنگتر شود. بازار حبوبات در ایران، ساختاری چندسطحی دارد که در آن دلالان و واسطهها نقش پررنگی در تعیین قیمت نهایی ایفا میکنند. این زنجیره معمولا از کشاورز آغاز شده و پس از عبور از مراحل سورتینگ، بسته بندی، انبارداری، پخش عمده و درنهایت خرده فروشی به دست مصرف کننده میرسد. در هر یک از این مراحل، افزایش قیمتهایی اعمال میشود که اغلب ارتباطی با ارزش ذاتی محصول ندارد، بلکه ناشی از سودجویی واسطهها و نبود شفافیت در زنجیره توزیع است.
بستهبندی نیز باید حداکثر ۱۷ درصد به قیمت حبوبات فله اضافه کند، اما در بسیاری از موارد این میزان بیشتر از حد مجاز است. بدیهی است که برند و کیفیت نیز بر قیمت این محصولات اثرگذار است.
سعید آتشی، کارشناس حوزه حبوبات است. او میگوید: تولید داخلی خراسان رضوی تنها حدود ۷ تا ۸درصد از نیاز استان را پوشش میدهد و بخش مهم حبوبات مصرفی از سایر استانها یا از خارج کشور تأمین میشود. وی میافزاید: بخش درخورتوجهی از تولید استان وابسته به کشت دیم است که به شدت از بارندگیها تأثیر میپذیرد؛ در سالهایی سطح زیر کشت دیم تا ۹هزار هکتار هم میرسید، اما امسال بخش زیادی از تولید ما که نخود و عدس دیم است تقریبا از بین رفتهاند.
آتشی با اشاره به تأثیر خشک سالی، گرمای شدید اردیبهشت و کاهش بارشها بر نابودی مزارع دیم، تأکید میکند که این شرایط، نیاز استان به واردات را بیشتر کرده است. وی میگوید: این وضعیت زمینه را برای سودجویی دلالان فراهم کرده؛ افرادی که با احتکار یا قیمت سازی، تعادل بازار را به هم میزنند و التهاب ایجاد میکنند.
{$sepehr_key_136672}
کارشناسان کشاورزی و دادههای رسمی از مراکزی، چون مرکز آمار ایران نشان میدهند که هزینه تولید در بخش زراعت، به ویژه در کشت حبوبات، افزایش درخور توجهی داشته است. برخی تصور میکنند، چون بخشی از حبوبات کشور به صورت دیم کشت میشود، هزینه آن کمتر است؛ اما خشک سالیهای پیاپی سالهای اخیر، سطح زیرکشت دیم را کاهش داده و بهره وری این نوع کشت را با مشکل روبه رو کرده است. هم زمان، رشد جهانی قیمت حبوبات و نوسانات ارزی نیز فشار مضاعفی به بازار داخلی وارد کرده و موجب جهش قیمتی در سطح مصرف کننده شده است.
از آنجا که حبوبات، یکی از اصلیترین منابع پروتئین گیاهی در سبد غذایی خانوارهای کم درآمد محسوب میشود، گرانی آن میتواند مصرف را کاهش داده و مواد غذایی کم ارزشتر جایگزین شود؛ تغییری که تبعات آن بر سلامت عمومی جامعه، به ویژه اقشار آسیب پذیر قابل پیش بینی است.
ادامه این روند بدون دخالت جدی دولت، فشار اقتصادی بیشتری بر خانوارهای کم برخوردار وارد خواهد کرد. راهکارهایی، چون اصلاح سیاستهای حمایتی تولید، بازنگری در واردات، کنترل توزیع و قیمت و حمایت از زیرساختهای فناورانه در کشاورزی میتواند بخشی از این چالش را مدیریت کند.
تجربه کشورهایی، چون هند، مراکش و اتیوپی نشان میدهد که استفاده از بذرهای مقاوم، آبیاری قطرهای و کشت گلخانهای تا چه اندازه میتواند به حفظ منابع آبی، افزایش تولید و حتی کاهش مهاجرت روستایی کمک کند. در ایران نیز با توجه به تداوم کاهش بارندگی، حمایت از کشت مکانیزه، ارائه تسهیلات برای تجهیز اراضی به سامانههای هوشمند آبیاری و آموزش بهره برداران برای استفاده از روشهای نوین، میتواند مسیر پایدارتری برای تولید و بازار حبوبات ترسیم کند.