آغاز جنگ و حمله نظامی، علاوه بر فشارهای روحی و اجتماعی، سؤالهایی بنیادین پیش روی من بهعنوان مستندساز قرار داد: قهرمانان واقعی این روزها کجا هستند و روایت آنها چقدر میتواند بر ذهن و مقاومت جامعه اثر بگذارد؟ درحالیکه دشمن همزمان با عملیات نظامی، با عملیات روانی و رسانهای تلاش میکند روحیه مردم را هدف قرار دهد، بیش از همیشه نیاز به بازنمایی واقعیت میدان و چهره قهرمانان محلی احساس میشود.
در بحران اخیر، جمعی از مستندسازان تلاش کردیم تا با سازماندهی سریع و حرکت جهادی، خلأ روایت صادقانه را از دل جامعه پر کنیم. تجربههای گذشته نشان داده بود که در غیاب روایتهای میدانی، تصاویر غیردقیق و تحلیلهای مغرضانه، جایگزین واقعیت میشوند و اعتماد عمومی را مخدوش میکنند. تصمیم گرفتیم کنار هم جمع شویم، ایدهها را به اشتراک بگذاریم و در زمان محدود، مستندهایی کوتاه و قابلانتشار تولید کنیم؛ مستندهایی که واقعیت میدان و احساسات و ذهنیات مردم را ثبت کند؛ از تشییع پیکر شهدا تا ایستادگی مردم در زندگی روزمره.
در این فرایند، مستند «شهید روستا» بهعنوان یک نقطهعطف مطرح شد. انتخاب قهرمان محلی و روایت دقیق و ساده از زندگی، شهادت و بدرقه او توسط روستاییان نشان میدهد که اسطورهها فقط مختص شهرهای بزرگ و تیپهای رسانهای نیستند، بلکه در دل روستاها و محلات، چهرههایی هستند که یک ملت میتواند به آنها تکیه کند. این مستند، با پرداخت صمیمی و بیواسطه به خانواده شهید، ارزشهای فراموششدهای مانند اتحاد ملی، ایثار و پایداری را دوباره زنده کرد.
{$sepehr_key_138748}
ساخت اینگونه آثار نقش مهمی در مقابله با جنگ روایتها دارد. در وضعیت بحران، مستندسازی باید نقش رسانه خط مقدم را بازی کند؛ نه صرفا ثبت وقایع، بلکه تقویت وحدت و امید اجتماعی، بازتعریف واژههایی، چون قهرمان و شهید برای نسل امروز و اثبات اینکه حتی در اوج اختلافنظرها، ملت ایران بر سر خطوط قرمز ملی متحد است. محتوای تولیدشده، بهرغم همه فشارها، تهدیدها و فقدان امکانات، توانست جامعه داخلی و حتی افکار عمومی منطقه و مخاطب جهانی را تحتتأثیر قرار دهد.
بازخوردها نشان داد که مستندسازی هدفمند، همچنان یکی از ابزارهای کارآمد جنگ نرم و بسترساز همبستگی ملی است. امروز، بیش از هر زمان دیگری، مستندساز باید به ظرفیتهای مغفول شهری و روستایی توجه کند و با روایت قهرمانان گمنام، تصویری معتبر و الهامبخش از واقعیت جامعه ایرانی خلق نماید.