به گزارش شهرآرانیوز، وضعیت تامین اجتماعی بغرنج است؛ اخیراً آگهی فروش داراییهای این صندوق از شرکتهای شستا گرفته تا هولدینگهای گردشگری، در روزنامه رسمی منتشر شده و هرچند کارشناسان میگویند این آگهی تنها عمل به تکلیف برنامه هفتم توسعه است، اما همچنان این نگرانی پابرجاست که آیا تامین اجتماعی داراییهای خود را میفروشد تا مستمری بپردازد؟!
این نگرانی، یک نگرانی جدیست؛ وارد ماه پنج سال شدهایم و هنوز معوقات فروردین بازنشستگان پرداخت نشده؛ از سوی دیگر، بیش از ۶۰ یا ۷۰ درصد بازنشستگان و مستمریبگیران این ابرصندوقِ بازنشستگی کشور، زیر ۱۷ میلیون تومان مستمری ماهانه میگیرند آن هم در حالیکه حداقل هزینههای زندگی به ۵۰ میلیون تومان رسیده است. سطح خدمات رفاهی، وام و تسهیلات هم دچار افول شده است؛ درمان به شدت گران شده و علیرغم وجود بیمههای تکمیلی و اکمل، بازهم بازنشستگان باید برای دارو و درمان هزینههای هنگفت بپردازند.
در هر حال، بحران سقوط تامین اجتماعی، به معنای سقوط سنگینِ بازنشستگانِ آن است؛ کارگران فنی و متخصص دیروز که برای سالهای طولانی چرخهای این مملکت را با عرق جبین خود به گردش درآوردهاند، حالا در منگنهی هزینههای نجومی زندگی و سختیهای امرار معاش گرفتار آمدهاند و به نظر میرسد تامین اجتماعی یا دولت، برنامهای برای اصلاح شرایط و خروج از این بنبست ندارند؛ دولت هنوز ارادهای برای پرداخت بخشی از بدهی خود به تامین اجتماعی که در قانون بودجه مشخص شده ندارد و تداوم این وضعیت، بازنشستگان شاغل و بازنشسته را که علاوه بر بحران معاش، گرفتار بحران ناترازیها و سختیهای زندگی هستند، به شدت نگران کرده است.
سال به سال و به تدریج سقوط کردهایم؛ «احمد قاسمی» بازنشسته حداقلبگیر کارگری و فعال صنفی با بیان این جمله اضافه میکند: دیگر حقوق ما به دهم ماه هم نمیرسد، اما مشکل فقط حقوق پایین نیست؛ کسی به فریاد بازنشستگانی نمیرسد که سی سال، با اخلاص و از خودگذشتگی به این آب و خاک خدمت کردهاند.
این بازنشسته یک برش کوتاه از زندگی خود را روایت میکند: «سال قبل به علت گرانی اجاره خانه که با حقوق حداقلی اینجانب سازگاری نداشت مجبور به مهاجرتِ ناخواسته از تهران به فردیس کرج شدم و الان حدود دو ماه است که در محله وحدت ساکن هستم، اما در این سن و سال گرفتار مشکلات بسیار شدهام؛ اینجا متاسفانه از روز اول یا آب نبود یا برق؛ خلاصه با این مسئله کنار آمده بودیم، اما چند شبانه روز است که بین پانزه تا بیست و چهار ساعت آب قطع میشود؛ با هر ارگانی تماس گرفتهام جواب درستی به من ندادهاند فقط میگویند باید مدیریت کنید! من چگونه مدیریت کنم، دقیقاً چی را مدیریت کنم؟ امور زندگی با مستمری زیر خط فقر را یا بیآبی ۲۴ ساعته را؟! اگر حقوقم بیشتر بود مجبور نبودم بعد از عمری زندگی در تهران به این حاشیهی بدون امکانات کوچ کنم! جایی که ۲۴ ساعت آب قطع است؛ من حتی نمیتوانم بهداشت فردی را رعایت کنم؛ با کدام آب، در سن پیری فرایض دینی را اجرا کنم؟»
{$sepehr_key_139875}
او تاکید میکند که «دغدغه، یکی دوتا نیست؛ گرانیهای بیحساب و کتاب که جای خود دارد؛ بیآبی و بیبرقی هم مزید بر علت شده..».
«یدالله فرجی» فعال صنفی بازنشستگان کارگری و رئیس اسبق شورای اسلامی کارخانه جنرال استیل نیز شرایط زندگی بازنشستگان را سخت توصیف میکند؛ او میگوید: ما مدتها پیش گفتیم که بازنشستگان دیگر نمیتوانند گوشت بخرند؛ ما را به سیاهنمایی متهم کردند...! اما شما حساب کنید وقتی حقوق من بازنشسته ۱۴ میلیون تومان است و قیمت یک کیلو گوشت بیشتر از یک میلیون تومان، چطور میتوانم در سبد خریدم گوشت داشته باشم؟! بازنشستگان واقعاً نمیتوانند گوشت بخرند؛ خوراک شان بعد از سی سال جان کندن، در بیشتر مواقع نان و تخم مرغ است یا املت گوجه فرنگی!
این بازنشسته به بیمسئولیتی دولت در مواجهه با وضعیت معیشتی ناگوار کارگران بازنشسته اشاره میکند و میگوید: در این شرایط، هنوز معوقات فروردین را نپرداختهاند؛ هفتهای یکی دوبار کانون عالی بازنشستگان با مدیرعامل و کارشناسان سازمان جلسه میگذارند؛ کلی بحث میکنند و آخر به این نتیجه میرسند که در جلسه بعدی زمان پرداخت معوقات فروردین بازنشستگان را مشخص کنند! جناب آقای سالاری، مدیرعامل تامین اجتماعی! مگر معوقات بازنشستگان چقدر است که پرداخت آن را چهار ماه عقب انداختهاید، مگر بیشتر از ۳ یا ۴ میلیون تومان است؟! پول سه کیلو گوشت است که چهار ماه پرداخت آن را به تاخیر انداختهاید.
او ادامه میدهد: وقتی بازنشستگان در این وضعیت بحرانی هستند چرا دولت به میدان نمیآید و کسری از بدهی خود را بپردازد تا تامین اجتماعی معوقات بازنشستگان را بدهد؟! ما یک تریلیون تومان یا حتی بیشتر از دولت طلب داریم، اما حال و روزمان این است.
مبلغ ریالیِ معوقات فروردین بازنشستگان تامین اجتماعی که امروز در تامین سادهترین نیازهای زندگی درماندهاند، کسر بسیار کوچکی از یک تریلیون بدهی دولت به این صندوق است؛ آنچنان کوچک که اصلاً به حساب نمیآید. معوقه هر بازنشسته بعد از چهار ماه انتظار، پول سه یا ۴ کیلو گوشت است، اما دولت حاضر نیست ذرهی کوچکی از دریای بدهیهای خود به تامین اجتماعی را بپردازد تا بازنشستهای که درگیر هزار گرفتاری و بیآبی و بیبرقیست، زنبیل بردارد و برای خرید سه کیلو گوشت به بازار برود یا بتواند داروهای خود یا همسرش را از داروخانه سر خیابان خریداری کند؛ بازنشسته ۴ ماه است که منتظر است، اما دولت و تامین اجتماعی دست در جیب نمیکنند...!
منبع: ایلنا