به گزارش شهرآرانیوز؛ سیدعباس عراقچی در این برنامه به موضوعات مختلفی در ارتباط با جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی اشاره می کند.
عراقچی می گوید: وقتی شهید هنیه را ترور کردند؛ روز قبلش دکتر پزشکیان سوگند یاد کرده بودند ولی وزرا انتخاب نشده بودند. بنده هم یکی از گزینهها برای وزارت خارجه بودم، همان روز عصرش حضرت آقا جلسه گذاشتند که معمولا وقتی مسائل مهمی که پیش میآید جلساتی را می گذاشتند که از من هم دعوت شد افراد شورای عالی امنیت ملی و رئیس جمهور حضور داشتند.
در آن جلسه نظر همه بر این بود که باید پاسخ بدهیم ولی در بین سیاسیون و نظامیان اختلاف نظر درباره زمان و چگونگی وجود داشت.
علت اصلی تردید در مورد زمانش اتفاقا از طرف نظامیان بیان شد. فرماندهان نظامی اعتقاد داشتند که زمانی باید حمله انجام شود که ما مطمئن باشیم پس از حمله، می توانیم از کشور دفاع کنیم.
اختلاف نظر برحسب زمان و چگونگی حمله هم میان فرماندهان نظامی و هم سیاسیون وجود داشت
در آن جلسه قرار شد آمادگیهای نظامی برای دفاع از کشور بعد از حمله اول پدید بیاید، بعد عملیات صورت بگیرد.
وقتی وعده صادق ۳ مطرح شد، در یکی از جلسات یکی از دوستان انتقادی کردکه چرا وعده صادق ۳ اجرا نمی شود؛ چرا آقای رئیس جمهور مخالف هستند.
در آن جلسه سردار شهید باقری با آن فرد در این خصوص برخورد کرد و گفت چرا همچین چیزی مطرح میکنی و من مسئول دفاع از کشور هستم و آن لحظه که مطمئن شوم میتوانم از کشور در برابر تبعات حمله وعده صادق ۳ دفاع کنم کار خودم را انجام میدهم و من هنوز از آقای رئیس جمهور سوال نکردم و ایشان از رئیس جمهور دفاع کامل کرد.
تلفنی به من از سمت رژیم صهیونیستی انجام نشد
در محل سکونتمان وسط جنگ یک بمبگذاری شد که خانه روبروی ما بود که دوستان گرفتند.
چندباره در مسیر رفت و برگشت به ترکیه پهپاد بالای سرمان آمد.
{$sepehr_key_140023}
بعضی ها عنوان کردند چرا وزیر خارجه اعلام آتش بس کرد، من به برخی دوستان گفتم این ها از خودشان نمی پرسند وزیر خارجه اعلام آتش بس کرد، چرا نیروهای مسلح گوش کردند؟ معلوم است که تصمیم جای دیگری است.
قبل از اینکه آتش بس اعلام شود در شورای عالی امنیت ملی مصوب شده بود که اگر دشمن تقاضای آتش بس بدون پیش شرط کرد میپذیریم و این تصمیم کاملاً هوشمندانه ای بود و کاملا از موضع قدرت بود.
تمامی مصوبات شورای عالی امنیت ملی به تایید مقام معظم رهبری میرسد و بعد ابلاغ میشود.
ساعت ۱ صبح تماس گرفتند که از ساعت ۴ صبح رژیم صهیونیستی آمادگی دارد که حملاتش را متوقف کند.
واسطه این پیشنهاد کشورهای مختلفی بودند؛ من این موضوع را با جاهایی که باید، چک کردم و بعد اعلام کردیم که آتش بس و توقف جنگ را هم قبول نداریم و فقط گفتیم اگر آنها نزنند ما هم نمی زنیم.
یک سوء تفاهم بین من و نیروهای مسلح پیش آمد؛ دوستان فکر کرده بودند که تا ساعت ۴ به وقت گرینویچ است که تا ساعت ۷.۳۰ به وقت تهران حملات علیه رژیم را ادامه دادند. یک سوءتفاهم بعدازظهر همان روز پیش آمد که با یک تماس کنترل شد
بعدازظهر روز اول آتش بس رژیم ادعا کرد که ایران موشک زده و توافق را نقض کرده و هواپیمایشان را برای حمله فرستادند.
من همانجا به وتیکاف پیام داد که اسراییل در حال بهانه گیری است و ایران را متهم به نقض کرده و چنین نقضی صورت نگرفته است اگر اقدامی کنند ما بلافاصله و شدیدتر از گذشته پاسخ می دهیم. ایران، لبنان نیست یعنی الگویی که در لبنان پیاده کردند را نمی توانند اینجا تکرار کنند
دیدید که ترامپ بعدش توئیت زد خلبانان برگردند و جلوی اسراییل را گرفت و مشخص شد و این خود دلیل دیگری بود که از اول همه چیز با هماهنگی آمریکاییها بوده است.
منطق برجام این بود که ایران درباره برنامه هسته ای خودش اعتمادسازی می کند و در مقابل تحریم های مرتبط با هسته ای برداشته میشد .
وقتی امریکای ترامپ ابراز علاقه کرد که در خصوص برنامه هسته ای ما گفتگو کند ما هم گفتیم آمادهایم با همان منطق گفتگو کنیم و اعلام کردیم اگر هدف مذاکره این است که ایران سراغ سلاح هسته ای نمی رود، ما آماده ایم. ما حاضر به اعتماد سازی هستیم ولی هیچ چیز را تعطیل نمی کنیم.
در مذاکره آن ها برای همه چیز آمادگی نشان دادند ولی گفتند غنی سازی باید تعطیل شود. در مقابل ما کاملا ایستادگی کردیم.
کشور واسطه و برخی دیگر راه حلهای میانی مانند کنسرسیوم دادند. هیچ کدام کار نکرد و وقتی آن ها به این نتیجه رسیدند که ایران در مذاکره کوتاه نمی آید سراغ گزینه نظامی رفتند.
وقتی تصمیم به مذاکره میشود همه کشور تصمیمی گرفته که باید اجرا شود. اینکه بگوییم وزارت خارجه یا سیاست خارجی فریب خورد، این درست نیست، چون که این تصمیم کشور بوده که این کار انجام شود.
وزارت خارجه کارش را به دستور مدیریت نظام انجام داده است. نظام تصمیم گرفت وارد مذاکره شود و وزارت خارجه مامور این کار است.
من معتقدم ما از انجام مذاکرات نه تنها ضرر نکردیم بلکه خیلی نفع بردیم اینکه حقانیت ما در نزد مردم ایران و جامعه بین الملل اثبات کرد.
کسی میتواند ادعا کند اگر مذاکره نمیکردیم جنگ نمیشد؛ حتماً میشود بلکه زودتر هم ممکن بود، جنگ بشود.
چرا مردم در زمان جنگ اینقدر متحد و منسجم بودند، چون دیدند نظامشان برایشان همه کار کرده و کوتاهی نکرده در اینکه جلوی جنگ را بگیرد و پای مذاکره رفته و آن طرف بوده که اهل جنگ بوده است.
منطق ما کاملاً قوی بود و نشانه اش هم این است که بیش از ۱۲۰ کشور از ما حمایت کردند و حمله به ایران را محکوم کردند.
نیروهای مسلح باید آرایش جنگی پیدا میکرد که داشت و دولت هم باید آمادگی جنگ را پیدا میکرد که کرده بود.
بعد از ترور شهید هنیه و عملیات وعده ۲ و سقوط سوریه و انتخاب ترامپ عقلا ۳ بار تا مرز جنگ رفتیم که هم دولت و نیروهای مسلح آماده بودند و هم سیاست خارجی فعالیت زیاد داشت و با دیلپماسی خوف و رجا در منطقه توانستیم جلوی جنگ تمام عیار را بگیریم.
جنگ اخیری که اتفاق افتاد همه منتظر بودند بعد از وعده صادق ۲ اتفاق بیافتد و اسراییلیها پیام دادند پاسخ ما دردناک خواهد بود.
دیپلماسی همیشه راه کم خطرتر و کم هزینهتر برای رسیدن به اهداف است و همیشه اولویت دارد.
اسراییل تمام تلاشش را میکند آمریکا وارد جنگ شود؛ و وقتی آمریکا جنگ بشود موشکهای ما به خاک آمریکا نمیرسد، تعبیری که برای برخی سران منطقه بکار بردم الحمدالله به اندازه کافی پایگاه آمریکاییها در منطقه دارند که متاسفانه در خاک شماست که مجبوریم آنها را بزنیم.
در زمان پیروزی وقتی پرچمت بالاست باید بروی مذاکره کنی، چون توانستهایم قدرت خود را به دنیا نشان دهیم.
رژیم اسراییل فکر میکرد یک هفتهای کار ایران تمام است ولی این اتفاق نیافتاد و دید به فاصله چندساعت فرماندهان منصوب شدند و پاسخها داده شد.
دشمن تقاضای آتش بس کرد و ضربه آخر را ما زدیم.