درآمد سرانه در خراسان رضوی دوسوم میانگین کشوری است | سهم اندک خراسان رضوی از کیک اقتصاد

به گزارش شهرآرانیوز؛ این روز‌ها آماری منتشر شده که نشان می‌دهد درآمد سرانه مردم خراسان رضوی حدود ۶۵ تا ۷۰درصد میانگین کشور است. در این باره با شهرام عیدی زاده، استاد دانشگاه و پژوهشگر اقتصادی، گفت‌و‌گو کردیم.

به عنوان یک پژوهشگر اقتصادی، نخست بفرمایید این عدد چقدر صحت دارد؟

بله، این آمار معتبر است و از سوی مراجع رسمی، چون مرکز آمار ایران و همچنین نهاد‌های استانی تأیید شده است. خراسان رضوی حدود ۸درصد جمعیت کشور را در خود جای داده، اما سهم آن از تولید ناخالص داخلی (GDP) تنها حدود ۵.۳ درصد است. همین نبودتناسب باعث می‌شود که درآمد سرانه شهروندان این استان پایین‌تر از متوسط کشوری باشد.

به بیان ساده، اگر کل اقتصاد کشور را یک کیک بزرگ تصور کنیم، سهمی که به هر شهروند خراسانی می‌رسد، کوچک‌تر از سهم یک ایرانی متوسط است. درآمد سرانه پایین خراسان رضوی به معنای فقر مطلق نیست، بلکه نشانه توزیع نامتوازن فرصت‌های اقتصادی در کشور است. این استان ظرفیت‌های بزرگی دارد، اما بدون سیاست گذاری هوشمندانه، همچنان «پرجمعیت، اما کم درآمد» باقی خواهد ماند.

دلیل اصلی این عقب ماندگی چیست؟

دلایل متعددی وجود دارد که به طور خلاصه می‌توان آن‌ها را در چهار محور توضیح داد:

۱. ساختار تولید و اقتصاد استان: اقتصاد خراسان رضوی به شدت متکی بر بخش خدمات (به ویژه زیارت و گردشگری) است و ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی استان را این بخش تشکیل می‌دهد. این بخش گرچه اشتغال زاست، اما ارزش افزوده بالایی ایجاد نمی‌کند. در مقابل، استان‌هایی مانند تهران یا خوزستان صنایع سرمایه بر و درآمدزایی، چون نفت، پتروشیمی یا مالی دارند که درآمد سرانه را بالا می‌برد.

۲. جمعیت بالا و فشار مضاعف: مشهد، دومین کلان شهر کشور است و سالانه پذیرای میلیون‌ها زائر و مهاجر از استان‌های هم جوار و کشور‌های همسایه است. این حجم جمعیتی تقاضا برای خدمات عمومی و اشتغال را بالا می‌برد، اما تولید ناخالص داخلی استان به همان نسبت رشد نکرده است.

۳. سهم اندک از سرمایه گذاری ملی: متأسفانه در سال‌های اخیر سهم خراسان رضوی از بودجه‌های عمرانی و سرمایه گذاری‌های ملی کمتر از نیاز واقعی بوده است. بسیاری از پروژه‌های بزرگ صنعتی یا زیرساختی به سمت استان‌های مرکزی و جنوبی رفته و این استان با ظرفیت‌های مرزی و تجاری خود کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

۴. شاخص‌های اجتماعی و حمایتی: براساس آمار رسمی، حدود یک پنجم جمعیت استان زیرپوشش نهاد‌های حمایتی‌اند. این نشان می‌دهد که بخش درخور توجهی از جامعه با درآمد‌های پایین زندگی می‌کنند و همین مسئله متوسط درآمدی استان را کاهش داده است.

این شرایط چه پیامد‌هایی برای استان دارد؟

نخستین پیامد، کاهش قدرت خرید خانوارهاست. وقتی درآمد سرانه پایین‌تر باشد، طبیعی است که خانوار‌ها با هزینه‌های اساسی مانند مسکن، آموزش و درمان فشار بیشتری را تحمل کنند.

دوم، مهاجرت نیروی کار ماهر است. بسیاری از جوانان و دانش آموختگان دانشگاهی به جای ماندن در مشهد یا شهرستان ها، جذب استان‌هایی با فرصت‌های شغلی و درآمدی بهتر می‌شوند. 

سوم، افزایش نابرابری است. چون بخشی از اقتصاد استان متکی بر گردشگری مذهبی و خدمات به زائران است، کسانی که در این حوزه فعال‌اند وضعیت بهتری دارند، اما سایر گروه‌ها به ویژه کشاورزان و کارگران صنعتی در حاشیه قرار می‌گیرند.

{$sepehr_key_146923}

برخی معتقدند وجود حرم مطهر امام رضا (ع) و گردشگری مذهبی باید موتور محرک اقتصاد باشد. چرا این ظرفیت نتوانسته درآمد سرانه را بالا ببرد؟

نکته درستی است. گردشگری مذهبی یک مزیت نسبی بزرگ برای مشهد است. اما مشکل در مدل کسب وکار این حوزه است. بخش مهم هزینه‌های زائران در محل‌هایی صرف می‌شود که ارزش افزوده بالایی ایجاد نمی‌کنند، مثل اقامت‌های ارزان قیمت، سوغات خرد یا حمل ونقل سنتی. ما نتوانسته‌ایم از این ظرفیت برای توسعه زنجیره‌های ارزش افزوده مانند صنایع غذایی صادراتی، خدمات مالی یا گردشگری سلامت استفاده کنیم؛ بنابراین درآمد حاصل توزیع می‌شود، اما رشد اقتصادی پایداری به همراه نمی‌آورد.

با توجه به این واقعیت ها، چه راهکار‌هایی می‌تواند وضعیت درآمد سرانه استان را بهبود دهد؟

چند محور کلیدی وجود دارد:

تنوع بخشی به اقتصاد استان: باید از اقتصاد تک محور خدماتی فاصله بگیریم. توسعه صنایع دانش بنیان، کشاورزی صادرات محور و صنایع تبدیلی ضروری است.

استفاده از مزیت مرزی: خراسان رضوی با دو کشور افغانستان و ترکمنستان مرز مشترک دارد. این ظرفیت می‌تواند برای تجارت ترانزیتی و صادرات کالا‌های ایرانی استفاده شود.

جذب سرمایه گذاری ملی و خارجی: استان نیازمند پروژه‌های بزرگ صنعتی، انرژی‌های تجدیدپذیر و زیرساختی است. بدون این، نمی‌توان جهش بزرگی در GDP استان ایجاد کرد.   ارتقای بهره وری کشاورزی: بخش بزرگی از اشتغال و اقتصاد استان کشاورزی است، اما بهره وری پایین و بحران آب مانع سودآوری است. فناوری‌های نوین آبیاری و کشت گلخانه‌ای باید جایگزین روش‌های سنتی شود.  مدل نوین گردشگری: باید از گردشگری صرفا زیارتی به سمت گردشگری سلامت، آموزشی و فرهنگی حرکت کنیم تا درآمد بیشتری ایجاد شود.