وحدت، همه یک تن برای وطن

در سیاست، بعضی مفاهیم تاریخ مصرف دارند؛ مقطعی‌اند و به اقتضای زمانه به کار می‌آیند و به پستو می‌روند. اما برخی دیگر فراتر از تاکتیک و روزمرگی‌اند؛ به راهبرد بدل می‌شوند. وحدت در منظومه فکری جمهوری اسلامی، از همان آغاز چنین بوده است: نه یک شعار انتخاباتی، نه یک مصالحه تاکتیکی، بلکه راهی برای بقا و پیشرفت؛ کنشی سازنده برای سعادت.

امام‌خمینی (ره) وحدت را «رمز پیروزی» خواندند و آیت‌ا... خامنه‌ای آن را «فریضه‌ای قرآنی» دانستند. ما ایرانمان را با این نگاه از گزند حوادث و کید دشمنی‌ها به سلامتی عبور داده‌ایم. زخم هم خورده‌ایم، اما راه خود را باز کرده‌ایم. جنگ تحمیلی هشت‌ساله گواه این واقعیت است که ایرانیان عرب در خوزستان و ایرانیان کرد در غرب، اولین دست‌هایی بودند که بر یقه متجاوزان مشت شدند. 

اولین تیر‌ها به پای و پشت و سر دشمن از تفنگ اینان شلیک شد. در جنگ تحمیلی صهیونی-استکباری اخیر هم دیدیم همه یک تن شدیم برای وطن. این باورمان را زیستیم که وحدت یک فضیلت اخلاقی صرف نیست؛ ابزار قدرت‌آفرینی و تمدن‌سازی است، اول به نام ایران و در گام بعد به نفع انسانیت. واقعیت این است که هر الگویی پیش از صدور باید در داخل ساخته شود. اگر ایران می‌خواهد پرچم‌دار وحدت اسلامی باشد، نخست باید انسجام ملی خود را به نمایش بگذارد. 

وحدت در ایران به معنای کاهش شکاف‌های سیاسی و اجتماعی، تبدیل اختلاف‌ها به رقابت سازنده، و تمرکز بر اصل عزت و استقلال است. ایران منسجم، هم خود را ناشکستنی می‌کند و هم همان الگویی است که جهان اسلام نیاز دارد. وقتی چنین الگویی تثبیت شد، وحدت از سطح نظریه به سطح تجربه می‌رسد. آن‌گاه دیگرملت‌های مسلمان، در سایه کارآمدی و عزتی که در ایران می‌بینند، به سوی هم‌گرایی متمایل می‌شوند. 

{$sepehr_key_149272}

وحدت ملی ایران، موتور محرکه وحدت اسلامی و پیشران موفقیت برای جبهه حق خواهد شد. این وحدت، اگر شکل بگیرد، فقط به رهایی فلسطین از ستم صهیونیست‌های جانی و اشغالگر ختم نخواهد شد. گام فراتر این است که جمعیت یک‌ونیم‌میلیاردی جهان اسلام، با منابع عظیم و موقعیت راهبردی، اگر هم‌افزا شود، می‌تواند بازیگر اصلی قرن بیست‌ویکم باشد. نه‌فقط برای دفاع از خود، بلکه برای پیشنهاد الگویی تازه به جهان؛ الگویی که می‌تواند بشریت را از سلطه و اسارت و خشونت برهاند و به سمت عدالت و سعادت راهنمایی کند. 

در این معنا، وحدت نه‌تنها یک ضرورت سیاسی برای امروز ماست، بلکه یک پروژه تمدنی برای آینده جهان است؛ پروژه‌ای که از خیابان‌های تهران و قم آغاز می‌شود، در غزه و بیروت و بغداد و قاهره و عدن و ریاض تبلور می‌یابد و درنهایت می‌تواند به معماری یک تمدن نوین اسلامی بینجامد؛ تمدنی که فضا را برای بهتر زندگی‌کردن نسل بشر فراهم آورد و حتی طبیعت را فرصتی تازه برای سلامت بدهد. بله، راز تازه موفقیت همچنان در میراث کهن قرآنی وحدت است، در باور و کاربست «و اعتصموا بحبل الله و لاتفرقوا».