به گزارش شهرآرانیوز، دو جوان روی سکوی مترو نشستهاند. یکی لبخند میزند و میگوید: «یادت هست؟ ما هممدرسهای بودیم…» دیگری شانه بالا میاندازد: «نه، چیزی یادم نمیآید.» گفتوگو ادامه پیدا میکند؛ از خاطرهها و بازیهای کودکی، از دوستیهای قدیم. طنزی ریز میان کلمات هست، اما زیر پوست حرفها چیزی سنگینتر جریان دارد.
کمکم گذشته سر برمیآورد؛ گذشتهای که در آن استخر خانهای بزرگ، برای یک کودک همیشه ممنوع بوده. حالا همان خاطره، با لحن تحقیرآمیز بازگو میشود: «تو هیچوقت چیزی نبودی جز پسر کارگر خانه ما.» و درست در همین لحظه، خندههای آغازین جای خود را به سکوتی تلخ میدهند.
میان این همه، خط زرد مترو هم حضوری پررنگ دارد. صدایی از بیرون میگوید: «از خط زرد عبور نکنید»؛ صدایی که دیگر فقط هشدار ایستگاه نیست، بلکه مرزی میشود میان دو جهان، دو طبقه، دو رفیق قدیمی.
نمایش ایستگاه مترو به کارگردانی سیدمحمد سجادی در تماشاخانه بهار روی صحنه است که در ادامه گفتوگوی ما با عوامل این نمایش را میخوانید.
سیدمحمد سجادی، نویسنده و کارگردان نمایش «ایستگاه مترو»، درباره چرایی بازاجرای این اثر میگوید: اجرای دوباره ایستگاه مترو دو دلیل داشت. نخست اینکه در دور اول تنها توانستیم تعداد محدودی اجرا داشته باشیم؛ به خاطر محدودیتهای سالن و شرایط اجرایی. دوم اینکه احساس میکردم نمایش ظرفیت بیشتری برای دیدهشدن دارد و میتواند تماشاگران تازهای را به سالن بیاورد. همینها باعث شد با درخواست گروه، تصمیم به بازاجرا بگیریم.
او درباره شکلگیری ایده نمایش توضیح میدهد: حدود پنج، شش سال پیش تصویری در مترو دیدم؛ دو مرد کنار هم نشسته بودند، متفاوت و بیکلام. همیشه فکر میکردم اگر با هم صحبت کنند چه میگویند؟ همین تصویر ساده، آرامآرام تبدیل به یک داستان شد و در نهایت نمایشنامه شکل گرفت. نخستین نسخهاش فقط ۱۱ صفحه بود که در نشر واش هم چاپ شد، اما بارها بازنویسی شد تا به نسخه نهایی رسید.
کارگردان این نمایش بیان میکند: «ایستگاه مترو» نخستین بار در اردیبهشت ۱۴۰۳ روی صحنه رفت، اما تنها ۱۳ شب اجرا شد. در ادامه در جشنواره استانی همان سال شرکت کرد و موفق به کسب جوایز نویسندگی، کارگردانی و بازیگری شد. این موفقیتها هم یکی از دلایلی بود که تصمیم گرفتیم دوباره اجرا برویم. وقتی یک اثر اعتماد جشنواره و داوران را جلب میکند، مخاطب هم راحتتر به دیدن آن میآید.
سجادی با اشاره به چالشهای این نمایش تاکید میکند: بار اول همهچیز از طراحی صحنه و نور تا تهیه دکور و لباس برایمان مسئله بود. اما حالا مسیر روشنتر است و میدانیم چه میخواهیم. حتی خط زردی که در دکور هست و باید شبیه خط مترو باشد، بارها تغییر کرد تا به شکل امروزی رسید.
محمدامین سعیدی، بازیگر نمایش «ایستگاه مترو»، درباره حضور دوبارهاش روی صحنه میگوید: من و محمد سجادی رفاقتی قدیمی داریم؛ از دوران مدرسه. اولین تجربه تئاتریمان در مشهد سال ۹۷ بود. همان زمان قرارمان این بود که او کارگردان شود و من بازیگر. بعد از آن، اما سالها فاصله افتاد؛ مشکلات سالنها، پیکهای کرونا و هزار مانع دیگر باعث شد تماشاگران کارهایمان را نبینند. همین شد که اجرای «ایستگاه مترو» برای من پر از انگیزه بود؛ بعد از چند سال دوباره میخواستم روی صحنه مشهد بازی کنم.
او درباره نقشی که در نمایش ایفا میکند، توضیح میدهد: نقش ساعدی به من پیشنهاد شد؛ شخصیتی میان دو کاراکتر دیگر. او گذشتهای دارد که هنوز بر نگاه و تفکر امروزَش سایه انداخته است. چالش اصلی برایم این بود که بتوانم این فاصله و این سیر تغییر را نشان دهم. راستش روزهای اول تمرین اصلاً راضی نبودم. حس میکردم نمیتوانم با نقش کنار بیایم. اما کمکم، با تکرار تمرینها و اجراهای دور اول، میان من و آرمان (بازیگر مقابل من) تعامل مشترکی شکل گرفت و حالا حس میکنم نقش به نقطه درستی رسیده است.
این بازیگر درباره تجربه اجرای اول بیان میکند: ما فقط ۱۳ شب فرصت اجرا داشتیم، آن هم نه به خاطر فروش پایین برعکس، فروشمان خوب بود بلکه به دلیل محدودیتهای فنی و سالن. همین باعث شد نمایش آنطور که باید دیده نشود. وقتی در جشنواره استانی شرکت کردیم و جوایزی هم گرفتیم، همهمان حس کردیم حیف است اگر کار دوباره اجرا نشود. زحمتی که کشیده شده بود، ارزش دیدن را داشت؛ حتی اگر فقط یک بار.
سعیدی در پایان میگوید: اعتماد و اعتقاد به گروه داشتیم و داریم. همان اعتماد بود که نتیجه داد و نمایش در جشنواره هم جوایزی گرفت. حالا امیدواریم در اجرای دوباره، تماشاگران بیشتری «ایستگاه مترو» را ببینند. مطمئنم این ۵۰ دقیقه روی صحنه، برایشان تجربهای خاص خواهد بود.
آرمان صفری، بازیگر نمایش «ایستگاه مترو»، درباره آشنایی با متن میگوید: اولین بار نمایشنامهای کوتاه از محمد سجادی را خواندم که در نشر واش برگزیده و چاپ شده بود. قصهاش خیلی من را جذب کرد. همان موقع تصمیم گرفتیم کنار هم کار کنیم. بعدها با بازنویسیهای متعدد، متن کاملتر شد و تمرینها آغاز شد تا در نهایت به اجرا و جشنواره رسید.
او درباره تجربهاش در جشنواره توضیح میدهد: اینکه فکر میکردم جایزه بگیرم یا نه، شاید خودخواهانه باشد. اما تمام تلاشم را کردم تا بهترین بازی را ارائه بدهم. خدا را شکر این اتفاق افتاد و برایم ارزشمند بود، بهخصوص که در نمایش «ایستگاه مترو» رقم خورد. من از همان ابتدا مطمئن بودم متن و اجرا ظرفیت دیدهشدن دارد.
این بازیگر اشاره میکند: وقتی تعداد بازیگرها کم است، فشار تمرینها چند برابر میشود. هر لحظهای که روی صحنه اتفاق میافتد، هم به کارگردان وابسته است و هم به هماهنگی میان بازیگران. این هماهنگی فقط با تمرین و ممارست به دست میآید. ما چه در اجرای عمومی و چه برای جشنواره، تمرینهای خیلی زیادی داشتیم. تغییرات کوچکی هم در متن برای جشنواره انجام شد و حساسیتهای کارگردان باعث شد لحظههایی شکل بگیرد که دلمان میخواست.
صفری درباره همکاریاش با محمدامین سعیدی میگوید: نمایش دو بازیگر دارد و همهچیز وابسته به این است که ما چه حسی سر تمرین داشته باشیم. رفاقت من و محمدامین خیلی کمک کرد؛ بارها به همدیگر کمک کردیم و پارتنر درجهیکی برایم بوده. هرچه تعداد اجراها بیشتر میشد، این چفت و بست هم محکمتر میشد.
علاقهمندان میتوانند برای خرید بلیت این نمایش به سایت گیشات مراجعه کنند.
{$sepehr_key_150860}