نگاهی به جایگاه فردوسی و منظومه او در نزد اعراب، به مناسبت انتشار ترجمه فارسی «دراسات فی الشاهنامة»

شریف شیرزاد | شهرآرانیوز؛ در «شاهنامه» فردوسی، به ویژه در بخش مربوط به پایان کار ساسانیان و حمله اعراب به ایران، بیت‌هایی هست که در نگاه نخست رویکردی نژادپرستانه و عرب ستیزانه را به نمایش می‌گذارد. بیت‌هایی مانند «ز شیر شتر خوردن و سوسمار/ عرب را به جایی رسیده ست کار// که ملک عجمْشان کند آرزو/ تفو باد بر چرخ گردان تفو»

از مشهورترین نمونه‌ها هستند. بااین حال، تحلیل دقیق‌تر این بیت ها، آن طور که ابوالفضل خطیبی در مقاله «بیت‌های عرب ستیزانه در شاهنامه» نشان می‌دهد، تصویر پیچیده تری را آشکار می‌کند.

بسیاری از این بیت‌های تند الحاقی هستند و کاتبان و خوانندگان متأخر آن‌ها را به متن اصلی اضافه کرده‌اند. فردوسی، در مقام شاعری امانت دار، روایتی را به نظم درآورده که ریشه در منابع پیش از او، به خصوص «شاهنامه ابومنصوری»، داشته است. این منابع، خود، بازتاب دهنده دیدگاه و واکنش ایرانیان دوره ساسانی و سده‌های نخستین اسلامی به شکست از اعراب بودند.

 جریانی فکری که بعد‌ها به نهضت شعوبیه شهرت یافت واکنشی به رفتار‌های قوم گرایانه برخی حکمرانان عرب بود که در تلاش برای احیای هویت ایرانی بر تمدن و فرهنگ گذشته تأکید می‌کرد. بنابراین، این بیت‌ها نگرش یک دوره تاریخی را منعکس می‌کنند. در سراسر «شاهنامه»، نمی‌توان بیتی یافت که بر اساس آن بتوان حکمی قطعی بر عرب ستیزی شخص فردوسی صادر کرد.

جایگاه فردوسی و «شاهنامه» نزد عرب‌ها

باوجود برخی بیت‌های چالش برانگیز، چنان که گذشت، «شاهنامه» از دیرباز محل توجه جهان عرب بوده است. نخستین گام مهم در این راستا ترجمه منثور و مختصر «شاهنامه» به زبان عربی است که فتح بن علی بنداری اصفهانی در اوایل سده هفتم هجری (حدود ۶۲۰ قمری) به فرمان المعظم عیسی، حاکم ایوبی، آن را به انجام رساند. اگرچه این ترجمه، به دلیل منعکس نکردن جنبه‌های هنری و شاعرانه اثر، تأثیر ادبی گسترده‌ای نداشت، راه را برای آشنایی اولیه عرب زبانان با این حماسه بزرگ هموار کرد.

در دوره معاصر، با تلاش پژوهشگران برجسته‌ای، چون عبدالوهاب عزام، ادیب مصری که به زبان فارسی کاملا مسلط بود، «شاهنامه» جایگاه واقعی خود را در جهان عرب بازیافت. عزام، با تصحیح ترجمه بنداری و انتشار مجدد این کتاب با افزودن مقدمه‌ای مفصل بر آن، توجه ادیبان عرب را به این اثر جلب کرد. در پی این تلاش ها، برخی از شاعران بزرگ معاصر عرب، مانند جمیل صدقی زهاوی، فردوسی را به عنوان الگویی بی همتا ستودند و گفتند که شعر و نثرشان متأثر از اوست. بااین همه، داستان‌های «شاهنامه» به دلیل ترجمه منثور آن و البته نبود زمینه حماسه در ادبیات کلاسیک عربی، بازتاب گسترده‌ای در آثار شاعران عرب نیافت.

طه ندا و کتاب «دراسات فی الشاهنامة»

در میان پژوهشگران عرب که به شاهنامه پرداخته‌اند، طه ندا (۱۹۹۹-۱۹۲۱)، ادیب و پژوهشگر برجسته مصری، جایگاهی ویژه دارد. او که از استادان زبان‌های شرقی و ادبیات تطبیقی در دانشگاه‌های مصر بود گسترده‌ترین و مفصل‌ترین پژوهش جهان عرب درباره «شاهنامه» را با عنوان «دراسات فی الشاهنامة» (= پژوهش‌هایی درباره «شاهنامه») به نگارش درآورد. این کتاب، که در سال ۱۹۵۴ منتشر شد، حاصل تلاش‌های علمی عمیق او بود و نشان از علاقه و احترام وی به فرهنگ و ادب ایران داشت.

خوشبختانه، به تازگی، آرمان کوهستانیان ترجمه‌ای فارسی از این اثر به دست داده است که انتشارات «نگاه معاصر» آن را ذیل عنوان «پژوهش‌هایی درباره شاهنامه: ارزیابی و بازگردانی 'دراسات فی الشاهنامة'، یادگار طه ندا» در ۵۰۴ صفحه و به قیمت ۵۸۵هزار تومان چاپ و منتشر کرده است.

ندا «دراسات فی الشاهنامة» را در دو بخش اصلی و پانزده فصل تنظیم کرده است:

بخش اول: پژوهش‌های تاریخی. این بخش به مباحثی، چون زندگی فردوسی، گسترش فرهنگ پهلوی در دوره اسلامی، و معرفی منابع «شاهنامه» و شاهنامه‌های پیش از فردوسی (مانند «شاهنامه ابومنصوری») می‌پردازد. طه ندا در این بخش، با نگاهی انتقادی، به ارزیابی دیدگاه‌های تذکره نویسان کهن و خاورشناسان معاصر پرداخته است.

بخش دوم: پژوهش‌های موضوعی. این بخش، که دوسوم کتاب را دربرمی گیرد، به تحلیل درون مایه «شاهنامه» اختصاص دارد. فصل‌های این بخش به موضوع‌های متنوعی مانند جنگ و آیین‌های رزمی، نهاد پادشاهی و فره ایزدی، زندگی اجتماعی و ساختار طبقاتی، و زندگی دینی و آیین زرتشتی می‌پردازد.

فصل پایانی کتاب نیز به نقد و ارزیابی جنبه‌های گوناگون «شاهنامه» اختصاص یافته است. یکی از ویژگی‌های بارز کار طه ندا نگاه منصفانه و عالمانه اوست. او، باوجود آنکه خود عرب زبان بود، به دور از هرگونه تعصب، به برتری‌های گوناگون فرهنگی ایرانیان در برابر تازیان پیش از اسلام اشاره می‌کند و برای اثبات دیدگاه‌های خود از منابع تاریخی معتبر گواه می‌آورد.

نقد و بررسی «دراسات فی الشاهنامة»

کتاب طه ندا، مانند هر پژوهشی، قوت‌ها و ضعف‌هایی دارد. آرمان کوهستانیان، در مقاله «معرفی و نقد دراسات فی الشاهنامة»، به تفصیل این اثر را بررسی کرده است.

{$sepehr_key_151510}

نقاط قوت و دیدگاه‌های نو

۱- ارزیابی انتقادی: طه ندا صرفا به نقل قول از دیگران بسنده نکرده و دیدگاه‌های پژوهشگران پیشین، از نلدکه تا ادوارد براون، را به چالش کشیده و تحلیل کرده است.

۲- یافته‌های تازه: او در تحلیل‌های خود به نتایج بدیعی دست یافته است؛ برای نمونه، گرایش اشکانیان به فرهنگ یونانی را یکی از دلایل کم رنگ شدن نام آن‌ها در تاریخ نگاری ایرانی می‌داند. همچنین، سنجش چندجانبه «شاهنامه» با ایلیاد «هُمر» از دیگر نوآوری‌های اوست.

۳- دسته بندی‌های سنجیده: طه ندا نخستین بار دسته بندی‌های جدیدی از «شاهنامه» ارائه می‌دهد، ازجمله تقسیم بندی آن بر اساس دوره‌های اساطیری، اساطیری-تاریخی، و تاریخی-اساطیری که نگاهی نو به ساختار روایی «شاهنامه» است.

نقاط ضعف و لغزش‌ها

۱- اتکای بیش ازحد به منابع پیشین: در بخش‌هایی از کتاب، به ویژه فصل‌های مربوط به پیشینه حماسه سرایی، طه ندا به شدت به کتاب «حماسه سرایی در ایران» اثر ذبیح ا... صفا، متکی است و گاه بدون ذکر منبعْ مطالب آن را نقل می‌کند.

۲- دیدگاه‌های نپخته: برخی از تحلیل‌های او، مانند اینکه انگیزه فردوسی از سرودن «شاهنامه» صرفا تأمین جهیزیه دخترش بوده، ساده انگارانه و نادرست است. این دیدگاه با شواهد تاریخی و شأن فردوسی همخوانی ندارد.

۳- برداشت‌های نادرست از متن: در مواضعی، طه ندا در قرائت و درک ابیات «شاهنامه» دچار لغزش شده است. برای مثال، او در فهم برخی جزئیات داستانی، مانند محل زندانی شدن کیکاووس، چندان دقت نداشته است. برخی از این لغزش‌ها ممکن است ناشی از اتکای او به ترجمه منثور و خلاصه شده بنداری باشد.

در مجموع، «دراسات فی الشاهنامة» همچنان یک اثر کلاسیک و نقطه عطف در شاهنامه پژوهی جهان عرب شناخته می‌شود که راه را برای مطالعات عمیق‌تر پس از خود گشود و نشان داد که «شاهنامه» اثری جهانی است که می‌تواند، فراتر از مرز‌های زبانی و فرهنگی، الهام بخش پژوهشگران و اندیشمندان باشد.


منابع

خطیبی، ابوالفضل (۱۳۸۴). «بیت‌های عرب ستیزانه در شاهنامه». نشر دانش، ۲۱ (۳)، ۹۷-۱۱۰.

کوهستانیان، آرمان (۱۴۰۱). معرفی و نقد «دراسات فی الشاهنامة». پژوهشنامه ادب حماسی، ۱۸ (۱)، ۲۲۳-۲۵۸.

کوهستانیان، آرمان، مریم خلیلی جهانتیغ، و محمد بارانی (۱۳۹۵). «نقد محققان بر شاهنامه فردوسی و پاسخ بِدان (با تکیه بر آرای طه ندا)». پژوهشنامه نقد ادبی و بلاغت، ۵ (۲)، ۲۰۵-۲۲۴.

مختاری، قاسم، محمود شهبازی، و مژگان نصیری (۱۳۸۹). «شاهنامه در جهان عرب». فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهش زبان و ادبیات فارسی، (۱۷)، ۳۱-۴۸.