نفیسه مرشدزاده، نویسنده و ناشر: در ایران، بیش از اندازه به الهام و نبوغ بها می‌دهیم

به گزارش شهرآرانیوز، عصر امروز (۲۶ شهریورماه) به بهانه فرارسیدن روز شعر و ادب پارسی، نشست هفتگی انجمن عصرداستان میهمان متفاوتی داشت و صدوهفدهمین چهارشنبه‌های ادبی خود را با حضور نفیسه مرشدزاده در مؤسسه آفرینش‌های هنری برگزار کرد.

داستان ایرانی از فضای آپارتمانی و کافه‌ای خارج نبود

نفیسه مرشدزاده در ابتدا به شروع نویسندگی خود اشاره کرد و گفت: در زمان نوجوانی، خواهرم یکی از دفترچه‌های خاطرات من را بدون اینکه به من اطلاع دهد، به حوزه هنری فرستاد. بعد از مدتی، نامه‌ای به درب منزل ما رسید که در آن قید شده بود ما انشا‌ها و خاطرات تو را خوانده‌ایم. آن موقع حسن حسینی، قیصر امین‌پور و... هم زیر آن نامه را امضا کرده بودند، و از من دعوت کرده بودند که آنجا بروم و من خیلی ذوق کردم.

نویسنده کتاب «زان تشنگان» درخصوص اینکه چرا به حوزه روایت‌نویسی ورود کرده است، گفت: تجربه دوره «همشهری داستان» باعث شد بدانم که داستان ایرانی متحول نمی‌شود مگر اینکه نویسنده با مضامین گسترده روبه‌رو شود یا تجربیات خودش را بنویسد. یعنی داستان ایرانی در باتلاقی گیر کرده که دیگر از فضای آپارتمانی و کافه‌ای و این مضامین تکراری خارج نبود، این موضوع باعث شد وارد حوزه روایت مستند و مضمون شوم؛ چراکه روایت مستند، روایت تجربه‌های گسترده است و می‌تواند منبعی برای نویسندگان باشد، چرا که این انتقال تجربه باعث می‌شود نویسنده به خزانه‌ای قوی دست یابد.

داستانی‌دیدن جهان، ذهن را تربیت می‌کند

مرشدزاده درخصوص اثر داستان‌نویسی بر روی نویسنده و قدم‌گذاشتن در دنیای داستان‌نویسی گفت: وقتی کسی در این حوزه پا می‌گذارد، تنها مهارت داستان‌نویسی خود را ارتقا نمی‌دهد و لزوماً نویسنده بهتری نمی‌شود، بلکه در واقع چارچوب و الگوریتم ذهنی مشخصی را در خود پرورش می‌دهد که بعد‌ها این الگوریتم در بخش‌های دیگری از زندگی به کارش می‌آید. آن مسئله‌ای که ما به آن «فهم روایی جهان» می‌گوییم بسیار گسترده‌تر از داستان است. تربیت ذهن در داستانی‌دیدن جهان، در بسیاری رشته‌های علوم انسانی به ما کمک می‌کند؛ حتی در کوچک‌ترین فرم زندگی مانند ساختن یک خانه به فرد کمک می‌کند تا چارچوب آن را بهتر درک کند.

نویسنده «کآشوب» برای تمرین این راهکار، خطاب به نوآموزان عرصه نویسندگی و داستان‌نویسی افزود: داستان‌هایی که می‌خوانید، جلساتی که شرکت می‌کنید تمرینی برای داستانی‌دیدنِ واقعیت‌ها است. با این راهکار همان‌طورکه می‌توانید بفهمید گره بعدی داستان باید کجا باشد، در کسب‌وکار و علوم انسانی هم مانند یک مدل به کارتان می‌آید.

به گفته مرشدزاده، سه‌ کاربرد از روایت در جامعه باهم اشتباه گرفته می‌شود؛ روایتی که در داستان‌نویسی استفاده می‌شود، همان فرم اولیه روایت است، اما روایتی با عنوان «فرم ادبی» وجود دارد که می‌تواند در داستان و ناداستان استفاده شود. دوم روایت مستند است و سوم نیز روایت به‌منزله ابزاری برای فهم جهان است.

{$sepehr_key_152218}

کار فرهنگی در ایران سخت است

مدیر نشر «اطراف» درخصوص ویژگی‌های کار فرهنگی در کشور گفت: در این نشر، انتخاب آثار توسط یک گروه انجام می‌شود و معیارهایمان گسترده است. انجام کار فرهنگی در ایران واقعاً سخت است، دوام‌آوردن در این حوزه باز سخت‌تر است و ما هم تلاش می‌کنیم دوام بیاوریم.

این نویسنده درخصوص کتاب «کآشوب» که به زعم عده‌ای، داستان دینی است، گفت: از نظر من، ما چیزی به اسم داستان دینی یا حتی داستانی با موضوع کرامت انسانی نداریم؛ چراکه اساساً نوشتن داستان، به معنای احترام به کرامت انسانی است و اگر انسان به این موضوع باور نداشت، اصلاً داستان نمی‌نوشت. مسئله این است که ما اگر ادبیات برآمده از دین نداریم به این علت است که دین‌داری درستی نداریم. یکی از چیز‌هایی که باعث می‌شود نتوانیم داستان دینی بنویسیم این است که دین را خیلی جامد می‌بینیم درحالی‌که دین دائم در حال حرکت است و توان این را نداریم که از یک نقطه به نقطه دیگری حرکت کنیم. اگر بخواهیم با این نگاه، داستان دینی بنویسیم در جشنواره‌ها هم به آن جایزه نمی‌دهند.

کتاب «کآشوب» تلاشی برای همراه‌کردن صادقانه مردم با محرم بود

این نویسنده و داور ادبی ادامه داد: ما باید برای نوشتن داستان‌های دینی سراغ مضامین خردتری  برویم که بتوان آن را روایت کرد؛ مثلاً خط روایی داستان، برنده‌شدن حق بر باطل است، لذا باید دنبال مضامین کوچک‌تری در این حوزه برویم.

داستان باید دارای حرکت باشد، باید نویسنده از یک نقطه به نقطه دیگری حرکت کند و من در کتاب «کآشوب» سعی کردم با این نگاه نوشته شود و این اثر تلاشی در جهت همراه‌کردن صادقانه آدم‌ها با محرم بود تا ببینیم چه رابطه‌ای با یکدیگر دارند.

وی در بخش دیگری از این نشست، در توضیح جُستار گفت: جُستار قالب مجزایی است که می‌تواند هم روایی باشد و هم نباشد. ما جُستار فلسفی داریم، اما یکی از قالب‌های جُستار، جُستار روایی است که در آن از فرم روایی استفاده می‌شود، اما خودش دایره گسترده‌تری دارد.

نظم و اجبار در نوشتن برای نویسنده‌شدن مهم است

مرشدزاده با بیان این مطلب که نظم و اجبار به نوشتن در سبک زندگی نویسنده مهم است، ابراز کرد: یکی از ضعف‌های موجود در ایران این است که بیش از اندازه به الهام و نبوغ بها داده می‌شود درحالی‌که تلاش را نادیده می‌گیریم. تلاش پیش‌زمینه الهام است و برای نوشتن ضروری است.

وی درخصوص رواج هوش مصنوعی و استفاده جوانان از این ابزار برای نوشتن که باعث شده مانع خیال‌پردازی و خلاقیت آنان شود، توضیح داد: رواج هوش مصنوعی به‌گونه‌ای که الان شاهدش هستیم باقی نمی‌ماند و شیفتگی شدید جوانان به هوش مصنوعی کم‌کم اهمیت خود را از دست می‌دهد. اگرچه این هوش مصنوعی نیست که خلاقیت را از افراد می‌گیرد بلکه این مسئله به نظام آموزشی ما برمی‌گردد که به بچه‌های خود چنان عزت‌نفس ندادیم که باور کنند خلاقیت دارند و می‌توانند آثار خوبی خلق کنند.

{$sepehr_key_152219}