استحکام کانون خانواده با شروط شفاف ضمن عقد

لیلا جانقربان| شهرآرانیوز؛ شاید شما هم مثل من و خیلی از دختر‌های دیگر آن روز که پای سفره عقد نشستید و عقدنامه را امضا کردید آن‌قدر نگران نگاه‌ها و حرف و حدیث اطرافیان بودید که تند تند فقط امضا‌ها را زدید و هیچ‌کدام از بند‌ها را نخواندید! بند‌هایی که روزی، روزگاری به کار خواهد آمد و اگر چفت‌وبست آن را محکم نگرفته باشیم سهل‌انگاری است که دودش توی چشم خودمان می‌رود. حالا به قول قدیمی‌ها از ما که گذشته است، اما برای دختران و حتی پسرانی که قصد ازدواج دارند رفته‌ایم و با یک وکیل پایه یک دادگستری به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم و از چند‌وچون شروطی پرسیده‌ایم که ضمن عقد به کار می‌آید. دکتر زهراسادات مرتضوی که مدرس دانشگاه در رشته حقوق نیز هست با شهربانو به گفت‌و‌گو نشسته و به سؤالات ما پاسخ داده‌است.

از آنجایی که قرار است درباره شروط ضمن عقد صحبت کنیم لطفا یک تعریف از این شروط بفرمایید و اینکه چه تفاوتی با مهریه و دیگر اسنادی دارد که در زمان عقد ثبت و امضا می‌شود؟

شروط ضمن‌عقد متشکل از سه کلمه شروط که جمع شرط، ضمن و عقد است. شرط در لغت عبارت است از التزام به چیزی، وقتی این التزام در ضمن عقد قرار بگیرد به آن شرط یا شروط ضمن عقد گفته می‌شود. به تعبیر ساده‌تر، شروط عبارت است از تعهدات الزام‌آور طرفین یا یکی از آنان در هنگام عقد، این تعهدات ممکن است ضمن عقد ازدواج هم باشد. اما مهر عبارت است از مالی که به مناسبت عقد ازدواج، زوج ملزم به پرداخت یا انجام آن برای زوجه می‌شود. اساسا مهر و شروط ضمن عقد دو مقوله منفک و با تعاریف مجزا از یکدیگر در مبحث حقوق خانواده هستند. از جمله تفاوت‌های عمده‌ای که بین مهر و شروط ضمن عقد وجود دارد موضوع تکلیف به تملیک مهر به زوجه است، این تکلیف ناشی از حکم شارع و قانون‌گذار است. به همین دلیل اگر طرفین در هنگام ازدواج درباره مهر سکوت کنند یا توافقی نداشته باشند این تکلیف از زوج ساقط نمی‌شود و حسب مورد، زوج ملزم به پرداخت مهرالمثل یا مهر‌المتعه می‌گردد. ولی شروط ضمن‌عقد ریشه قراردادی دارد و ناشی از توافقات طرفین عقد است. اگر متعاقدین (زوجین) در ضمن‌عقد شرطی قرار نداده‌باشند دیگر تکلیفی برای آنان ایجاد نمی‌شود. تفاوت دیگر شروط ضمن‌عقد با مهر این است که آنچه شرط می‌شود باید دارای شرایط صحت عقد باشد. وجود نداشتن آن شرایط بعضا موجب بطلان شرط و بعضا موجب بطلان عقد و شرط می‌شود. اگرچه عقد ازدواج به جهت اینکه جنبه معاملاتی ندارد برخی از شروط مبطل عقد در این عقد وجود ندارد. در ماده ۲۳۲ و ۲۳۳ قانون مدنی این شروط به‌طور مجزا از آن نام برده شده‌است. اما در مهر این شروط ملاک صحت مهر قراردادن نیست. هر آنچه قابلیت تملیک و تملک داشته باشد می‌تواند موضوع مهر قرارگیرد. درباره دیگر اسنادی که در زمان عقد ثبت و امضا می‌شود، اگر منظور اسناد وکالت در طلاق یا اسناد انتقال املاک یا اسناد تعهدآور است که این اسناد بعد از توافقات اولیه به عنوان شرط ضمن عقد ازدواج بوده که به نحو مجزا از سند ازدواج تنظیم شده و کاملا معتبر و لازم‌الاجراست. هر شرطی که اوصاف صحت را داشته باشد ولو اینکه در متن تایپی سند ازدواج درج نشده باشد، امکان‌پذیر و قانونی است.

کاربرد حقوقی شروط ضمن عقد چیست؟

الزام‌آور شدن و رسمیت یافتن خواسته‌های طرفین است.

به‌نظر شما زوج و زوجه چه شروطی را بهتر است به عنوان ضمن عقد مطرح کنند؟

از نظر حقوقی هر شرطی که دارای شرایط صحت، مشروع، مقدور و نفع عقلایی داشته باشد و خلاف مقتضای ذات عقد نباشد، می‌توان شرط کرد، ولی از نظر عرفی اساسا تعیین شروط در هر موردی با مورد دیگر متفاوت است. ممکن است برای زوجه‌ای حسب شرایط تحصیلی و شغلی، شرط اجازه خروج از کشور اهمیت داشته‌باشد و برای دیگری شرط انتخاب محل سکونت اولویت داشته‌باشد. برای زوجی شرط نبود اشتغال زوجه اهمیت داشته‌باشد و برای زوج دیگری شرط نداشتن فرزند مهم باشد. تعیین شروط مصداقی است نمی‌توان این شروط را به همه زوجین به نحو یکسان تعمیم داد.

یعنی به طور کلی فهرستی وجود ندارد و خودشان می‌توانند فهرست تهیه کنند؟

فهرستی وجود ندارد. هر شخصی متناسب با موقعیتی که دارد می‌تواند شروط موردنظرش را در هنگام ازدواج مطرح کند و حتی در مذاکرات مقدماتی طرفین می‌توانند فهرستی از شروط تهیه و به یکدیگر پیشنهاد دهند. بدیهی است پس از به توافق رسیدن نسبت به شروط پیشنهادی در هنگام عقد ازدواج این شروط را در سند ازدواج یا طی سند رسمی دیگر درج کنند.

بهترین شرط از نظر شما به عنوان یک حقوقدان برای زوجه چیست؟ خیلی‌ها معتقد هستند قانون نصف کردن اموال از بهترین شروط است، قبول دارید؟

قبلا عرض کردم شروط بسته به شرایط و وضعیت خاص زوجه دارد و نمی‌توان گفت چه شرطی یا شروطی برای زوجه مناسب است. ممکن است برای زوجه‌ای که قصد ازدواج دارد شرط ادامه تحصیل یا انتخاب محل سکونت اهمیت داشته‌باشد و برای دیگری شرط اجازه خروج از کشور، ولی در مجموع انتخاب شروطی که دامنه انتخاب و آزادی زوجه را بیشتر تأمین کند مناسب‌تر است. در وضعیت کنونی قوانین کشور که همچنان خروج از کشور زوجه منوط به رضایت زوج است، ممکن است این شرط اولویت بیشتری داشته باشد و همچنین شرط اعطای وکالت در طلاق با لحاظ شرایطی جزو شروط اولی به‌نظر می‌رسد. قانون نصف کردن اموال اگر منظور بند الف سند ازدواج باشد که تنصیف اموال در سند ازدواج منوط به تحقق شروطی است که با وجود مفر‌های قانونی برای زوج در عمل شرط مناسبی نیست. خصوصا اینکه در این بند قید تا نصف دارد و این به مفهوم تنصیف اموال واقعی نیست. اگربخواهیم شرط تنصیف کاربردی باشد باید این شرط به‌طور مطلق به‌صورت شرط ضمن‌عقد قرار داده شود و در قسمت سایر شرایط سند ازدواج درج یا طی سند رسمی دیگری گرفته شود.

این شروط چگونه از نظر حقوقی و قانونی اعتبار پیدا می‌کند؟

شروط اگر به صورت شرط ضمن‌عقد ازدواج باشد یا در سند ازدواج یا طی سند رسمی مجزا یا ضمن عقد رسمی دیگر درج می‌شود. زوجین اگر اطلاعات حقوقی ندارند حتما قبل از ازدواج، فهرست شروط مورد توافق را به نظر حقوقدان، وکیل و مشاور متخصص برسانند و پس از تأیید آنان به ثبت شروط اقدام کنند.

{$sepehr_key_153876}

خیلی از زنان حضانت فرزندان را جزو شروط عقد قرار می‌دهند، برای این کار چه باید بکنند؟

به همان ترتیبی که در سایر شروط عرض شد، حضانت فرزند هم یکی از شروط است در سند ازدواج یا سند رسمی مجزا یا در ضمن عقد دیگری می‌توان شرط کرد. اما به این نکته باید توجه داشت که موضوع حضانت فرزند برابر ماده ۴۵ قانون حمایت خانواده به مصلحت طفل بستگی دارد. ممکن است زوجین در هنگام ازدواج یا پس از ازدواج چنین شرطی را برای یکدیگر قرار بدهند، دادگاه به توافقات طرفین توجهی ندارد و صرفا به مصلحت طفل توجه دارد که آیا طفل قابل سپردن به شخصی که حق حضانت را برای خود شرط کرده، دارد یا خیر؟

شروط ضمن عقدی که در قباله محضری می‌آید اعتبار دارد یا باید به شکل دیگری انجام شود تا وجاهت قانونی داشته باشد؟ مثلا درباره حق طلاق زن عنوان می‌شود که ذکر در قباله کافی نیست و مرد باید وکالت محضری بدهد.

این شروط کاملا معتبر است. اما اگر منظورتان شروط مندرج در بند «ب» سند ازدواج (وکالت در طلاق) است. مسلما این حق زمانی قابلیت استفاده دارد که یکی از شروط دوازده‌گانه تحقق یابد. پر واضح است که باید ابتدا تحقق شرط توسط زوجه در محکمه به اثبات برسد، سپس از وکالت در طلاق استفاده کند. به عنوان مثال در بند «ب» سند ازدواج شرط شده است «در صورت تخلف زوج از پرداخت نفقه به مدت شش‌ماه و عدم امکان الزام او زوجه می‌تواند از وکالت اعطایی در بند «ب» استفاده و خود را مطلقه نماید.»

بدیهی است برای استفاده از این وکالت در طلاق ابتدا باید زوجه در مراجع قضایی تخلف زوج از پرداخت نفقه را به اثبات برساند و در صورت پرداخت نکردن و احراز عدم امکان الزام زوج به پرداخت نفقه، زوجه می‌تواند از وکالت در طلاق استفاده کند. اما اگر زوجه وکالت در طلاق را به طور مطلق و مجزا از بند «ب» سند ازدواج داشته باشد دیگر لازم نیست این مراحل اثباتی را دنبال کند. این وکالت در طلاق ممکن است به‌طور مجزا با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی تنظیم شود یا به‌صورت شرط ضمن عقددر هنگام ازدواج در قسمت سایر شرایط به زوجه اعطا شود که نحوه تنظیم آن حتما باید تحت نظر وکیل متخصص در امور خانوادگی انجام شود تا بعد‌ها قابلیت اعمال و اجرا داشته باشد.

در نگاه عرف تعیین شروط ضمن عقد به نوعی چوب لای چرخ داماد گذاشتن برای ازدواج تعبیر می‌شود واقعا همین‌طور است؟ یا اینکه به دوام ازدواج کمک می‌کند؟

به‌نظر این نگاه عرفی بعضا صحیح نیست. زیرا «جنگ اول به از صلح آخر است». برخی از این شروط با پافشاری بر آنها توسط خانواده‌های زوجین تعیین می‌شود. به‌نظر در این‌گونه مواقع مشروط‌له و خانواده وی خود را در مقام مشروط‌علیه قرار دهد و برعکس. آیا اگر این شرط برای فرزند پسر یا دختر وی تعیین می‌شد، می‌پذیرفتند؟ هرچه شرایط قبل از ازدواج شفاف‌تر شود استحکام کانون خانواده بیشتر خواهد بود، زیرا با نگاه بازتری زندگی خود را آغاز می‌کنند. مشروط بر اینکه زمان ازدواج احساسی عمل نکرده باشند. زوجین باید بر روی شرایط پیشنهادی کاملا منطقی تفکر کنند. به نظر بنده شروط سخت‌گیرانه ارتباطی به دوام زندگی ندارد. دوام ازدواج در صداقت، مودت و گذشت زوجین نسبت به یکدیگر است نه قراردادن شروط سخت‌گیرانه. برخی از شروط مانند حق طلاق به زوجه، ممکن است بعضا سبب آرامشی برای زوجه باشد که اگر در تنگنا‌های زندگی از سوی طرف مقابل مخالفتی برای طلاق وجود داشت دیگر دغدغه رهایی از روز‌های سخت را نداشته باشد و این‌گونه می‌شود که امیدوارانه‌تر به زندگی ادامه می‌دهد و تصمیم عجولانه‌ای برای جدایی نمی‌گیرد.

اگر زنی در زمان ازدواج شروطی را مطرح نکرده باشد آیا بعد از عقد می‌تواند این کار را انجام دهد یا نه؟ اگر امکان دارد به چه نحو؟

بله می‌تواند. به صورت شرط در ضمن عقد دیگری مثل شرط ضمن عقد بیع یا صلح یا به صورت تعهد ابتدایی بدون درج در ضمن عقد دیگری پس از مراجعه به مشاور و وکیل متخصص در امور خانواده و کسب اطلاعات لازم و حتی تنظیم متنی حقوقی توسط وکیل با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی می‌تواند به این شروط و تعهدات بعد از ازدواج رسمیت ببخشد.

{$sepehr_key_153877}

به زوج و زوجه‌ای که این مصاحبه را می‌خواند چه پیشنهادی دارید؟

اگرچه موضوع بحث ما شروط ضمن عقد بود، ولی به نظر آنچه برای استحکام کانون خانواده ضرورت دارد؛ شناخت زوجین از یکدیگر تحت‌نظر روان‌شناسان مجرب قبل از ازدواج، آموزش‌ها و کسب مهارت‌های مؤثر زناشویی و تقویت روحیه گفتمان و مشاوره‌پذیری زوجین قبل از ازدواج و تقویت روحیه گذشت که بنا به آموزه‌های گذشتگان «چشمان باز قبل از ازدواج و چشمان بسته بعد از ازدواج» است که لازم و ضروری می‌باشد در غیر این صورت کاربرد این شروط برای رهایی از تنگنا‌های قضایی است و لاغیر.