گلزار‌های شهدا در آغوش اشک و آب و گلاب | آیین غبارروبی گلزار‌های شهدا در خراسان رضوی برگزار شد (۳ مهر ۱۴۰۴)

به گزارش شهرآرانیوز، امروز و به‌مناسبت فرارسیدن چهل‌وپنجمین سالگرد آغاز دفاع مقدس و هم‌زمان با سراسر کشور، آیین غبارروبی و عطرافشانی گلزار‌های مطهر و نورانی شهدا در مشهد و سراسر استان خراسان رضوی برگزار شد. در این رویداد که جمعی از مسئولان استانی، مدیران شهری، فرماندهان نیرو‌های مسلح و خانواده‌های معظم شهدا حضور داشتند، اقشار مختلف مردم با گلباران مزار‌های مطهر شهدا، با آرمان‌های انقلاب و قهرمانان مدافع اسلام و وطن تجدیدبیعت کردند.

تصویر دلنشین اقتدار و آرامش

عصر پنجشنبه در میانه روزی که آسمان آبی شهریور همچنان گرمای آخر تابستان را به دوش می‌کشید، گلزار شهدا در خواجه‌ربیع، جبل‌النور کوهسنگی، بهشت امام‌رضا(ع) و حرم مطهر رضوی حال‌وهوایی دیگر داشت. از حدود ساعت ۱۵، جمعی از مردم به همراه خانواده‌های شهدا، ایثارگران و مسئولان شهر گردهم آمدند تا بار دیگر غبار از سنگ‌های سفید و بی‌صدای شهیدان بزدایند؛ همان سنگ‌هایی که سال‌هاست نماد‌های همیشه‌جاویدان شجاعت و ایثار را در دل خود پنهان کرده‌اند. بوی اسپند و گلاب در هوا پیچیده بود و صدای آرام نوحه‌خوانی که از بلندگو پخش شد، دل‌ها را به سال‌های دفاع مقدس برد. پرچم‌های سه‌رنگ ایران که در ورودی گلزار شهدا به اهتزاز درآمده بودند، تصویر دلنشینی از اقتدار و آرامش را در کنار هم ترسیم می‌کردند.

{$sepehr_key_154189}

مراسم با قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد. ابتدا همه به احترام «وَإِذَا قُرِئَ ٱلقُرآنُ فَٱستَمِعُواْ لَهُۥ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُم تُرحَمُونَ» سکوت کردند. سپس اقشار مختلف مردم، پیر و جوان و زن و مرد، هرکس از هر طرف خود را به یک سنگ مزار می‌رساند، به حکم «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى» کفش از پا درآورده، شاخه‌های گل را آرام بر سنگ نشانده و ایستاده با احترام، ارواح مطهر شهدا را به فاتحه‌ای مهمان می‌کردند. چه‌بسیار مادرانی که یک عمر خاطره با فرزندان شهیدشان را پشت چین‌وچروک چهره‌هایی آرام پنهان کرده و با قاب‌های عکس از عزیزانشان به گلزار شهدا آمده بودند؛ لب‌هایشان به ذکر و دعا حرکت می‌کرد، اما نگاهشان پر از تصویر روز‌هایی بود که جوانانشان با شور ایمان راهی جبهه‌ها شدند.

مزار شهدا در آغوش اشک و آب و گلاب

پس از پایان آیین قرائت قرآن کریم، نوبت به غبارروبی رسید تا جوان‌تر‌ها با پارچه‌های سفید و گلاب به سراغ مزار‌ها بروند. دست‌ها که بر روی سنگ‌ها حرکت می‌کرد، گویی پرده‌ای از زمان کنار زده می‌شد؛ سنگ‌ها برق می‌افتادند و نوشته‌های حک‌شده بر آن‌ها دوباره جان می‌گرفتند. نام‌ها یکی پس از دیگری نمایان‌تر می‌شدند؛ نام‌هایی که هرکدام به‌تنهایی کتابی از حماسه‌اند.

پس از این، نوبت به هم‌نوایی با مرثیه‌سرایان اهل‌بیت(ع) و پیشکسوتان دفاع مقدس رسید تا روایتگری کنند، از درس‌های دفاع مقدس بگویند و دل و ذهن ایران ۱۴۰۴ را با قهرمانانی از جنس سال‌های اول انقلاب و روز‌های جنگ پیوند بزنند. حال‌وهوای معنوی آنچنان بر جمع غلبه کرده بود که بسیاری بی‌اختیار اشک می‌ریختند. برخی هم بر مزار خم شده و آرام با شهیدشان نجوا می‌کردند.

مراسم با دعا برای سلامتی رزمندگان و آرزوی علو درجات برای شهدا به پایان رسید، اما آنچه در دل‌ها باقی ماند، چیزی فراتر از یک آیین نمادین بود. هرکس با خاطره‌ای تازه و حسی از آرامش و مسئولیت‌پذیری گلزار را ترک کرد. انگار شهدا بار دیگر با سکوت خود، پیامی روشن به نسل امروز دادند: ایستادگی، ایمان و عشق به وطن، تنها راهی است که هرگز غبار فراموشی بر آن نمی‌نشیند.