آموزش وپرورش به درستی مهمترین نهاد هر جامعه تلقی میشود؛ نهادی که نه فقط امروز، بلکه آینده کشور را میسازد. معلم، رکن اصلی این نظام است و کیفیت یادگیری دانش آموزان بیش از هر چیز به توانایی، انگیزه و تجربه معلمان بستگی دارد. خبر حضور ۶۰هزار نومعلم در مدارس کشور، خبری خوشایند از نظر جبران کمبود نیرو و دمیدن روحی تازه در مدارس است، اما ازسوی دیگر پرسشهایی جدی درباره کیفیت آموزش، چالشهای ناشی از کم تجربگی و نحوه حمایت از این نیروهای تازه وارد مطرح میکند.
در این مجال، بخشی از مهمترین آسیبها و مزایای حضور نومعلمان و ضرورت سرمایه گذاری هوشمندانه در این عرصه بررسی میشود.
ورود گسترده نومعلمان به مدارس، اگر بدون برنامه و حمایت کافی باشد، میتواند پیامدهای منفی درپی داشته باشد. مهمترین آسیبها عبارتند از:
▪ ️فقدان تجربه عملی در کلاس داری: دانش نظری ارزشمند است، اما کنترل یک کلاس پرجمعیت، مدیریت رفتارهای متفاوت دانش آموزان و ایجاد انگیزه در آنها مهارتی است که تنها در گذر زمان و با تجربه رقم میخورد. نبود این تجربه، ممکن است به کاهش کیفیت یادگیری بینجامد.
▪ ️احتمال فرسودگی زودهنگام: فشار کاری زیاد، برخورد با مشکلات اجتماعی دانش آموزان و چالشهای آموزشی، میتواند باعث خستگی و دلسردی نومعلمان شود؛ به ویژه اگر نظام حمایتی مناسبی برای آنها طراحی نشده باشد.
▪ ️تأثیر بر کیفیت عمومی آموزش: اگر آموزش نومعلمان به صورت حرفهای و مستمر پیگیری نشود، خطر ایجاد شکاف در کیفیت تدریس میان مدارس و مناطق مختلف، وجود دارد؛ شکافی که درنهایت به نابرابری آموزشی میانجامد.
درکنار این نگرانی ها، نمیتوان ظرفیتهای مثبت حضور نومعلمان را نادیده گرفت، ظرفیتهایی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
▪ ️انرژی و انگیزه فراوان: جوانی و اشتیاق ورود به عرصه تدریس، میتواند روحی تازه به مدارس بدمد. این نیروها معمولا با انگیزه و ایدههای نو، وارد کلاس میشوند.
▪ ️آشنایی بیشتر با فناوری و شیوههای نوین: نومعلمان غالبا با ابزارهای دیجیتال و روشهای آموزشی مدرن، آشنایی بیشتری دارند و میتوانند کلاسهای درسی را از حالت سنتی خارج کنند.
▪ ️پویایی و نوآوری: ذهن باز و انعطاف پذیر این نیروها، امکان به کارگیری شیوههای تازه، مشارکتی و خلاقانه در آموزش را فراهم میآورد؛ چیزی که برای نظام آموزشی آینده نگر ضروری است.
{$sepehr_key_154728}
نکته اساسی این است که نومعلم بودن نه یک تهدید قطعی، بلکه فرصتی همراه با خطر است. اگر سیاست گذاری درستی صورت گیرد، این فرصت میتواند به سرمایهای بزرگ بدل شود. در این مسیر چند اقدام ضروری به نظر میرسد:
▪ برنامه ریزی برای آموزش ضمن خدمت: دورههای حرفهای، کارگاههای مهارت آموزی و همراهی معلمان باتجربه با نومعلمان، حلقه مفقودهای است که باید پر شود.
▪ ایجاد نظام حمایتی روانی و شغلی: نومعلمان باید احساس کنند تنها نیستند و درکنار آنان، شبکهای از مشاوران، مدیران و همکاران برای پشتیبانی وجود دارد.
▪ سرمایه گذاری بلندمدت برای تربیت کادر آموزشی: باید نگاه کوتاه مدت و کمّی به جذب نیرو، کنار گذاشته شود و بر کیفیت و ماندگاری شغل معلمی تأکید شود. آموزش و پرورش هزینه نیست، سرمایه گذاری برای آینده کشور است.
حضور ۶۰هزار نومعلم در مدارس کشور، هم نویدبخش است و هم هشداردهنده. اگر این نیروهای جوان به حال خود رها شوند، خطر افت کیفیت آموزشی جدی خواهد بود. اما اگر با نگاه آینده ساز، حمایت حرفهای و سرمایه گذاری هدفمند به میدان بیایند، میتوانند به نسلی تازه از معلمان تبدیل شوند که آموزش وپرورش ایران را متحول میکنند.
آموزش وپرورش، ستون فقرات جامعه و آینده کشور است؛ بی توجهی به آن، هزینهای جبران ناپذیر خواهد داشت. حساسیت، تدبیر و سرمایه گذاری امروز ما، فردای دانش آموزان و درحقیقت فردای ایران را رقم میزند.