به گزارش شهرآرانیوز، تاریخ معاصر ایران، چهرههای بزرگی را در حافظه خود ثبت کرده است؛ مردانی که در سنگر علم و دین ایستادند و با زبان، قلم و جان خود پرچم مبارزه با استبداد و استعمار را برافراشتند. در میان این نامها، شهید آیتالله عبدالکریم هاشمینژاد، روحانی مبارز، خطیب پرشور و سیاستمدار آگاه، جایگاهی ویژه دارد.
شهید هاشمینژاد در سال ۱۳۱۱ در بهشه مازندران دیده به جهان گشود. پس از طی تحصیلات مقدماتی، راهی حوزه علمیه قم شد و در محضر بزرگانی، چون امام خمینی (ره)، آیتالله بروجردی و علامه طباطبایی به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. او خیلی زود به واسطه نبوغ، قدرت بیان و روحیه عدالتخواهیاش در میان شاگردان حوزه چهرهای شاخص شد.
قدرت بیان و منبرهای آتشین هاشمینژاد، از او خطیبی تأثیرگذار ساخت. سخنرانیهای او نهتنها در مشهد بلکه در سراسر کشور پژواک داشت. وی در دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی با خطابههای روشنگرانه، جوانان و دانشجویان را به صف مبارزه علیه رژیم پهلوی فرا میخواند. همین سخنرانیها بارها موجب دستگیری و بازداشت او توسط ساواک شد.
هاشمینژاد از پایهگذاران «حزب جمهوری اسلامی» در خراسان بود و نقشی محوری در ساماندهی نیروهای انقلابی در مشهد ایفا کرد. او همچنین در کنار چهرههایی، چون شهید بهشتی و شهید مطهری، در عرصه فکری و سازماندهی نیروهای اسلامی نقشآفرینی کرد. آثار قلمی او همچون «چرا انقلاب کردیم؟» و «داستان راستان» (بازنشر و توضیحی بر اثر شهید مطهری) نشان از دغدغه عمیق او نسبت به آگاهیبخشی به نسل جوان داشت. هاشمی نژاد یکی از اعضای کمیته سه نفره هدایت انقلاب در مشهد بود که آیتالله خامنهای و مرحوم آیتالله واعظ طبسی نیز در آن عضویت داشتند.
زندگی هاشمی نژاد هماره توام با مبارزه علیه ظلم و ستم بوده است. در ۱۴ سالگی شهامتش او را وادار به سخن علی رژیم بیدادگر کرد. او گفت: «روزی خواهد آمد که ما این رژیم را سرنگون خواهیم کرد.» با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و طرح انقلاب به اصطلاح سفید شاه، مبارزه روحانیت به رهبری امام خمینی (ره) اوج گرفت و هاشمی نژاد نیز مبارزه سیاسی اش را با سخنرانیهای افشاگرانه تشدید نمود. تا اینکه در نیمه شب ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ امام خمینی این رهبر همیشه بیدار به همراه ۴۰ تن از یاران از جمله هاشمی نژاد دستگیر و روانه زندان شد.
{$sepehr_key_155082}
مبارزه خستگی ناپذیر در مدت مبارزه اش علیه شاه چهار بار دیگر روانه زندان شد. دومین بار زمانی بود که از وی جهت سخنرانی در خیابان نواب صفوی «پایین خیابان» در مسجد فیل در یکی از مناطق محروم مشهد دعوت به عمل آمد. وی هنگام سخنرانی با سینهای پرتب و طوفان، پتک فریاد را بر فرق رژیم تبهکار میکوبید و فریادش گرمابخش دلهای خسته بود. سید با اطلاع از آمدن ساواک به مسجد، با صدایی رسا، بانگ برآورد: «اگر بنای سرکوبی و ایجاد ترس و قانون جنگل به رخ مردم کشیدن را ندارید میتوانستید در منزل یا پیش از منبر احضارم کنید.»
فریاد فضیلت هاشمی نژاد وقتی در مشهد ممنوع المنبر شد، به دعوت مردم اصفهان، به مدت ۱۰ شب در مسجد سید اصفهان به افشاگری ماهیت رژیم شاه پرداخت. تا اینکه برای سومین بار دستگیر و به زندان عمومی منتقل شد.
در سال ۱۳۵۷ که هنوز شعله انقلاب روشن نشده بود، مبارزات و خدمات بی شائبه و مجاهدتهای مخلصانه آن بزرگمرد مورد تقدیر و تشکر حضرت امام خمینی واقع شد. آنحضرت در نامهای خطاب به وی فرمود: «من چشمم به افرادی، چون شما روشن است.» [۵]در ادامه مبارزه، مردم مشهد صبح یک روز، با بیرون آمدن از منازل، اطلاعیهای را به امضای صریح سه تن از علمای شهر یعنی حضرت آیت الله خامنهای، هاشمی نژاد، و واعظ طبسی بر در و دیوار شهر دیدند که در آن به شاه حمله مستقیم شده بود رژیم در برابر این اطلاعیه چارهای جز حبس هاشمی نژاد نداشت.
پس از مبازات پی در پی، هاشمینژاد در هفتم مهرماه ۱۳۶۰، در اوج فعالیتهای سیاسی و تبلیغی خود، هدف ترور گروهک منافقین قرار گرفت و در دفتر حزب جمهوری اسلامی در مشهد به شهادت رسید. شهادت او ضایعهای بزرگ برای حوزه علمیه، جامعه روحانیت و مردم ولایتمدار خراسان بود.
امروز، یاد و نام شهید هاشمینژاد نه تنها در مشهد، بلکه در سراسر ایران به عنوان الگویی از خطیب متعهد، سیاستمدار مردمی و روحانی مبارز زنده است. آثار او همچنان الهامبخش نسلهای جوان است و مکتب فکریاش پیوندی ناگسستنی میان دین، آگاهی اجتماعی و مبارزه برای عدالت را یادآور میشود.