ضرورت انسجام در فضای پساماشه

فعالیت مکانیسم ماشه، فرایندی پیچیده است که هدف‌گذاری‌های مشخصی علیه ایران را دنبال می‌کند؛ آن هم درحالی‌که دیپلماسی که در ظاهر رویکرد غالب بر فضای روابط بین‌الملل در راستای حل چالش‌ها پس از جنگ‌جهانی محسوب می‌شود، در پرونده اتمی ایران توسط غرب تخریب شده است. ما رسما شاهد رفتار ناهنجار تروئیکای اروپایی علیه هنجار‌های دیپلماتیک هستیم. مسئله اینجاست که «حق غنی‌سازی» خط مقدم منافع ملی ایران محسوب می‌شود و فعالیت پس از اعمال مکانیسم ماشه، در عمل نبرد اراده‌هاست که سرنوشت پرونده اتمی ایران را تعیین خواهد کرد.

در این فضا، موازنه قدرت تحت‌تأثیر قدرت سخت و قدرت نرم تعیین‌کننده است. نبرد روایت‌ها پیرامون مکانیسم ماشه نیز به سرخط خبری رسانه‌ها تبدیل شده است که واکنش جامعه را دنبال می‌کنند.

انسجام ملی در فضای پساماشه یا به عبارت دیگر در زمان فعال‌سازی مکانیسم اسنپ‌بک، به معنای هم‌بستگی و هم‌صدایی بین اجزای مختلف حاکمیت ازجمله قوای سه‌گانه و نهاد‌های نظامی، نخبگان سیاسی اعم از جریان‌ها و جناح‌ها و مهم‌تر از همه، مردم و جامعه در برابر فشار‌های خارجی است. سطح توانایی ایران در تقابل با فضای اسنپ‌بک، امکان حفظ دیپلماسی از موضع قدرت را تضمین می‌کند. غلبه بر تبعات روانی و اقتصادی فعال‌سازی اسنپ‌بک، نیازمند انسجام درونی و اقدامات راهبردی قاطع است.

جمهوری اسلامی ایران پیش از هر اقدام، نیازمند غلبه بر تبعات روانی شلیک ماشه به قلب دیپلماسی است. فشار روانی ناشی از اسنپ‌بک که هدف آن ایجاد بی‌ثباتی در بازار‌ها و تضعیف اراده ملی است، باید با یک استراتژی ارتباطی منسجم خنثی شود. در این میان، «یکپارچه‌سازی گفتمان» الزامی فوری محسوب می‌شود. باید یک پیام مشخص و واحد به افکار عمومی داخلی و خارجی ارسال شود. تعدد پیام، به تداخل سیگنال یا حتی ایجاد پارازیت روی پیام‌های رسمی منجر خواهد شد.

غلبه بر «پروپاگاندای ماشه» و ترس روانی اسنپ‌بک با اقناع افکار عمومی، فرایندی حیاتی است. التهاب روانی جامعه را می‌توان با گفت‌و‌گو و اقناع خنثی کرد. تسویه‌حساب‌های سیاسی در موقعیتی که نیاز به برقراری آرامش در جامعه وجود دارد، به ایجاد التهاب منجر خواهد شد.

{$sepehr_key_155394}

تأکید بر این واقعیت که تحریم‌های اصلی آمریکا پیش از این برقرار بوده‌اند و اسنپ‌بک عمدتا مشروعیت حقوقی تحریم‌های قبلی را تقویت می‌کند، گویای این مطلب خواهد بود که نبرد دیپلماتیک سخت در جریان است. به موازات تلاش برای ایجاد تعادل در فضای روانی جامعه، دولت باید با اقدامات اقتصادی قاطع برای کنترل تورم و مدیریت انتظارات تورمی، نشان دهد که امنیت معیشتی مردم اولویت اصلی است تا از فروپاشی روانی و تضعیف اقتصادی جلوگیری شود.

برقراری اتحاد داخلی در فضای پساماشه، یعنی بازسازی اعتماد عمومی بر اساس صداقت، عمل‌گرایی اقتصادی و وفاق سیاسی، موجب می‌شود تا فشار خارجی نتواند سبب واگرایی از درون شود. جمهوری اسلامی ایران باید از این بحران برای قوی‌ترشدن از درون و هوشمندترشدن در عرصه بین‌الملل استفاده کند. در غیاب انسجام، هر سیستم سیاسی در تعامل با چالش‌های بین‌المللی دچار ضعف جدی خواهد شد. زیرا دشمنان بر واگرایی داخلی حساب باز کرده‌اند تا هزینه‌های خود را کاهش دهند.