به گزارش شهرآرانیوز؛ بسیاری از مجرمان پس از دستگیری و ورود به زندان، تازه ارزش آزادی را میفهمند و به اصطلاح دور کارهای خلاف گذشته را خط میکشند. در مقابل این افراد که از گذشته درس زندگی میگیرند، گروه کمی نیز هستند که زندان را به مانند یک دانشگاه آموزشی برای آشنایی با شگردهای سرقت میبینند. مجرمانی که در طول حبس میکوشند از همبندیهای خود شگردهای جدید دزدی را یاد بگیرند تا پس از آزادی، دوباره دست به سرقت بزنند. دو متهمی که افسران کلانتری احمدآباد آنها را دستگیر کردند نیز از همین گروه کوچک بودند. دو متهمی که در زندان با یکدیگر آشنا شده بودند.
آنها همچون داستان برخی فیلمهای کمدی، در زندان از مجرمان قدیمی، شگردهای دزدی و فرار را آموختند و قرار گذاشتند پس از آزادی، با هم همکاری کنند. آنها با یک سال فاصله وقتی از زندان آزاد شدند همدیگر را به طور تصادفی در یکی از پاتوقهای مصرف موادمخدر دیدند. ملاقاتی که زمینه ساز همکاری مشترک آنها برای چندین فقره سرقت شد. اما این جرائم از نگاه پلیس دور نماند.
پس از گزارش چندین فقره سرقت از مشاعات و انباریهای مجتمعهای مسکونی در محدوده احمدآباد، سرهنگ حسن قادری رئیس کلانتری احمدآباد، به مأموران دایره تجسس این مرکز پلیس دستور داد تا با شناسایی مناطق آسیب پذیر، گشتهای هدفمندی را برای دستگیری متهمان آغاز کنند، پیش از اینکه به تعداد جرائمشان اضافه شود.
با آغاز گشت زنی هدفمند پلیس، یکی از واحدهای گشت کلانتری احمدآباد به دو مرد که کیسه بزرگی را به سختی حمل میکردند، مظنون شدند. افرادی که با دیدن خودرو پلیس، کیسه را روی زمین رها کرده و از هم جدا شدند. مأموران خیلی زود آنها را متوقف کردند.
دو مظنون در رویارویی با سؤالات پلیس، نه تنها مدعی شدند همدیگر را نمیشناسند، بلکه هر یک از آنها دیگری را مالک کیسه معرفی میکرد. حتی وقتی مأموران به آنها گفتند که دیدهاند کیسه را با هم حمل میکنند، ادعا کردند طرف مقابل از آنها درخواست کمک کرده است. این اظهارات متناقض، سبب بازرسی محتویات کیسه شد. با باز شدن در کیسه که با یک طناب پلاستیکی بسته شده بود مأموران با انبوهی از وسایل آشپزخانه و ظروف مسی ارزشمند روبه رو شدند.
مأموران با هماهنگی مقام قضایی، متهمان را به کلانتری احمدآباد منتقل کردند. پس از انتقال، مأموران ضمن بررسی گزارشهای سرقت اخیر، به طور جداگانه از متهمان بازجویی کردند. هر دو متهم در بازجویی باز هم همان حرفها را تکرار کردند و هرگونه ارتباط با هم را منکر شدند. مأموران که به دلیل انکارهای متهمان و ثبت نشدن گزارش سرقت اموال کشف شده از متهمان هیچ مدرک محکمه پسندی در اختیار نداشتند، تصمیم گرفتند با هماهنگی مقام قضایی آنها را به کمپ ترک اعتیاد تحویل دهند.
یک هفته از انتقال متهمان به کمپ گذشته بود که یکی از ساکنان منطقه احمدآباد، با یک فلش مموری حاوی فیلم و تعدادی عکس چاپ شده به دایره تجسس کلانتری احمدآباد مراجعه کرد. او در بدو ورود توضیح داد که به سفری ۱۰ روزه رفته است و وقتی امروز به مشهد بازگشته، متوجه سرقت از خانه اش شده است.
او در ادامه گفت: دو نفر در نبود من وارد خانهام شدهاند و به دلیل وجود حفاظ در ورودی ساختمان، آنها هرچه تلاش کردهاند نتوانستهاند وارد خانه شوند و سرانجام به سراغ انباری رفتهاند و با شکستن در انباری، تمامی ظروف عتیقه و یادگاریهای مادرم را به سرقت بردهاند. وسایلی که برای من ارزش معنوی زیادی داشته است.
مال باخته در ادامه، عکسهایی را که از فیلم دوربین مداربسته خانه اش چاپ کرده بود، به کارآگاه وحیدسلیمانی، رئیس دایره تجسس، تحویل داد. اگرچه کیفیت عکسها چندان مطلوب نبود، اما رئیس دایره تجسس بلافاصله هر دو متهم را شناسایی کرد. مال باخته فهرستی از اموال به سرقت رفته اش را به مأموران ارائه کرد. فهرستی که با اموال کشف شده کاملا مطابقت داشت. موضوعی که سبب بازگرداندن اموال مسروقه به مال باخته شد. در ادامه رسیدگی به این پرونده، با هماهنگی مقام قضایی، پس از یک هفته دوباره هر دو متهم به کلانتری احمدآباد منتقل شدند.
{$sepehr_key_155576}
مأموران جداگانه از متهمان بازجویی کردند. اولین متهم وقتی میخواست همان ادعاهای گذشته را تکرار کند که در جریان مستندات پلیس قرار گرفت. او پس از مشاهده فیلم دوربین مداربستهای که ورود او و همدستش را به خانه مال باخته نشان میداد، اعتراف کرد که با همدستش چندین فقره سرقت انجام داده است.
او با برجسته کردن نقش همدستش، گفت که به تازگی سه دستگاه دوچرخه نیز سرقت کردهاند. دوچرخههایی که متهم دیگر، آنها را به خانه پدرش در منطقه پنجتن برده و از پدرش خواسته تا با درج آگهی در یک سایت واسطه گری، آنها را بفروشد. با پایان این اعتراف نوبت به متهم دوم رسید.
او هم در ابتدا قصد داشت همچنان منکر آشنایی با همدستش و موضوع سرقت شود، اما وقتی در جریان اعترافات مفصل همدستش قرار گرفت و شنید که او پای پدرش را به ماجرا باز کرده، با فحاشی، او را متهم اصلی معرفی کرد و توضیح داد: سابقه دوستی ما به در زندان بر میگردد. ما با هم دوچرخهها را دزدیدیم و این همدستم بود که پیشنهاد داد که از پدر من بخواهیم دوچرخهها را نگهداری کند و بفروشد.
با هماهنگی مقام قضایی، مأموران به همراه متهم برای ضبط دوچرخهها به خانه پدری او رفتند. با ورود آنها به خانه پدری متهم، آنها با پدر متهم و فردی که قصد خرید هر سه دوچرخه را داشت، روبه رو شدند. خریداری که بخشی از پول را به حساب پدر متهم کارت به کارت کرده بود و داشت برای ۱۰۰ هزار تومان چانه میزد. خریداری که ادعا میکرد پول دوچرخهها را داده و مالک قانونی هر سه دوچرخه است.
اصرارهای خریدار ادامه داشت تا اینکه چشمش به دستبند متهم افتاد. او که متوجه جدی بودن ماجرا شد، پولش را پس گرفت و محل را ترک کرد. با رفتن این مرد، مأموران هر سه دوچرخه را به کلانتری احمدآباد منتقل کردند. دوچرخههایی که هنوز صاحبان آنها شناسایی نشدهاند. در نهایت، با تکمیل پرونده، متهمان به دادسرا منتقل شدند.