به گزارش شهرآرانیوز، در فرهنگ ایرانی، مادران همواره نقشی محوری در انتقال میراث فرهنگی و ادبی ایفا کردهاند. یکی از جلوههای برجسته این نقش، لالاییهایی است که در دل شبها شنیده میشود. ترانههایی که مادران در شبهای بیخوابی برای آرامش کودکان خود میخواندند. این لالاییها، نخستین شعرهای نانوشته مادران ایرانی به شمار میروند که با آوای دلنشین خود، نه تنها کودک را به خواب میبردند، بلکه پیوندی عاطفی و فرهنگی میان نسلها ایجاد میکردند. این اشعار بیواسطه از دل مادران برمیخیزند و در دل کودکان مینشینند، بدون آن که روزی بر روی کاغذ نقش بسته باشند.
لالاییها، ترانههایی هستند که مادران در هنگام شب برای آرامش کودکان خود میخواندند. این ترانهها، بدون نیاز به آموزشهای رسمی، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشدند و در دل هر کدام از آنها، دنیایی از آرزوها، امیدها و نگرانیهای مادران نهفته بود. بسیاری از این لالاییها کوتاه و ساده هستند، اما بار معنایی و عاطفی بسیار عمیقی دارند. حتی برخی پژوهشگران آنها را نخستین شکل ادبیات شفاهی کودکانه میدانند که هم در کنار نقش تربیتی، نقش فرهنگی نیز دارند.
ایران با تنوع قومی و فرهنگی خود، شاهد لالاییهایی با ویژگیهای خاص هر قوم بوده است. در مناطق شمالی کشور، لالاییها با زبانهای گیلکی و مازندرانی خوانده میشوند و در مناطق جنوبی با زبانهای عربی و فارسی. در کردستان، لالاییها ترکیبی از واژههای کردی، ضربآهنگهای خاص و ریتمهای محلی هستند که آرامش کودک را تضمین میکنند و همزمان قصهها، آموزههای اخلاقی را به کودکان منتقل میکنند. در بلوچستان و سیستان و بلوچستان نیز لالاییها با آهنگی متفاوت، حامل داستانها و دعاهای مادرانه خوانده میشود. این تنوع زبانی و فرهنگی، نشاندهنده غنای فرهنگی ایران و اهمیت انتقال این میراث شفاهی از طریق لالاییهاست.
مادران در فرهنگ ایرانی، جایگاه ویژهای دارند و این جایگاه در لالاییها به وضوح نمایان است. مادران با استفاده از کلمات ساده و آهنگهای ملایم، کودک را به دنیای آرامش و امنیت میبرند. در بسیاری از لالاییها، آرزوهایی برای آینده فرزندان بیان میشود، آرزوهایی که به سلامت، موفقیت و خوشبختی آنان مربوط است. برخی لالاییها حتی موضوعاتی اجتماعی را نیز پوشش میدهند، مانند ترس از بیماری یا فقر، که نشاندهنده آگاهی و حساسیت مادران نسبت به محیط اطرافشان است. بنابراین، لالاییها تنها آرامبخش کودک نیستند، بلکه پلی میان مادر و جامعه و همچنین نسلها محسوب میشوند.
{$sepehr_key_156846}
لالاییها به عنوان میراثی شفاهی، پیوندی میان نسلها ایجاد میکنند. مادران با خواندن این ترانهها برای فرزندان خود، نه تنها آنها را به خواب میبرند، بلکه دنیای خود و تجربههای زندگی را به آنها منتقل میکنند. بسیاری از لالاییها در طول دههها تغییرات جزئی میکنند، اما جوهره و پیام آنها همچنان حفظ میشود. به این ترتیب، کودکانی که با لالاییهای مادرانشان بزرگ میشوند، بخش مهمی از فرهنگ و تاریخ خانواده و جامعه خود را میآموزند و تجربه میکنند.
لالاییها در عین حال که نقش تربیتی و آرامبخش دارند، بازتابی از وضعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز هستند. برخی لالاییها منعکسکننده زندگی روستایی و کشاورزی هستند، جایی که مادران از تجربههای روزمره خود میگویند و کودکان را با طبیعت و فعالیتهای آن آشنا میکنند. برخی دیگر نگرانیهای مادران شهری را نشان میدهند و موضوعاتی مانند فقر، ازدواج، آموزش و آینده کودکان را شامل میشوند. به این ترتیب، لالاییها میتوانند به عنوان سندی فرهنگی و اجتماعی مورد مطالعه قرار گیرند که زندگی روزمره، دغدغهها و آرزوهای مادران ایرانی را بازگو میکنند.
یکی از ویژگیهای مهم لالاییها، استفاده از موسیقی و ریتم است. مادران ایرانی با بهرهگیری از ضربآهنگهای ساده و تکراری، احساس امنیت و آرامش را به کودکان منتقل میکنند. این ریتمها علاوه بر اثر آرامبخشی، باعث تقویت حافظه و مهارتهای زبانی کودک میشوند. بسیاری از این لالاییها با استفاده از قافیه و تکرار واژگان، نخستین تجربههای کودکانه با شعر و موسیقی را شکل میدهند. پژوهشهای اخیر نشان داده است که کودکانی که با لالاییهای مادرانه رشد میکنند، در یادگیری زبان و مهارتهای اجتماعی بهتر عمل میکنند.
با توجه به اهمیت فرهنگی و اجتماعی لالاییها، ضروری است که این میراث شفاهی حفظ و ثبت شود. در سالهای اخیر، پروژههایی برای جمعآوری و مستندسازی لالاییهای مختلف در سراسر ایران آغاز شده است. این پروژهها با هدف حفظ این میراث فرهنگی و انتقال آن به نسلهای آینده صورت میگیرند. علاوه بر مستندسازی، آموزش و بازخوانی لالاییها در کتابها، فیلمها و برنامههای آموزشی میتواند به شناساندن این بخش ارزشمند فرهنگ ایرانی کمک کند.
لالاییها، نخستین شعرهای نانوشته مادران ایرانی هستند که با سادگی و زیبایی خود، عمیقترین احساسات مادرانه را منتقل میکنند. این اشعار، نه تنها وسیلهای برای آرامش کودک بودهاند، بلکه حامل فرهنگ، تاریخ و دغدغههای مادران نیز بودهاند. حفظ و ثبت این میراث شفاهی، نه تنها وظیفهای فرهنگی است، بلکه گامی در جهت شناخت و ارجگذاری به جایگاه مادر در فرهنگ ایرانی به شمار میرود. با این نگاه، لالاییها میتوانند پلی باشند میان گذشته و حال، میان مادر و کودک، و میان فرهنگ شفاهی و نوشتاری جامعه.
منبع: ایرنا