بازخوانی زندگی در قاب‌های یک خانه قدیمی | نگاهی به نمایشگاه عکس «دل و دیوار» در مشهد

به گزارش شهرآرانیوز، شاخه‌های درخت و سایه‌ برگ‌ها روی دیوار آجری تصویر زیبایی در خانه قدیمی ایجاد کرده است. در امتداد دیوار، ردیفی از پارچه‌های سفید آویزان است مثل ملحفه‌هایی تازه شسته‌ شده‌اند که به دست باد سپرده‌ شده‌اند. اما اینها ملحفه نیستند، هرکدام تصویری بر روی خود دارند؛ دری آبی که بخش‌هایی از آن رنگش ریخته و کوچه‌ای باریک با دیوار‌های کاهگلی و پله‌های فرسوده‌ خانه‌ای قدیمی و اتاقی ساده با طاقچه‌ای آشنا.

تماشاگران وقتی وارد حیاط می‌شوند، نخست به درخت نگاه می‌کنند که شاخه‌هایش خم شده و بعد چشمشان می‌افتد به پارچه‌ها. حرکت نرم باد، تصاویر را جان می‌دهد. تصاویر مثل خاطراتی که گاهی روشن‌اند و گاهی در غبار زمان گم شده‌اند، محو و پیدا می‌شوند .

دیوار آجری پس‌زمینه عکس‌های پارچه‌‌ای شده است؛ شاهدی قدیمی که سال‌ها دیده و شنیده، اما حالا سکوت کرده تا عکس‌ها حرف بزنند.  این‌جا نه سالن نمایشگاه است، نه گالری با نور‌های تنظیم‌شده بلکه خانه‌ای است که خودش بخشی از نمایشگاه شده است. خانه‌ای که دیوارهایش با عکس‌هایی از خانه‌های قدیمی گفت‌و‌گو می‌کنند.

ایستادن مقابل هر پارچه مثل ورق زدن آلبومی قدیمی است. کسی مقابل تصویر «درِ آبی» مکث می‌کند و دیگری به «کوچه‌ی باریک» خیره می‌شود. هر تصویر یادآور مکانی است که شاید روزی از کنارش گذشته‌ایم بی‌آنکه توجه کنیم. حالا، در این حیاط، همه‌ آن خانه‌ها کنار هم ایستاده‌اند؛ روایت‌هایی خاموش از زندگی‌هایی که در دل دیوار‌ها جریان داشته‌اند.

باد می‌وزد، شاخه‌ها تکان می‌خورند و عکس‌ها دوباره به رقص درمی‌آیند. خانه‌ی قدیمی بار دیگر زنده شده است. نه با صدای خنده‌های کودکی یا بوی غذای مادربزرگ، بلکه با دل‌هایی که پشت این دیوار‌ها نفس می‌کشند. «دل و دیوار» همین است، یادآوری اینکه خانه فقط آجر و سقف نیست، حافظه‌ای است مشترک که اگر به آن گوش بسپاری، هنوز هم قصه می‌گوید.
در ادامه گفت‌وگوی ما با مریم زارعی، خالق این نمایشگاه را می‌خوانید.

بازخوانی زندگی در قاب‌های یک خانه قدیمی | نگاهی به نمایشگاه عکس «دل و دیوار» در مشهد

ایده‌ای که از خانه برخاست

مریم زارعی درباره شکل‌گیری این نمایشگاه توضیح می‌دهد: پرسه هشتاد و پنجم مکتب بافت در کوی فرهنگ مشهد برگزار می‌شد. همان موقع تصمیم گرفتم دوستانم را به خانه مادربزرگم دعوت کنم؛ خانه‌ای که در آن بزرگ شدم و پر از خاطره بود. ایده‌ام این شد که این خانه را برای آن پرسه ویژه آماده کنم. خواستم از عکس‌هایی که بچه‌های مکتب بافت طی این مدت گرفته بودند، یک نمایشگاه بسازم و خانه مادربزرگ را دوباره زنده کنم.

بازخوانی زندگی در قاب‌های یک خانه قدیمی | نگاهی به نمایشگاه عکس «دل و دیوار» در مشهد

خانه باغچه‌محور؛ میراث پدربزرگ

او ادامه می‌دهد: این خانه قدیمی، خانه‌ای باغچه‌محور است؛ خانه‌ای که روح آن درختان و باغچه‌ای است که پدربزرگم با دستان سبز خود کاشته بود. پدربزرگم همیشه درخت‌های خوب می‌کاشت و باغچه را پر از زندگی می‌کرد. برای همین می‌خواستم در نمایشگاه، همه دیوار‌ها و فضای خانه دیده شود؛ بدون اینکه میخ یا میله‌ای به آنها آسیب برساند. در نتیجه تصمیم گرفتم عکس‌ها روی پارچه چاپ شوند.

 این روایت‌گر تاریخ مشهد تصریح می‌کند: پارچه‌ها نازک‌اند و وقتی آویزان می‌شوند، با وزش باد به حرکت درمی‌آیند. این حرکت برای من یادآور جریان زندگی است. ضمن اینکه وقتی شما پشت یکی از این پارچه‌ها بایستید، انگار انسانی در دل همان خانه هستید؛ تصویری زنده و پویا.

بازخوانی زندگی در قاب‌های یک خانه قدیمی | نگاهی به نمایشگاه عکس «دل و دیوار» در مشهدخانه به مثابه زندگی

زارعی ادامه‌می‌دهد: در عکس‌هایی که انتخاب شد، به دنبال نشانه‌هایی از زندگی بودیم؛ چیز‌هایی ساده، اما زنده. گاهی یک توپ روی زمین، گاهی تکه‌ای پارچه، دود برخاسته از دودکش یا حتی دمپایی‌هایی کنار حیاط. همه اینها نشانه‌هایی است که خانه را زنده می‌کند. برای من خانه فقط یک بنا نیست؛ جایی است که آدم‌ها در آن نفس می‌کشند، زندگی می‌کنند و خاطره می‌سازند.

 او می‌گوید: هر عکس در این نمایشگاه یک دید تازه است. یکی از دیوار نقاشی‌شده کودکان عکس گرفته، دیگری از دیگ و دمپایی‌ها. این تفاوت نگاه‌ها برای من مهم بود، چون نشان می‌دهد هرکس خانه را با چشم خودش معنا می‌کند. در مجموع ۳۰ نگاه متفاوت داریم که همه یک چیز مشترک را نشان می‌دهند: جریان زندگی.

بازخوانی زندگی در قاب‌های یک خانه قدیمی | نگاهی به نمایشگاه عکس «دل و دیوار» در مشهد

ادای دین به مادربزرگ

 این هنرمند اضافه می‌کند: این نمایشگاه برای من هدیه‌ای به مادربزرگم است. او با محبت و زحمت‌هایش به ما یاد داد که نسبت به مردم و همسایه‌ها مهربان باشیم. من این نمایشگاه را احترام به او می‌دانم؛ به زنی که خانه را برای ما پر از عشق و زندگی کرد.

زارعی خاطرنشان می‌کند: «دل و دیوار» یک نمایشگاه حرفه‌ای عکاسی نیست، بلکه بیشتر تلاشی برای ثبت لحظه‌ها است. عکس‌ها آماتور هستند، اما هدف اصلی ما ثبت لحظه‌ها و زندگی در خانه‌ها بود. برای همین اسم نمایشگاه را گذاشتیم «دل و دیوار» یعنی دل آدم‌ها در پس دیوارها.

{$sepehr_key_157019}

پرسه‌هایی برای دیدن و دیده شدن

او در پایان درباره تجربه پرسه‌های مکتب بافت می‌گوید: ما در هر پرسه جمع زیادی هستیم. وقتی وارد کوچه‌ها می‌شویم، مردم ما را می‌بینند و تعجب می‌کنند. اما وقتی چهره به چهره می‌شویم و گفت‌و‌گو شکل می‌گیرد، دریچه دل‌ها باز می‌شود. بار‌ها پیش آمده مردم با روی خوش ما را به خانه‌هایشان دعوت کرده‌اند. خیلی از عکس‌هایی که امروز در نمایشگاه می‌بینید، حاصل همان لحظه‌هاست؛ لحظه‌هایی که زندگی در خانه‌ها جریان داشت و ما افتخار داشتیم ثبتشان کنیم.