به گزارش شهرآرانیوز؛ از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، هم زمان با آغاز فصلی دیگر از درگیریهای مرگبار در غزه، جهان ادبیات تنها نظاره گری منفعل نبود، بلکه فعالانه همچون کانونی قدرتمند و منسجم در اعتراض، هم دردی و روایتگری عمل کرد. در این دو سال، نویسندگان، شاعران، انجمنهای ادبی و ناشران در سراسر جهان -گذشته از مرزهای جغرافیایی و موانع زبانی- با استفاده از ابزار کلام و نفوذ فرهنگی خود کوشیدند وجدانهای خفته جهان را بیدار کنند و روایتی انسانی را در برابر گفتمانهای سیاسی و نظامی حاکم قرار دهند.
این واکنش ها که در قالب بیانیه های سرگشاده، سوگ سروده ها، پویشها و کارزارهای حمایتی، تحریمهای نمادین و مناظرات داغ بروز یافتند، بار دیگر نشان دادند که ادبیات، در عصر بحرانهای جهانی، همچنان همچون سنگری برای حقیقت و پناهگاهی برای همدلی نقش ایفا میکند.
در هفتههای نخست پس از آغاز حملات، آن گاه که تصاویر ویرانی مناطق و تلفات غیرنظامیان غزه، جهان را در شوک فروبرد، جامعه ادبی، پیش از هر چیز، کوشید تا از طریق نامهها و بیانیههای سرگشاده به یک صدای جمعی شکل دهد. این اقدامی عاجل در راستای شکستن سکوت بود که با هدف اِعمال فشار بر دولتها برای برقراری آتش بس فوری انجام شد.
یکی از نمونههای برجسته این اقدامات شکل دادن پویش «هنرمندان برای آتش بس» (Artists۴Ceasefire) در ۲۰ اکتبر ۲۰۲۳ بود. شرکت کنندگان در این پویش، در نامهای سرگشاده خطاب به جو بایدن، رئیس جمهور وقت آمریکا، خواستار «کاهش فوری تنش و آتش بس بین غزه و اسرائیل» شدند.
فهرست امضاکنندگان این نامه، به مرور و با سرعت، چندان فربه شد که طیف وسیعی از چهرههای فرهنگی، ازجمله نویسندگان و نمایشنامه نویسان برجستهای، چون نائومی کلاین (روزنامه نگار نامدار کانادایی یهودی و ضدصهیونیسم)، یون فوسه (نمایشنامه نویس نروژی برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۳) و تونی کوشنر (نمایشنامه نویس تحسین شده آمریکایی و یهودی تبار) را دربرمی گرفت.
قدرت این نامه در همین تنوع و اعتبار امضاکنندگان آن بود که نشان میداد درخواست آتش بس نشان از یک موضع سیاسی حاشیهای نیست، بلکه ضرورتی اخلاقی است که بخش بزرگی از نخبگان فرهنگی جهان به آن قائلاند.
تقریبا هم زمان، نشریه معتبر «نقد کتاب لندن» (London Review of Books) به بستری برای ابراز مخالفت جامعه ادبی بریتانیا و ایرلند با سیاستهای حاکم تبدیل شد. به ویژه نامهای که در این نشریه منتشر شد و به امضای چهرههای شاخصی، چون سالی رونی (نویسنده ایرلندی چند رمان پرفروش)، الیف شافاک (نویسنده صاحب نام ترک تبار)، کولم توبین (نویسنده و شاعر برجسته ایرلندی) و پاتریشیا لاک وود (نویسنده و شاعر تحسین شده آمریکایی) رسید، با لحنی قاطع، خشونت علیه غیرنظامیان را محکوم میکرد و بر مسئولیت جامعه جهانی در حفاظت از جان مردم غزه تأکید میورزید.
اما این اعتراضات تنها به ایالات متحده و بریتانیا محدود نماند. واکنش به عملکرد نمایشگاه کتاب فرانکفورت نیز از اتفاقاتی بود که جنجال برانگیز هم شد: کوتاه اینکه وقتی اولیای این نمایشگاه تصمیم گرفتند مراسم اهدای جایزه به نویسنده فلسطینی، عدنیه شبلی، را به تعویق بیندازند بیش از ۷۰۰۰ نویسنده، ناشر و فعال فرهنگی از سراسر جهان با امضای نامهای این اقدام را محکوم کردند.
آنها این تصمیم را مصداق «خاموش کردن صدای فلسطینیان» دانستند و از نمایشگاه خواستند تا فضایی برای ابراز وجود نویسندگان فلسطینی فراهم کند. این رویداد نشان داد که جامعه ادبی، نه تنها به خود جنگ، بلکه به نحوه بازنمایی و سانسور روایتهای مرتبط با آن نیز حساس است.
درحالی که بیانیههای جمعی به سرعت انتشار مییافتند، نهادهای ادبی رسمی، به واسطه ساختارهای پیچیده تر، با چالشی جدی برای اتخاذ موضعی قاطع و بموقع روبه رو شدند. «انجمن جهانی قلم» (PEN International) در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۳، با صدور بیانیهای رسمی، خواستار آتش بس فوری و حفاظت از جان غیرنظامیان شد. با این حال، واکنش شعبه آمریکایی این انجمن، PEN America، یکی از داغترین و تفرقه انگیزترین بحثهای داخلی را در جامعه ادبی آمریکا دامن زد.
بسیاری از نویسندگان عضوْ این نهاد را به اتخاذ موضعی ضعیف، دیرهنگام و دوگانه متهم کردند. منتقدان معتقد بودند که «انجمن قلم آمریکا»، که در محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین بسیار سریع و قاطع عمل کرده بود، در قبال کشتار نویسندگان، روزنامه نگاران و غیرنظامیان فلسطینی، سکوتی معنادار در پیش گرفته که شرم آور است.
این نارضایتی -درنهایت- به یک شورش تمام عیار تبدیل شد. ابتدا نامهای سرگشاده به امضای نویسندگانی، چون رکسان گی (نویسنده و منتقد شهیر آفریقایی تبار) و مازا مِنجیست (دیگرنویسنده صاحب نام سیاه پوست) منتشر شد که سیاستهای این نهاد را به چالش میکشید. سپس، در اقدامی بی سابقه، تعداد زیادی از نویسندگان نامزد دریافت جوایز سالانه این انجمن، ازجمله نائومی کلاین، اعلام کردند که از شرکت در مراسم انصراف میدهند.
این فشار گسترده سرانجام باعث شد مراسم اهدای جوایز «انجمن قلم آمریکا» در آوریل ۲۰۲۴ به کلی لغو شود، اتفاقی که از عمق شکاف در این نهاد معتبر و بحران مشروعیت آن حکایت میکرد.
در مرکز تمام این واکنشهای جهانی، نویسندگان فلسطینی قرار داشتند که خود در میانه آتش و خون زندگی میکردند، مینوشتند و گاه جان میدادند. آثار و سرنوشت آنها به نماد اصلی این بحران انسانی تبدیل شد.
هِبه ابوندا، شاعر و رمان نویس، پس از شهادتش در سی دوسالگی طی حمله هوایی اسرائیل به خان یونس در اواخر اکتبر ۲۰۲۳، به شخصیتی جهانی بدل شد. آخرین شعر او، که خود ساعاتی پیش از مرگش در شبکههای اجتماعی منتشر کرده بود، با این سطر آغاز میشد: «من به تو پناه میدهم.» این شعر کوتاه، که تجسمی از عشق و امید در دل تاریکی مطلق بود، به زبانهای مختلف ترجمه و میلیونها بار به اشتراک گذاشته شد و نام شاعر را به عنوان نماد قربانیان فرهنگی این جنگ جاودانه کرد.
مُصعَب ابوطاها، شاعر تحسین شده اهل غزه، نمونه دیگری از پیوند میان ادبیات و مقاومت است. او را، که پیش از جنگ نیز با اشعارش درباره زندگی در غزه شناخته شده بود، در میانه درگیری، نیروهای اسرائیلی ربودند. خبر ناپدید شدن ابوطاها به سرعت در جامعه ادبی جهان پیچید و به شکل گیری کارزاری بین المللی برای آزادی او انجامید.
ابوطاها مدتی بعد آزاد شد و پس از آزادی به روایت تجربه هولناک بازداشت خود پرداخت و اعلام کرد که این تجربیات هسته اصلی مجموعه شعر جدیدش با عنوان «جنگل هیاهو» را تشکیل خواهند داد. آنچه بر او گذشت نشان داد که برای نویسنده فلسطینی نوشتن، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای بقا و شهادت دادن است.
در همین احوال، فادی جوده، شاعر و پزشک فلسطینی-آمریکایی، همچون پلی میان جهان انگلیسی زبان و واقعیتهای غزه عمل کرد. او که خود دهها تن از اعضای خانواده اش را در این جنگ از دست داده است، با اشعار، مقالات و مصاحبه هایش در رسانههای معتبر تلاش کرد ابعاد غیرقابل تصور این فاجعه را به مخاطبان غربی نشان دهد.
در ایران نیز جامعه ادبی و فرهنگی واکنشهای گستردهای در حمایت از مردم فلسطین نشان داد. این واکنشها ریشه در تاریخ طولانی ادبیات متعهد و شعر مقاومت در ایران داشت. انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و جمعی از ناشران با صدور بیانیههایی در نوامبر ۲۰۲۳، ضمن محکوم کردن کشتار کودکان، بر هم بستگی خود با مردم غزه تأکید کردند.
نهادهای مدنی خارج از کشور نیز با صدور بیانیهای این جنگ را «جنایت جنگی» خواندند. در داخل کشور، شبهای شعر متعددی با محوریت غزه و فلسطین برگزار شد و شاعران بسیاری آثار خود را در هم دردی با رنج مردم غزه در رسانهها و صفحات مجازی منتشر کردند. این حرکتها نشان دهنده شدت پیوند فرهنگی و انسانی میان مردم ایران و فلسطین بود.
واکنش جامعه ادبی جهانی به بحران غزه، بیش از هر چیز، تلاشی بود در راستای بازگرداندن فردیت کسانی که در آمارهای خشک وخالی جنگ به عدد بدل میشدند و از هیچ روایتی سهمی نمییافتند. نویسندگان و شاعران با شکستن سکوت بار دیگر نشان دادند که هنر نمیتواند و نباید در برابر بی عدالتیای این چنین عظیم بی طرف بماند.
کلمات البته نمیتوانند بمبها را متوقف کنند، اما میتوانند پلهایی شوند برای همدلی، حافظه تاریخی را شکل دهند و بذرهای برآمدن جهانی عادلانهتر را در ذهن نسلهای آینده بکارند. درنهایت، طنین صدای این نویسندگان در سراسر جهان اثباتی بود بر این حقیقت که حتی در تاریکترین لحظات تاریخْ ادبیات همچنان یک وجدان بیدار با نیرویی مقاوم باقی میماند.
{$sepehr_key_157119}