به گزارش شهرآرانیوز، مهدی معتق ابعاد جدیدی از بحران فرونشست را تشریح و این پدیده را شاخصی ملموس از کسری عظیم و دائمی در سفرههای آب زیرزمینی کشور دانست و اظهار کرد: فرونشست زمین یک مسئله شایع در سراسر ایران است و ۲۶۵ شهرستان از ۴۲۹ شهرستان کشور را تحت تأثیر قرار داده است. این گسترش نشاندهنده یک بحران سیستماتیک در مدیریت منابع آبی زیرزمینی است.
وی افزود: فرونشست زمین زمانی رخ میدهد که برداشت بیش از حد آب باعث افت شدید فشار هیدرولیکی شده و در نتیجه، تراکم اسکلتی خاک، بهویژه در لایههای کمنفوذ متشکل از رس و سیلت، به صورت غیرلاستیک و دائمی اتفاق میافتد. این تراکم پس از رسیدن فشار به سطح تاریخی خود، دیگر قابل برگشت نیست. در مناطقی که وابستگی شدید به آب زیرزمینی دارند؛ نظیر پایتخت تهران، مرکز کشاورزی رفسنجان و شهر پرجمعیت مشهد، فرونشست زمین به یک نگرانی اساسی تبدیل شده که نشاندهنده بحرانی اساسی در زیرساختهای آبی زیرزمینی است.
استاد دانشگاه لایبنیتز هانوفر و مرکز علوم تحقیقات زمین آلمان با ارائه آمار دقیق، کانونهای اصلی تنش آبی و فرونشست را مشخص و اظهار کرد: به طور متوسط، کشور سالانه ۱۷۳۷ میلیون متر مکعب (MCM) کسری آبهای زیرزمینی را تجربه میکند. بدین گونه خراسان رضوی و کرمان با شدیدترین تنش آبی مواجه هستند و به ترتیب تقریباً ۳۸۰ و ۳۲۵ میلیون متر مکعب از آبهای زیرزمینی را هر ساله تخلیه میکنند. پس از این دو استان، گلستان با ۱۶۲ میلیون متر مکعب، فارس با ۱۴۱ میلیون متر مکعب، قزوین با ۱۰۳ میلیون متر مکعب و تهران با ۱۰۱ میلیون متر مکعب، در ردههای بعدی قرار دارند. استانهای باقیمانده نیز با وجود تجربه کسری کمتر از ۱۰۰ میلیون متر مکعب، همچنان تحت تأثیر هستند.
وی بر اهمیت جغرافیایی این بحران تأکید کرد و گفت: هشت شهرستان با مساحتی بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر مربع فرونشست را تجربه میکنند که شامل کرمان، رفسنجان و سیرجان در کرمان؛ مرودشت در فارس؛ نیشابور در خراسان رضوی؛ بوئین زهرا در قزوین؛ و گنبدکاووس و آققلا در گلستان است.
معتق با اشاره به نرخهای فرونشست، ابراز نگرانی کرد و افزود: در میان مناطقی که شدیدترین فرونشست زمین را تجربه میکنند، استان کرمان برجسته است. به ویژه، شهرستان رفسنجان، به عنوان مرکز تولید پسته ایران، بالاترین نرخ فرونشست را با نرخ شگفتانگیز ۳۷ سانتیمتر در سال تجربه میکند. کمی بعد، شهرستان ارزوئیه نیز با نرخ قابل توجه ۳۴ سانتیمتر در سال قرار دارد. همچنین در استان البرز، شهرستانهای ساوجبلاغ و نظرآباد با نرخهای حداکثر ۲۹ و ۲۷ سانتیمتر در سال، نشاندهنده وضعیت بحرانی هستند.
{$sepehr_key_157112}
استاد دانشگاه لایبنیتز هانوفر و مرکز علوم تحقیقات زمین آلمان، با تشریح ابعاد گسترده خطر فرونشست در ایران، اظهار کرد: بر اساس برآوردهای جدید، حدود ۱۷.۶ میلیون نفر از جمعیت کشور در مناطقی با سطوح مختلف خطر فرونشست ساکن هستند که این امر یک چالش جدی برای توسعه زیرساختها محسوب میشود.
وی در خصوص توزیع جمعیتی در معرض خطر گفت: حدود هفت درصد از جمعیت کل کشور، معادل تقریباً ۵.۶ میلیون نفر در مناطق کمخطر، ۱۰ درصد (حدود ۷.۷ میلیون نفر) در مناطق با خطر متوسط و یک درصد (نزدیک به ۰.۹ میلیون نفر) در مناطق با خطر بالا ساکن هستند.
معتق با تأکید بر تمرکز جغرافیایی این خطر، ادامه داد: نکته بسیار مهم این است که بیش از ۹۵ درصد از جمعیت در معرض خطر بالای فرونشست، در تنها پنج استان تهران، البرز، فارس، خراسان رضوی و کرمان متمرکز شدهاند. این پنج استان که مجموعاً میزبان ۳۰ میلیون نفر جمعیت هستند، بیشترین بار جمعیتی در معرض خطر را به دوش میکشند.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود به تأثیر فرونشست بر زیرساختهای خطی کشور پرداخت و اشاره کرد: بررسیها نشان میدهد که این پدیده تهدید قابل توجهی برای زیرساختهای حیاتی ما ایجاد کرده است. همچنین ۱۵ درصد از خطوط ریلی کشور در مناطق فرونشست قرار دارند. بخشهایی از مسیرهای بسیار شلوغ و استراتژیک تهران-گرمسار و گرمسار-مشهد که تهران را به قطب شرق متصل میکنند، در معرض این خطر هستند.
وی در خصوص زیرساختهای حمل و نقل هوایی و ریلی بیان کرد: بیش از زیرساختهای خطی، تأسیسات مهمی مانند فرودگاهها و ایستگاهها نیز در معرض خطر هستند. از ۶۱ فرودگاه بزرگ و متوسط کشور، هشت فرودگاه، از جمله فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره) تهران که سالانه بیش از هشت میلیون مسافر را جابجا میکند، در مناطق فرونشست قرار دارند. فرودگاههای بینالمللی اصفهان و ارومیه و فرودگاههای ملی کرمان، گرگان و شهرکرد نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاند. همچنین ایستگاههای حمل و نقل نیز در خطر هستند؛ ۵۴ ایستگاه از ۳۱۰ ایستگاه راهآهن، شامل ۱۴ ایستگاه در کریدور حیاتی تهران-مشهد، و همچنین ۲۵ ایستگاه از ۲۱۵ ایستگاه مترو، شامل ۱۴ ایستگاه در متروی تهران و ۱۱ ایستگاه در متروی اصفهان، مستقیماً در مناطق فرونشست واقع شدهاند. این آمارها تنها هشداری جدی برای نیاز مبرم به مدیریت منابع آب زیرزمینی و بازنگری در طرحهای توسعه زیرساختی در این مناطق است.
این استاد دانشگاه با تأکید بر نقش کلیدی بخش کشاورزی در تشدید بحران آبهای زیرزمینی و پدیده فرونشست، اظهار کرد: بیش از دو سوم مناطق در معرض فرونشست، زمینهای کشاورزی هستند و تخلیه منابع آب زیرزمینی در برخی استانها با میزان تولیدات کشاورزی همخوانی ندارد. ارتباط مستقیم میان فرونشست زمین و استخراج آبهای زیرزمینی برای مصارف کشاورزی وجود دارد. دادههای ماهوارهای نشان میدهد که کمتر از چهار درصد از پدیده فرونشست در مناطق ساخته شده رخ میدهد، در حالی که بیش از دو سوم زمینهای در حال فرونشست به عنوان مناطق کشاورزی طبقهبندی شدهاند.
وی ادامه داد: این بدان معناست که فعالیتهای کشاورزی، عامل اصلی فشار بر منابع آب زیرزمینی و در نتیجه، محرک اصلی فرونشست در کشور است. تقریباً نیمی از کل تلفات سالانه آبهای زیرزمینی کشور، که بالغ بر ۸۴۰ میلیون متر مکعب است، در زمینهای آبی رخ میدهد. این رقم به وضوح، نقش حیاتی بخش کشاورزی را در کاهش منابع ارزشمند آب زیرزمینی برجسته میسازد.
{$sepehr_key_157110}
وی با مقایسه میزان هدررفت آبهای زیرزمینی و آمار رسمی محصولات کشاورزی منتشر شده در سال ۲۰۱۹، به تفاوتهای استانی در این زمینه اشاره و تصریح کرد: اگرچه اکثر استانها مساحت بیشتری از کشاورزی دیم نسبت به آبی دارند، اما زمینهای آبی در تولید اکثر محصولات کشاورزی نقش اساسی ایفا میکنند. خوزستان با ۱۳ درصد، فارس با ۱۰ درصد، و کرمان، خراسان رضوی و مازندران هر کدام با ۶ درصد، بیشترین میزان تولید کشاورزی را دارند. اما نکته قابل تأمل، الگوی مصرف آب زیرزمینی در این استان هاست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در حالی که خوزستان و مازندران به دلیل دسترسی نسبتاً خوب به آبهای سطحی، به ترتیب تنها سه درصد و ۰.۱ درصد از کل هدررفت آبهای زیرزمینی را به خود اختصاص میدهند، اما در مقابل، خراسان رضوی، کرمان و فارس مسئول ۲۲ درصد، ۱۹ درصد و هشت درصد از کل تخلیه آبهای زیرزمینی کشور هستند. این یافتهها نشاندهنده اختلاف قابل توجه بین میزان مصرف آبهای زیرزمینی و میزان تولیدات کشاورزی در استانهای مختلف است. این بدان معناست که نرخ بالای پمپاژ آب زیرزمینی، لزوماً با سطوح تولید به همان اندازه بالا مطابقت ندارد. با این حال، شکی نیست که نرخ فعلی تخلیه آبهای زیرزمینی، تهدیدی جدی برای تولیدات کشاورزی آینده در اکثر استانهای ایران محسوب میشود و نیازمند بازنگری اساسی در شیوههای مدیریت منابع آب است.
وی با تاکید مجدد بر رتبه نخست خراسان رضوی در از بین رفتن منابع آب زیرزمینی در کشور، افزود: خراسان رضوی رتبه نخست در ایران را در تنش و نابودی منابع آب زیرزمینی خود دارد. چیزی حدود نزدیک سالیانه ۴۰۰ میلیون متر مکعب از حجم آبخوانهای خراسان رضوی کاسته میشود. بعد از خراسان، کرمان، گلستان، فارس، قزوین، تهران، اصفهان، مرکزی، البرز و سمنان رتبههای دوم تا دهم را به خود اختصاص میدهند. متاسفانه باید گفت این یک رقابت زشت و مخرب و منحوس بین استانها برای آینده ایران است.
وی بر ارتباط تنگاتنگ میان بحران آبهای زیرزمینی، شیوههای کشاورزی ناکارآمد و گسترش پدیده فرونشست در ایران تأکید کرد و نسبت به آینده تأمین آب کشاورزی در سایه تغییرات اقلیمی هشدار داد و در ادامه با اشاره به تشدید تغییرات اقلیمی، مانند وقوع سیلابها و خشکسالیهای متناوب که دسترسی به آب کشاورزی را نامشخص کرده است، بیان کرد: شرایطی نظیر سیل خوزستان در سال ۲۰۱۹ و خشکسالی متعاقب آن در سال ۲۰۲۱، اهمیت حیاتی منابع آبهای زیرزمینی را برای امنیت غذایی آینده کشور برجسته میسازد. لذا، اقدامات فوری برای تضمین شیوههای آبیاری پایدار و توقف افزایش فشار بر این منابع دیگر یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است.
معتق با اشاره به افزایش چهار برابری جمعیت در شش دهه گذشته که تقاضای آب را به شدت بالا برده است، آمار نگرانکنندهای از نحوه برداشت ارائه داد: نرخ استخراج آبهای زیرزمینی در حال حاضر دو برابر سطوح پایدار است. متأسفانه، تنها نیمی از آبخوانهای کشور از منابع پایدار مانند قناتها و چشمهها تأمین میشود و نیمی دیگر مستقیماً از طریق چاههای عمیق برداشت میشود که نقش مستقیمی در کاهش سطح آب دارند.
وی راندمان پایین کشاورزی را یکی از عوامل اصلی این بحران دانست و گفت: راندمان آبیاری در کشور زیر ۳۵ درصد است و آب تحت فشار تنها در کمتر از پنج درصد از زمینهای آبیاری شده مورد استفاده قرار میگیرد. این ناکارآمدی، پمپاژ ناپایدار و تخریب منابع آبی را در پی داشته که نتیجه مستقیم آن، گسترش فرونشست و تضعیف سایر بخشهای اقتصادی است.
این استاد دانشگاه در مورد اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد کشور، عنوان کرد: با وجود اینکه کشاورزی مصرفکننده اصلی آبهای زیرزمینی است، این بخش ۱۷ درصد از جمعیت ایران را شامل شده و ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور را به خود اختصاص میدهد. با این حال، این سهم اقتصادی به قیمت ایجاد خطر فرونشست برای زیرساختها تمام شده است.
معتق به وضعیت تهران اشاره و اظهار کرد: اگرچه سهم کشاورزی در ارزش افزوده ناخالص تهران که بیش از ۲۰ درصد GDP کشور را دارد، تنها حدود دو درصد است، اما همین میزان کشاورزی نیز با خطر عمده فرونشست برای زیرساختها و جمعیت شهری همراه است که میتواند در بلندمدت اقتصاد کلان تهران را تضعیف کند.
وی در تشریح راهکارهای ضروری برای مدیریت بحران بیان کرد: اجرای سیاستهای کارآمد مدیریت آب، از جمله اجرای مقررات برای ترویج شیوههای آبیاری کارآمدتر و محدود کردن پمپاژ آبهای زیرزمینی، حیاتی است. علاوه بر این، ضروری است که برنامهریزی کاربری زمین در مناطق کشاورزی، نظارت دقیق بر محصولات آببر و اعمال مقررات منطقهبندی برای محدود کردن فعالیتهای کشاورزی در مناطق مستعد فرونشست را به عنوان اقدامات مؤثری برای کاهش کاهش آبهای زیرزمینی به کار گیریم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: گرچه راهحلهای مقطعی مانند انتقال آب از حوضه خلیج فارس اجرا شدهاند، اما این اقدامات به طور اساسی مشکلات کمبود آب در پاییندست را حل نکرده و میتوانند موجب تشدید درگیریها بین جوامع محلی شوند.
منبع: ایسنا