نقد ادبیات کودک، شاخه‌ای نوپا از مطالعات ادبی

محبوبه عظیم زاده| شهرآرانیوز؛ رؤیا یداللهی با بیان اینکه ادبیات کودک همیشه و در همه فرهنگ‌ها بیشتر بازتاب برداشت و تصویر بزرگسالان از واقعیت کودک است، به این دلیل ساده که ادبیات کودک را بزرگ سالان می‌نویسند، نه کودکان. بنابراین، آن‌ها همیشه پیش فرض‌ها و پیش انگاشت‌های خود را بر این ادبیات تحمیل می‌کنند، اظهار کرد: درواقع، ما هرگز به کودک واقعی دسترسی نداریم و همواره با «پدیدار» کودک مواجهیم و تلاش می‌کنیم هرچه بیشتر این پدیدار را از منظر‌های گوناگون بفهمیم و به اقتضای این فهم آثاری مناسب او خلق کنیم.

وی با اشاره به اینکه هرچه خود را بیشتر در معرض تجربه کودک و جهان او قرار بدهیم و از منظر‌های متنوع تری او را تجربه کنیم، فهم ما عمیق‌تر و دقیق‌تر خواهد بود، افزود: بنابراین، آثار ادبی که در نتیجه چنین فهمی برای کودک خلق می‌شوند نیز اصیل‌تر و مناسب‌تر خواهند بود.

این پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان با اشاره به اینکه ادبیات کودک، نه تنها در ایران، که در تمام جهان شاخه‌ای نوپا از مطالعات ادبی است، ادامه داد: در ایران، اگر دقیق بخواهم بگویم، هنوز نقد ادبی برای آثار ادبیات کودک به درستی شکل نگرفته و گرچه ممکن است ازنظر کمی آثاری که در نقد و تحلیل ادبیات کودک منتشر شده‌اند چندان هم کم نباشند، ازنظر کیفی، غالبا، آن چنان قوتی ندارند که بتوان جریان‌هایی شناسنامه دار و جدی در آن‌ها ردیابی کرد، چیزی که برای شکل گیری نقد ادبی پویا در هر فرهنگ و زبانی ضروری است.

یداللهی با اشاره به اینکه البته در قیاس با سال‌های گذشته، اخیرا به خصوص با پیدایی گرایش ادبیات کودک در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه ها- این حوزه مطالعاتی تا حدی در شکل آکادمیک رونق گرفته است، یادآور شد:، اما هم چنان، به دلیل فقدان منابع مطالعاتی ضروری و کافی، و کمبود نشریات تخصصی و نیز جدی تلقی نشدن این شاخه مطالعاتی در کنار سایر شاخه‌های مطالعاتی رشته ادبیات، هنوز، جز معدودی آثار برجسته که هریک جداجدا و بدون پیوند با سایر پژوهش‌ها و نقد‌ها پدید آمده‌اند، باقی آنچه با عنوان نقد ادبیات کودک منتشر می‌شود، اغلب فاقد پایه‌های نظری محکم، ناروشمند و صرفا برای پر کردن فهرست سوابق پژوهشی نوشته شده‌اند.

{$sepehr_key_157362}