به گزارش شهرآرانیوز، بسیار دیده شده والدین برای بههمنخوردن نظم ظاهری خانه و چیدمان وسایلشان یا تصور اینکه فلان کار اگر از سوی کودکشان دیده شود، زشت است و دیگران به او انگ «والد نالایق» میزنند، فرزندشان را از کاری منع یا اجبار به انجامش میکنند یا کلامهای ناسزایی به کار میبرند که بیشتر اوقات به صورت ناخودآگاه، پدر و مادرها از زبانشان نثار کودک معصومشان میکنند و بعد از لحظاتی، پشیمان از کارشان به فکر فرو میروند که «این چه حرفی بود زدم؟!» همه اینها و شاهدمثالهای فراوان دیگری که با یک چرخش ساده میتوان در زندگی خود و اطرافیانمان ببینیم، به بهانه اصطلاح «تربیت فرزند» اتفاق میافتد که ناشی از سبکهای تربیتی نادرست و نبود آگاهی کافی والدین است. اگرچه هر پدر و مادری تلاش میکند بهترینِ خود را برای فرزندش بروز و ظهور دهد، اما نکته مهم اینجاست آنقدرها که ما برای یادگرفتن چموخم نرمافزارهای موبایلی یا هوش مصنوعی یا هر هنر دیگری وقت میگذاریم، برای آگاهی خود نسبتبه تربیت فرزند وقت نمیگذاریم و همین که لقب «پدر» یا «مادر» یافتیم، گمان میکنیم کار تمام است. به همین جهت در این گزارش برخلاف آنکه در روز جهانی کودک، همه به «کودک» میپردازند ما نگاهی به سبکهای تربیتی و بایدها و نبایدهای تربیتی ویژه والدین از دو منظر دینی و روانشناختی انداختیم؛ چراکه معتقدیم تربیت صحیح، از کانون خانواده سالم و آگاه شکل میگیرد.
برای شروع بحث نیاز است به تعریفی کوتاه از تربیت بپردازیم که محمد ثوابی، کارشناس امور تربیتی و مشاور خانواده، در این باره میگوید: «تربیت یک فرایند پیچیده و چندبعدی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی همچون خانواده، مسائل اجتماعیفرهنگی و اقتصادی قرار میگیرد و هدف آن پرورش افرادی مسئول، سالم و مؤثر در جامعه است. این فرایند شامل شکلدهی به رفتار، نگرشها و شخصیت افراد است که از میان عوامل گفتهشده، مهمترین، نخستین و اثرگذارترین نهاد تربیتی فرزندان، خانواده است که الگوهای رفتاری و نگرش والدین میتواند بر رفتار و تربیت فرزندان در آینده اثر بگذارد.»
ثوابی ادامه میدهد: «والدین بر اساس ویژگیهایی که میخواهند در فرزند خود ببینند، روشهای تربیتی را به کار میگیرند. شناختهشدهترین روشهای تربیتی امروزه به چهار دسته سهلگیرانه، سختگیرانه، مقتدرانه و نوسانی تقسیم میشود که هرکدام آثار متفاوتی در شکلگیری شخصیت، رشد و تربیت عاطفیاجتماعی و فرهنگی فرزندان به دنبال دارد.
روش سهلگیرانه و سختگیرانه، روشهای افراط و تفریطی است که باعث میشود آثار نامطلوبی بر تربیت فرزندان داشته باشد، اما بهترین روش تربیتی که بر اساس پژوهشهای متعدد اثبات شده، سبک «مقتدرانه» است که عامل خودشکوفایی فرزندان میشود.»
{$sepehr_key_157377}
به گفته این مشاور خانواده «نوع برخورد، لحن و تُن صدا، نگرش و دیدگاههای والدین به مسائل اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و اثرات والدین خود در کودکی بر تربیت فرزندان امروزشان اثرگذار است. هر پدر و مادری تجربههایی در دوران کودکی از والدین خود دارد. زمانی که او امروز در نقش والد با فرزند خود صحبت میکند و سرش داد میزند، ناگهان از خود سؤال میکند چقدر این صحنه شبیه پدر یا مادرم بود که این نشان میدهد فرد چقدر ناآگاهانه از پدر و مادر خود الگوپذیری دارد تا حدی که نوع حرکات و حتی حرکات تهدیدآمیز او تحت تأثیر والدین خود قرار گرفته و در شرایط مشابهی است. گاهی والدین باید از خود سؤال کنند نوع رابطه من با فرزندم ناشی از چه عواملی است؟»
ثوابی تصریح میکند: «بسیاری از والدین در خرید لوازم خانه، موبایل و... مجهزترین و مدرنترین وسایل خانه را میخرند و شاید در این زمینه اطلاعات زیادی داشته باشند، اما در حوزه تربیتی باید بگویم ما هنوز پیشرفت زیادی نکردیم. گاهی در اتاق درمان، میبینیم مسائل تربیتی ما برگرفته از چندین نسل گذشته است که بسیاری از آنها اشتباه بوده و اگر مقداری آگاهیمان را افزایش دهیم و از روشهای تربیتی متناسب با نیاز فرزندان استفاده کنیم، نتایج بهتری خواهیم داشت.»
حال سؤال اصلی این است که «چرا بسیاری از والدین به طور عجیبی اشتباهات والدین خود را تکرار میکنند درحالیکه از آن رنج میبردند؟» که ثوابی در پاسخ به این سؤال میگوید: «پدر و مادران امروز به عنوان فرزند والدین خود، بهشدت تحت تأثیر آنها بودند؛ چراکه اولین و مهمترین اشخاص بانفوذ در زندگی آنها، والدین هستند و آنچه میگفتند اثر مستقیم بر آنها داشت و همان باورها و آموزهها، موقعیت و زندگی امروزشان را تشکیل داده است.»
این مشاور خانواده راه برونرفت از این آسیب تربیتی و رفتاری را اینگونه بیان میکند: «در چنینحالتی، به عنوان والد باید از خود بپرسیم بدترین اشتباهی که پدر و مادرم انجام دادند، چه بود؟ دردناکترین بخش خانواده من چه بود؟ دوست داشتم والدینم چگونه با من صحبت کنند؟ کدام یک از روشهای تربیتی آنها برای من اثربخشتر بود؟ وقتی کوچک بودم، روشهای تربیتی که بر من اعمال میکردند، چگونه بود؟ کدامش خوب و کدامش رنجآور بود؟ پدر و مادرم در دوره کودکی و نوجوانی چقدر به من نزدیک بودند و مرا درک میکردند؟ چقدر نسبتبه احساساتم شناخت داشتند؟ پاسخ به مجموعهای از این سؤالات کمک میکند تا روشهای تربیتی خود را بازبینی کنیم و آن را بیشتر بشناسیم. اینکه کدام الگو درست است و کدام اشتباه و ما به عنوان والد، کدام روش را بر روی فرزند خود اعمال کنیم تا نتیجه بهتری بگیریم و دچار اشتباهات تربیتی والدین خود نشویم.»
ثوابی به گزیدهای از اصول تربیتی صحیح فرزندان اشاره میکند که مهمترین آن را توجه به دوران رشدی سنین مختلف کودکان و تفاوتهای فردی هر کودک میداند. او اصول تربیت کودکان را برگرفته از نیازها و احساسات فرزند، شناخت مسائل رشدی، تیپ شخصیتی و تفاوتهای فردی آنها عنوان میکند؛ همانطورکه در مثل آمده است پنج انگشت شبیه هم نیستند و هرکدام کارایی خود را دارند، فرزندان نیز با یکدیگر متفاوت هستند و نمیشود با همه آنها یکسان برخورد کرد. درنظرگرفتن نیازهای اساسی مانند احترام، محبت و توجه مناسب و درست به فرزندان نیز همیشگی است و سن و سال نمیشناسد، اما این نیاز در دوران کودکی بیشتر است؛ منتها با این تفاوت که جنس محبت در دوران نوجوانی و جوانی فرزندان، متفاوت بوده که این موضوعی جداگانه است و در حوصله این گزارش نمیگنجد.
{$sepehr_key_157378}
یکی دیگر از موضوعات تربیتی که به عنوان مسلمان و ایرانی باید توجه کنیم، «تربیت دینی» است که در این باره به سراغ حجتالاسلام سیدمحمدحسن موسویمهر، کارشناس علوم دینی، رفتیم که وی درباره ارتباط تربیت فرزند و دین میگوید: «بدون هیچ تردیدی باید گفت تربیت جزئی از اصول دینی و عبادی ما محسوب میشود. همانطورکه در روایات و احادیث اهلبیت(ع) این مباحث وجود دارد و از والدین خواسته شده فرزندانشان را به نماز یا روزه امر کنند یا به لحاظ اخلاقی و اعتقادی چگونه با او رفتار کنند. والدین دیندار باید فرزند را به گونهای تربیت کنند که استعدادها و ظرفیتهای شخصیتی او در مسیر قرب الهی و آنچه آموزههای دینی گفته، شکوفا شود تا در بزرگسالی آثار آن متبلور شود. توجه به دستورات دینی در مسیر گام به گام تربیت و رشد کودک بر مبنای فطرت وجودی انسان از جمله شاخصههای تربیت دینی است لذا بر اساس حدیثی از پیامبر اکرم (ص) که فرمودند «کلّ مولود یُولد علیالفطره»، عدهای معتقدند تربیت دینی بر مبنای فطرت و توجه به آن تحقق مییاید که این امور فطری شامل خدامحوری، اخلاق محوری، دوری از مسائل ضد اخلاقی و ضد انسانی است که همه اینها به رشد و تربیت دینی منجر میشود؛ لذا تربیت دینی به آموزش احکام و فقه محدود نمیشود بلکه اخلاق و اعتقادات را هم در برمیگیرد.
این کارشناس علوم دینی دستیابی موفقیت آمیز به تربیت دینی فرزندان را در یک کلمه خلاصه کرد و آن شروع از «خود» است. حجتالاسلام موسویمهر میگوید: «برای رسیدن به این هدف مهم بایستی والدین توجه ویژهای به «خود» داشته باشند که همچون آیینهای برای فرزندان هستند. ابتدا خود به این امور فطری عامل باشد تا فرزند او را ببیند و از نگاه به آنها، راه را تشخیص بدهد، مثل قطره اشک مادر در روضه سیدالشهدا، او را به این سو بکشاند نه دستور پدر و مادر. لازمه تربیت دینی این است که والدین، فرزندان را با فضاهای معنوی از جمله حسینیه، مساجد و محفلهای دینی آشنا کنند و همراه خود ببرند.»
وی میافزاید: «پدر و مادر علاوه بر اینکه باید در مسائل عبادی نوعی از الگوی عملی را به فرزند خود نشان دهند، در مسائل اخلاقی نیز باید توجه ویژهای داشته و نسبت به یکدیگر احترام بگذارند، بی حرمتی در رفتار و گفتارشان نداشته باشند، عدالت و انصاف میان فرزندان را رعایت کنند چرا که بی توجهی به جنبههای اخلاقی از سوی والدین دیندار، بشدت بر رفتار و افکار فرزندان اثرگذار است و ممکناست آنها را نسبت به دین، بدبین کند.»
حجتالاسلام موسویمهر نخستین گام عملی برای تربیت دینی فرزند را انتخاب "نام" عنوان میکند و با تاکید بر اینکه انتخاب نام مناسب بر فرزند اثرگذار است میگوید: توصیههای دینی زیادی برای انتخاب نام به ما شده و بهتر است والدین اهمیت این موضوع و معنای اسم فرزندشان را با او مطرح کنند. مثلا اگر والدینی اسم فرزندشان را «محمد» گذاشتند معنای آن را با فرزندشان در میان بگذارند تا همین موضوع، بهانهای برای شناخت شخصیت پیامبر رحمت (ص) شود.
همچنین لقمه حلال از دیگر راهکارهای تربیت دینی است که در زندگی فرزندان و آینده آنها نمود پیدا میکند. راهکار سوم بهره برداری از قصههای مناسب و فاخر، اشعار زیبا و بازی با فرزندان است که مباحث ارزشمندی مانند ایثار، محبت، و دیگر آموزههای دینی را میتوان از رهگذر هنر و ادبیات به فرزندان منتقل کرد.
وی ادامه میدهد: محیط خانه باید معنوی باشد. صدای تلاوت قرآن، روضه و ادعیه در آن شنیده شود تا کودک با آنها انس بگیرد. از طرفی توجه به نعمتهای خدا ابتدا از سوی والدین انجام شود مثل شکرگزاری بعد از غذا و این را از فرزندان نیز بخواهیم. همچنین میتوان به تناسب زمان و در موقعیتهای مناسب در این باره با فرزندان گفتوگو کرد یا گاهی با موعظه کوتاه و به موقع به شکر نعمتهای الهی اشاره کرد.
آنچه درباره تربیت مهم است و به آن باید توجه داشت، همانطور که در بخش قبلی و در گفتوگو با دکتر ثوابی مطرح کردیم، نگاه فرایندی داشتن به امر تربیت است که این موضوع را حجتالاسلام موسویمهر نیز تایید میکند و میگوید: توجه به «تدریج و صبر» از جمله شاخصههای مهم در تربیت دینی است. صبر به تربیت در روایات بسیاری مورد تاکید قرار گرفته، همانطور که آموزههای دینی در سنین مختلف توصیههای جداگانهای دارد تا فرد، کمکم با دین انس بگیرد. نمیتوان از کودک انتظار نمایش یک فرد دیندار را به صورت دفعی داشت و والدین باید در این زمینه صبور باشند. وقتی این طفل با تربیت دینی که در او نقش بسته کمکم انس بگیرد میتواند از بسیاری بحرانهای روحی و روانی راحتتر عبور کند. انس با دین راهکارهایی دارد که گام اول را خانواده بر میدارد و با محبت، تشویق و تنبیه به جا و مناسب باید از این راهکارها استفاده کند. اگر انسان با دین انس گرفت میتواند به هنگام سختی از مانوس خود بهره ببرد و استفاده کند، اما اگر مانوس مطمئن و ایمنی وجود نداشته باشد، افراد دیگری، جای خالی آن را پر میکنند. برای این انس باید فرزند را از دوران کودکی و طفولیت، با جامعه دینی و محافل معنوی پیوند بدهیم. همچنین با تشویق غیرمستقیم فرزندان یا تنبیه درست و اصولی او را متوجه رفتار درست یا اشتباه کنیم به گونهای که فرزند، عبادات را پناهگاهی برای خود ببیند و آن را محل آرامشی بداند که در سختیها میتواند از آن کمک بگیرد.