به گزارش شهرآرانیوز، بررسیها نشان میدهد که نرخ بیکاری فارغالتحصیلان آموزش عالی در تابستان ۱۴۰۴ به ۱۰.۶ درصد رسیده است؛ این در حالی است که این نرخ در میان زنان و ساکنان مناطق روستایی بالاتر از میانگین کل کشور است.
همچنین، سهم فارغالتحصیلان آموزش عالی از کل جمعیت بیکار کشور ۴۰.۳ درصد بوده که در میان زنان و در مناطق شهری بیشتر است. سهم این گروه از کل جمعیت شاغل نیز ۲۷ درصد است که روند کاهشی اندکی را نسبت به سال قبل تجربه کرده است.
این آمار نگرانکننده نشان میدهد که بخش قابل توجهی از جوانان تحصیلکرده با مشکل ورود به بازار کار مواجهاند و این موضوع، چالشی اساسی برای اقتصاد و توسعه کشور به حساب میآید.
بنابراین گزارش، عوامل متعددی در بیکاری فارغالتحصیلان نقش دارند که از مهمترین آنها میتوان به عدم تطابق مهارتها با نیاز بازارکار، کمبود فرصتهای شغلی مناسب، ضعف مهارتهای عملی و مهارتهای نرم، مشکلات جنسیتی و منطقهای اشاره کرد.
{$sepehr_key_157963}
بسیاری از فارغالتحصیلان آموزش عالی دارای مهارتها و تخصصهایی هستند که با نیاز واقعی بازار کار همخوانی ندارد، در برخی رشتهها و مناطق، فرصتهای شغلی محدود و رقابت بسیار شدید است، تحصیلات نظری گاهی باعث میشود که فارغالتحصیلان فاقد مهارتهای کاربردی، فنی و مهارتهای ارتباطی مورد نیاز بازار کار باشند و نرخ بیکاری در میان زنان و ساکنان مناطق روستایی بالاتر است که نشاندهنده موانع اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی در بهرهمندی از فرصتهای شغلی است.
مطابق آماری که علی حسین شهریور، دبیرکل خانه تعاونگران ایران ارائه کرده است:در فاصله سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳، بیش از ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر توسط سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور آموزش دیدهاند. با این حال، بررسی وضعیت این افراد نشان میدهد که از میان بیش از ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار مهارتآموخته، تنها ۵۱.۱ درصد فعال اقتصادی بوده و نزدیک به نیمی از آنها غیر فعال ماندهاند.
این آمار حاکی از آن است که صرف آموزش مهارت بدون توجه به انگیزه و امکان اشتغال، کارآفرینی یا بازگشت به فعالیت اقتصادی، نمیتواند منجر به بهبود وضعیت بازار کار شود. در واقع، اگر مهارتآموزی به صورت هدفمند و متناسب با نیاز بازار کار و با همراهی سیاستهای حمایتی و اشتغالزایی صورت نگیرد، سرمایهگذاری در این بخش بازدهی لازم را نخواهد داشت.
راهکارهای پیشنهادی برای کاهش بیکاری فارغالتحصیلان و ارتقاء مهارتآموزی شامل مواردی مانند تطبیق نظام آموزشی با نیازهای بازار کار، توسعه آموزشهای مهارتی هدفمند، ایجاد انگیزه و حمایت از اشتغال و کارآفرینی، تمرکز بر بهبود وضعیت زنان و مناطق روستایی و رصد و پایش مستمر بازار کار است.
بازنگری در برنامههای درسی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به گونهای که مهارتهای عملی و مهارتهای نرم در کنار دانش نظری به دانشجویان آموزش داده شود. طراحی دورههای مهارتی که با همکاری بخش خصوصی و صنایع مختلف، متناسب با تقاضای واقعی بازار کار برگزار شود. فراهم آوردن مشوقهای مالی، تسهیلات بانکی، و حمایتهای قانونی برای فارغالتحصیلان و مهارتآموختگانی که قصد راهاندازی کسبوکار یا ورود به بازار کار را دارند. تدوین سیاستهای حمایتی خاص برای کاهش موانع فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی که باعث افزایش نرخ بیکاری در این گروهها میشود. ایجاد سامانههای جامع برای رصد وضعیت اشتغال، بیکاری و مهارتهای مورد نیاز بازار کار، به منظور اصلاح و بهروزرسانی مستمر سیاستهای آموزشی و اشتغالزایی.
بیکاری فارغالتحصیلان به ویژه در میان زنان و ساکنان مناطق روستایی، یک چالش جدی اقتصادی و اجتماعی است که نیازمند توجه ویژه و اتخاذ سیاستهای جامع و هماهنگ است. مهارتآموزی، اگرچه ابزاری قدرتمند برای توانمندسازی نیروی کار است، اما تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که همراه با سیاستهای اشتغالزایی هدفمند و حمایتهای لازم اجرا شود.
بدون تحول در نظام آموزشی، توسعه مهارتهای کاربردی و ایجاد فرصتهای شغلی واقعی، نمیتوان انتظار داشت که سرمایهگذاری در آموزش منجر به کاهش بیکاری و افزایش بهرهوری نیروی کار شود. از این رو، برنامهریزان و مسئولان باید همزمان بر ارتقای کیفیت آموزش، تسهیل ورود فارغالتحصیلان به بازار کار و حمایت از فعالیتهای کارآفرینی تمرکز کنند تا این قشر مهم از جامعه بتوانند نقشی مؤثر در توسعه اقتصادی کشور ایفا نمایند.
منبع: تسنیم