نوبل صلح؛ جایزه‌ای که قرار بود نماینده وجدان انسانی باشد

اهدای جایزه صلح نوبل۲۰۲۵ به ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا، بازتابی تازه از منازعه دیرینه میان «آرمان صلح» و «سیاست قدرت» است؛ جدالی که سال‌هاست این جایزه معتبر را از مفهوم اصیل خود دور کرده و به عرصه‌ای برای جدال روایت‌ها و منافع ملی بدل ساخته است. این انتخاب- فارغ از اینکه ماچادو را مدافع دموکراسی یا چهره‌ای سیاسی در متن بحران ونزوئلا بدانیم- بار دیگر پرسشی بنیادین را زنده کرده است: آیا نوبل صلح، هنوز سخنگوی وجدان انسانی است یا تریبون تلطیف‌شده ملاحظات ژئوپلیتیکی؟

نوبل صلح از آغاز تا نیمه قرن بیستم، نشانه‌ای از تعالی انسان بود و نام‌هایی، چون آلبرت شویتزر، مارتین لوتر کینگ، مادر ترزا و نلسون ماندلا را جاودانه کرد، نوبل صلح، روزگاری معیار سنجش اخلاق جهانی بود. اما این اعتبار اخلاقی در دهه‌های اخیر به‌تدریج با تصمیماتی که ماهیت سیاسی آشکاری داشتند، تضعیف شده است. اعطای این جایزه به رهبران دولتی وپیش از تحقق دستاورد‌های واقعی در صلح جهانی، جایگاه نوبل را از نماد آرمان انسانی به نشانه انتخاب‌های استراتژیک قدرت‌های غربی فروکاسته است.

از این رو، انتخاب ماچادو نیز انتخابی بحث‌برانگیز است. مبارزه او علیه اقتدارگرایی در ونزوئلا قابل احترام است، اما آیا چنین‌کنشی که هنوز در متن رقابت سیاسی داخلی جریان دارد، مصداق صلح جهانی است؟ هنگامی که بحران‌های واقعی بشرـ از جنگ در غزه و اوکراین گرفته تا فجایع انسانی در سودان، همچنان بی‌پاسخ مانده‌اند، اختصاص جایزه به چهره‌ای که مواجهه سیاسی‌اش بیش از دستاورد صلح‌جویانه‌اش دیده می‌شود، این تصور را تقویت می‌کند که نوبل صلح، درگیر نوعی «گزینش نمادین» است، نه داوری مبتنی بر واقعیت.

{$sepehr_key_158219}

از نگاه این قلم، مسئله فقط انتخاب امسال نیست، بلکه روندی است که طی سالیان، فلسفه نوبل را از ریشه تهی کرده است. کمیته‌ای که روزی معیار اخلاق بین‌المللی بود، امروز با تصمیم‌هایی مواجه است که اعتماد عمومی را فرسایش می‌دهد و مرز میان وجدان و سیاست را مخدوش می‌سازد. اگر قرار است نوبل صلح دوباره به جایگاه پیشین بازگردد، باید فلسفه بنیادین خود را بازتعریف کند: بازگشت به اقدامات عملی، شفافیت واقعی در داوری‌ها و فاصله‌گیری از نفوذ دولت‌ها و لابی‌های سیاسی.

صلح، مفهومی است فراتر از تقابل قدرت‌ها یا رقابت ایدئولوژیک. صلح یعنی ترمیم زخم‌های انسان، نه تثبیت روایت‌های سیاسی. اگر این جایزه قرار است همچنان نام «آلفرد نوبل» را بامعنا کند، باید در مسیر بازسازی اعتماد جهانی گام بردارد اعتمادی که زمانی با تجلیل از مادر ترزا و لوترکینگ برانگیخته شد و امروز زیر فشار تصمیمات نمادین در آستانه فراموشی است.

اکنون، جهان بیش از همیشه به نوبل صلحی نیاز دارد که به جای تقویت صف‌آرایی‌های سیاسی، بر گفت‌و‌گو، عدالت و همدلی انسانی تأکید کند. تنها دراین‌صورت است که این جایزه می‌تواند بار دیگر از سطح نماد‌های دیپلماتیک فراتر برود و به جایگاه واقعی‌اش یعنی صدای وجدان بشر، بازگردد.