پاسداشت محیط‌بانان، دفاع از تمامیت اکولوژیکی

محیط‌بانان همچون سربازان مدافع تمامیت ارضی کشور، در سنگر دفاع از تمامیت اکولوژیکی ایران ایستاده‌اند و مردانه در برابر متخلفان و تجاوزگرانی قرار می‌گیرند که فاقد فهم بوم‌شناختی بوده و تنها برای کسب سود‌های زودگذر، طبیعت سرزمین ما را به تاراج می‌برند. این ایستادگی، شایسته بالاترین ستایش‌ها و تجلی قدرشناسی ملی است.

برای بهبود وضعیت سازمان حفاظت محیط زیست و ارتقای حراست از طبیعت، قدم اول باید افزایش منزلت شغل محیط‌بانی باشد. این ارتقا باید در دو بُعد مادی و معنوی نمود یابد؛ محیط‌بان از منافع رفاهی بیشتری برخوردار شود و خانواده‌او نیز این اطمینان را کسب کند که در کشوری زندگی می‌کند که قدردان جان‌فشانی و فداکاری‌های محیط‌بانان هستند.

در حوزه تجهیزات و حمایت‌های عملیاتی، رویکرد باید تغییر کند. محیط‌بانان نیاز به تجهیزات نظامی ندارند؛ دغدغه اصلی باید مسلح‌شدن به دانش و فناوری‌های روز باشد، نه صرفا جلیقه ضدگلوله یا اسلحه. محیط‌بان به حق تیر نیاز ندارد، بلکه به آموزش‌های دقیق، کیفی و عملیاتی نیاز دارد.

مهم‌ترین تحول زیرساختی که باید در پاسگاه‌های محیط‌بانی رخ دهد، استقرار جدیدترین امکانات سنجش از طریق ماهواره و سامانه‌های دورسنجی است. این امکانات باید به محیط‌بان اجازه دهد که کل منطقه تحت مدیریت خود را رصد کند. اگر جنبنده‌ای به صورت غیرقانونی وارد شود یا اگر آتش‌سوزی رخ دهد، محیط‌بان باید بتواند با اتکا به دستگاه‌های سنجش از دور و تصاویر هوایی در اختیارش، متخلف را با کمترین ریسک و بدون درگیری فیزیکی شناسایی کرده و به مرجع قضایی معرفی کند.

{$sepehr_key_163186}

متأسفانه بیش از ۱۷۰ نفر به دلیل فقدان همین زیرساخت‌های فناورانه و درگیری فیزیکی مستقیم جان خود را از دست داده‌اند؛ این درحالی است که آنهایی که در این درگیری‌ها کشته می‌شوند نیز هم‌وطنان ما هستند. محیط‌بانان باید آموزش ببینند تا از خون‌ریزی و کینه‌توزی که طبیعت را به صحنه جنگی خاموش بدل می‌کند، جلوگیری شود. نگاه آینده‌نگر به این حوزه، یعنی تقویت مرکز آموزش محیط‌بانی سازمان حفاظت محیط زیست، کلید حل مشکلات آتی است.

نباید دچار این توهم شد که صرفا با افزایش تعداد نفرات، مشکلات حل خواهد شد؛ اگر رویکرد مدیریت همچنان برمبنای منطق سرنیزه و چکمه باقی بماند، ده‌برابرشدن نیرو‌ها نیز نتیجه‌ای نخواهد داشت.

حادثه تلخ در پاسگاه گتون، جایی که محیط‌بانان فاقد دوربین نظارتی بودند تا بتوانند مهاجمان را شناسایی کنند، نمونه بارز این کمبود زیرساختی است. تجهیز و تأمین امنیت پاسگاه‌ها باید در اولویت مطلق قرار گیرد تا از تکرار چنین‌فجایعی جلوگیری شود. با تحقق این ارتقای دانش‌محور و فناور‌محور، می‌توانیم در دهه‌های آتی به درخشان‌ترین افق‌های حفاظتی دست یابیم.