به گزارش شهرآرانیوز، در روزگاری که بسیاری از زنان برای پایداری خانواده در کنار همسرانشان به میدان کار آمدهاند، زنانی نیز هستند که فراتر از نانآوری، نانآفرینی کردهاند. نرگس شفائی یکی از همین زنان است؛ دختری از فریمان که روزی بهاجبار بیماری پدر پا به بازار کار گذاشت، اما چنان پیش رفت که امروز نامش با کارآفرینی، نوآوری و تلاش گره خورده است. از تنور داغ نانوایی تا مدیریت سه تعاونی در حوزه حملونقل، بیمه و انرژی خورشیدی، او نشان داده است که «پایان» فقط بهانهای است برای آغاز کاری تازه.
نرگس شفائی، متولد ۱۳۵۷ و فارغالتحصیل رشته مدیریت بیمه است. وقتی پدرش به دلیل سکته مغزی از کار افتاد، او جوانترین تصمیمگیرنده خانواده شد. پدرش، مردی با سواد ابتدایی، اما ذهنی روشن، از کودکی به او آموخته بود که «شیر نر و ماده ندارد». همین باور، جسارت کار و تصمیمگیری را در وجودش ریشهدار کرد.
با ازکارافتادگی پدر و خانهدار بودن مادر، نرگس راهی جز کار نداشت. سرمایهی دامداری پدر را فروختند تا کسبوکاری تازه آغاز شود. مادر همیشه پشتش بود و میگفت: «کاری را که به نتیجهاش باور داری، شروع کن. اگر کم آوردی، روی طلاهای من حساب کن.»
نانوایی، نخستین انتخابش بود. اما در آن روزها مجوز نانوایی به نام زنان صادر نمیشد. او مجوز را به نام مردی گرفت و کار را در قاسمآباد مشهد آغاز کرد. کارگرانش به محض فهمیدن که صاحب مغازه زن است، او را ترک کردند. اما نرگس عقب ننشست؛ خودش پشت تنور ایستاد، نان پخت، دخل را گرداند و کمکم اعتماد مشتریان و کارگران را جلب کرد. شش ماه بعد، پدرش حالش بهتر شد و کنار دست دخترش روی صندلی نانوایی نشست؛ تماشاگر لبخند موفقیتی که در دل سختی شکل گرفته بود.
{$sepehr_key_163846}
وقتی نانواییاش روی روال افتاد، تصمیم گرفت افق کاریاش را گسترش دهد. نخستین تعاونیاش، «شقایق سیر رضوان»، با راهاندازی آژانس بانوان متولد شد. ۴۵ راننده زن و ۱۸۰ راننده سرویس دانشآموزی در این مجموعه مشغول کار شدند. اما با شیوع کرونا، فعالیت حملونقل مختل شد و بسیاری از زنان شغلشان را از دست دادند.
او به جای تسلیم، باز هم آستین بالا زد و اولین اتحادیه شرکتهای تعاونی حملونقل بانوان شرق کشور را بنیان گذاشت. سپس مجموعهی «بانوتاکسی» را بهعنوان نخستین شرکت تعاونی تأمین نیاز استارتآپی بانوان راهاندازی کرد؛ اپلیکیشنی که امروز برای دهها زن شغل ایجاد کرده است.
نرگس شفائی در ادامه مسیر، تعاونی «آتیهسازان» را تأسیس کرد و نمایندگی بیمه گرفت. سپس دو پروژه جدید در حوزه نیروگاههای خورشیدی و تولید عسل را نیز آغاز کرد. او میگوید: «در هر شرایطی میتوانم شغل ایجاد کنم. هر بار قبل از شروع، سه ماه درباره کار تحقیق میکنم. خطرپذیری در خون من است.»
در تمام این سالها، هیچ وامی دریافت نکرده و همه طرحهایش را با سرمایه شخصی پیش برده است. به باور او، «قسط تمرکز را از کارآفرین میگیرد و خلاقیت را میخشکاند».
امروز نرگس شفائی نایبرئیس اتحادیه تعاونیهای تولیدکننده استان است و مسئولیت معینهای اقتصادی چند شهرستان را نیز بر عهده دارد. در کارنامهاش عنوانهایی، چون «مدیرعامل برتر»، «زن نمونه»، «تعاونگر نمونه» و «کارآفرین برتر کشور» دیده میشود.
او اهل گلایه نیست. روزی ۱۲ ساعت کار میکند و باور دارد که کارآفرین واقعی تعطیلی نمیشناسد. «۱۵ سال است تلویزیون ندیدهام. خبرها را فقط از رادیو و هنگام رانندگی میشنوم. چون معتقدم کسی که منتظر شرایط بهتر بماند، هیچوقت شروع نمیکند.»
از نگاه نرگس شفائی، کسی که در مسیر کارآفرینی سد میبیند، هنوز کارآفرین نشده است. او میگوید: «با ترس نمیشود کاری راه انداخت. افراد باید جسارت داشته باشند. کارآفرین کسی است که وقتی مانعی میبیند، مسیر تازهای میسازد.» سال ۸۱ ازدواج کرد و از همان ابتدا به همسرش گفت مسئولیت خانواده را به عهده دارد. او پذیرفت. حالا هر بار که نرگس ایده تازهای دارد، همسرش لبخند میزند و میگوید: «تو میتوانی».
نرگس شفائی، زنی است که معنای واقعی نانآوری را از دل نانوایی آغاز کرد و به نانآفرینی رساند؛ زنی که باور دارد هیچ نقطه پایانی برای آغاز دوباره وجود ندارد.