راه حق جز طریق فاطمه(س) نیست | روایتی از رسالت جاودانه‌ حضرت زهرا(س) در گفت‌و‌گو با آیت‌الله علم‌الهدی

به گزارش شهرآرانیوز؛ ایام فاطمیه، یادآور غربت بانویی است که مظلومیتش در مرز تاریخ متوقف نماند، بلکه به فریادی جاودان برای عدالت و حقیقت بدل شد؛ از خانه سوزان مدینه تا اشک‌های خاموش شبانه، از خطبه فدکیه تا وصیت پنهانِ شبانه دفن، فاطمه‌زهرا (س) نه‌تنها بانویی رنج‌دیده، بلکه مظهر آگاهی، مقاومت و عبودیت خالص دربرابر خداست.

درباره این موضوع با آیت‌الله علم‌الهدی، نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی و امام‌جمعه مشهد مقدس، گفت‌و‌گو کرده‌ایم و از زوایای گوناگون به روایت این مظلومیت و عظمت پرداخته‌ایم؛ از فریاد حق‌خواهی او دربرابر انحراف امت تا پیام ماندگارش برای بندگی خدا. فاطمه (س)، تنها یک خاطره نیست؛ او راهی است برای نزدیک شدن به خدا و الگویی برای پاکی و نوری که هنوز در وجدان انسان‌ها می‌تابد.

فاطمه؛ فریاد مظلومیت جاودان تاریخ

در روزگاری که هنوز صدای رسول رحمت در گوش امت طنین داشت و بوی بهشت از خانه کوچک علی و فاطمه بر کوچه‌های مدینه می‌وزید، حادثه‌ای روی داد که وجدان تاریخ را تا ابد آزرده ساخت. دختر پیامبر، همان که پدر درباره‌اش فرمود: «فاطمه بَضعَه منّی، مَن أغضَبَها فقد أغضَبَنی»، آماج ظلمی شد که در هیچ کتابی نمی‌گنجد و در هیچ وجدانی فراموش نمی‌شود.

مردم عصر پیامبر (ص)، بار‌ها شاهد بودند که پیامبر اعظم دربرابر دیده همگان، دست دخترش را می‌گرفت، می‌بوسید و می‌فرمود: «هی قلبی و روحی التی بین جنبَیَّ.»، اما همین امت، اندک زمانی پس از رحلت او، دربرابر خانه فاطمه جمع شدند، در خانه‌اش را سوزاندند و صدای گریه‌اش را با بی‌مهری پاسخ دادند. آنچه در آن روز بر فاطمه گذشت، نه‌تنها جراحتی بر پهلوی او، بلکه زخمی بر قلب تاریخ بود که هرگز التیام نیافت.

مظلومیتی دوگانه

در تاریخ انسان، مظلومان بسیاری بوده‌اند، اما هیچ مظلومی، چون فاطمه نیست؛ زیرا مظلومیت او در دو بعد تحقق یافت: از یک‌سو حرمت شخصیتی که یگانه یادگار پیامبر بود، شکسته شد و از دیگرسو، حق مادی و اجتماعی او به غارت رفت. فدک، نماد این مظلومیت است؛ سرزمینی که سند مالکیت آن در دستان او بود، اما با توجیهی ناروا از او غصب شد تا راه انحراف از عدالت و امامت هموار شود.

زهرا (س) در خطبه فدکیه، با بیانی آتشین، اما سرشار از منطق قرآن، نه برای باغی از نخل، بلکه برای حق پایمال‌شده ولایت قیام کرد. او فریاد حق‌طلبی را با کلامی روشن به تاریخ سپرد: «ای مردم! بدانید من دختر پیامبر شما هستم....».

اما مظلومیت فاطمه (س) تنها در سلب فدک خلاصه نمی‌شود؛ درد بزرگ‌تر، بی‌مهری امتی بود که حق رهبری علی (ع) را نادیده گرفتند و وصیت پیامبر را فراموش کردند. آن‌گاه که علی، مأمور به صبر شد تا اسلام از بین نرود، زهرا ماند تا فریاد مظلومیت را زنده نگاه دارد.

فاطمه؛ تجلی مقاومت آگاهانه

مبارزه فاطمه (س)، نه از سر عاطفه شخصی، بلکه از عمق ایمان و تعهد به رسالت الهی بود. او نخستین زن مجاهد پس از پیامبر است که با خطبه، با اشک، با صبر و با شهادت خویش، اسلام ناب را از تحریف نجات داد. فاطمه، مظهر عقلانیت مقاومت است؛ همان‌گونه که علی (ع) با صبرش اسلام را زنده نگه داشت، فاطمه با فریادش، وجدان‌ها را بیدار کرد. او می‌دانست که سکوت دربرابر انحراف، مرگ ارزش‌هاست، ازاین‌رو با زبان حقیقت سخن گفت، با حضور در مسجد و گفت‌و‌گو با مهاجر و انصار، چهره نفاق را آشکار ساخت.

خطبه‌های حضرت زهرا (س) در مسجد و خانه‌های انصار، نه‌صرفا شکایت از یک غصب مالی، بلکه اعلان خطر درباره انحراف خلافت از مسیر نبوت بود. او فرمود: «به خدا سوگند، دنیا را برگزیدید و آخرت را فروختید!» این سخنان، آغاز نهضتی بود که تا امروز ادامه دارد.

اشک فاطمه؛ ادامه رسالت

در آن روز‌های کوتاه، اما سرنوشت‌ساز پس از رحلت پیامبر، (ص) فاطمه (س) شب و روز گریست. مدینه، صدای گریه او را تاب نیاورد؛ حتی دشمنانش گفتند: «یا علی! یا شب بگرید یا روز.»، اما اشک‌های زهرا (س)، زبان تاریخ بود. او با هر اشک، سندی بر مظلومیت اهل‌بیت (ع) را امضا می‌کرد تا حقیقت در گردوغبار تبلیغات گم نشود.

گریه‌های فاطمه، فریاد خاموش تاریخ بود؛ گریه‌ای که نه از ضعف، بلکه از قدرت ایمان سرچشمه می‌گرفت. گریه‌ای برای هشدار، برای بیداری، برای ثبت مظلومیتی که باید تا قیامت، الهام‌بخش آزادگان باشد. از همین‌رو، شهادت او پایان یک زندگی نیست، بلکه آغاز راهی است که با خون حسین (ع) در کربلا امتداد یافت. اگر فاطمه در مدینه مظلومانه ایستاد، حسین در کربلا همان فریاد را با شمشیر تکرار کرد.

جلوه‌ای از اوج صبر و عظمت

در لحظه‌هایی که فاطمه (س) بر بستر شهادت افتاده بود، علی (ع) درکنارش نشسته بود و اشک می‌ریخت. فرزندان کوچک، حسن و حسین، بر چهره مادر بوسه می‌زدند. زهرا در واپسین لحظات، به همسرش فرمود: «یا علی! تو را وصیت می‌کنم که مرا شب غسل بده و شب کفن کن و شبانه به خاک بسپار و کسی را باخبر مکن!» علی (ع) نیز به وصیت او عمل کرد؛ او را غسل داد و در دل شب، بی‌صدا به خاک سپرد؛ نه نشانی از قبر باقی گذاشت و نه اجازه داد ستمگران آن را بشناسند. این گمنامی، خود بزرگ‌ترین بیانیه تاریخی است؛ سندی جاودان از اعتراض یک زن علیه تمام ستم‌ها و انحراف‌ها.

فاطمه؛ الگوی همیشگی انسانیت

فاطمه‌زهرا (س) فقط یک شخصیت تاریخی نیست؛ او مکتب است، مدرسه ایمان و آزادگی است. هرگاه عدالت خاموش شود، فاطمه فریاد می‌زند. هرگاه حق در حاشیه قرار گیرد، صدای زهرا از میان قرون بلند می‌شود. او نه‌تنها مادر ائمه، که مادر تمام مؤمنان است. از دامان او نسل مقاومت، از علی (ع) تا مهدی (عج)، ریشه گرفت.

در نگاه شیعه، شهادت زهرا، حلقه اتصال بین پیامبر و کربلاست؛ از خانه سوزان مدینه تا خیمه‌های خونین عاشورا.

امروز، پس از قرن‌ها، هنوز اشک فاطمه جاری است؛ در دل هر آزاده‌ای که از ظلم بیزار است و به مظلوم عشق می‌ورزد. یاد او، الهام‌بخش تمام زنانی است که در برابر تحقیر و انحراف می‌ایستند. فاطمه، الگوی زن مؤمن، مادر مجاهد و صدای عدالت است؛ صدایی که نه در طنین تاریخ خاموش می‌شود نه در غوغای سیاست‌های زمان گم.

فاطمه‌زهرا (س)، نخستین شهید راه ولایت بود؛ بانویی که با سکوتش، فریاد زد، با اشکش جنگید و با شهادتش، حقیقت را جاودانه کرد. یاد او نه‌فقط یاد یک مظلومه تاریخ، که یاد عدالت، آزادی، و بیداری وجدان انسانی است.

{$sepehr_key_164131}

آیا این کار، حضرت زهرا (س) را خشنود می‌کند؟

اهل‌بیت (ع) مشتاق نزدیکی ما به خدایند. محبت آنان، ما را مشمول لطف و شفاعت بی‌پایانشان می‌کند. آنان برای ما دعا می‌کنند و پناهمان هستند، اما دربرابر این همه مهر، تنها یک انتظار دارند؛ اینکه ما بندگان خالص و باتقوای خدا شویم.

این، همان «اقامه‌صلاه» و برپاداشتن عبودیتی است که ابراهیم خلیل‌الرحمن برای ذریه‌اش آرزو کرد و در وجود مقدس پیامبر (ص) و اهل‌بیت (ع) محقق شد. الگوی ما حضرت زهرا (س) است که فرشتگان آسمان، نور عبادت او را همچون ستارگان درخشان می‌دیدند. پیام واضح این است: محبوبیت نزد اهل‌بیت (ع)، در گرو بندگی خداست. اگر لحظه‌ای به گناه می‌اندیشیم، کافی است بپرسیم: «آیا این کار، زهرا (س) را خشنود می‌کند؟»

به رنگ اهل‌بیت (ع) درآییم

ارزش و امتیاز اهل‌بیت (ع) در مقام قرب و عبودیت بی‌نظیرشان در پیشگاه خداست. در زیارت جامعه‌کبیره می‌خوانیم: «اگر شفیعی مقرب‌تر از محمد و آل‌محمد می‌یافتیم، به‌سراغشان می‌رفتیم.» این، اعترافی به اوج بندگی آنان است. فاطمه زهرا (س) که بانوی جهانیان است، آن‌چنان با قلبش به عبادت خداوند می‌ایستاد که خداوند، شیعیانش را از آتش دوزخ، ایمن اعلام کرد.

اینجاست که پیام اهل‌بیت (ع) برای ما روشن می‌شود و آن، راه دوستی و پیروی از خاندان رسالت است. این نیست که فقط در مصیبت‌هایشان برایشان بگرییم، بلکه این است که در زندگی، همچون آنان باشیم؛ به رنگ آنان درآییم و با دوری از گناه، خشنودی آنان را جلب کنیم. این، همان عبودیتی است که آنان از ما می‌خواهند.