به گزارش شهرآرانیوز، هفدهساله است؛ چهرهاش غمگین و بیرمق، گویی شوق زندگی از نگاهش رخت بسته است. برای یک نوجوان، این غم عمیق دور از انتظار است. هنوز درگیر مسئولیتهای بزرگسالی نیست؛ نقش اصلیاش تحصیل است و آنگونه که تصور میشود، نباید با بحرانهای سنگین اجتماعی و فکری روبهرو باشد. اما روایت او از جهان ذهنیاش چیز دیگری است؛ از پرسشهای مذهبی و اجتماعیاش میگوید، از دغدغههای آینده، از تنهایی در دل خانواده. هرچه بیشتر سخن میگوید، روشنتر میشود که این غم نه از مدرسه، نه از جامعه، بلکه از درون خانه ریشه میگیرد؛ جایی که باید مأمن باشد، اما میدان قضاوت شده است.
در نگاه جمعی، تصور میشود نوجوان نباید درگیر رنجهای عمیق باشد، اما این انتظار سالهاست بیاعتبار شده. نوجوان امروز در دنیایی زندگی میکند که اطلاعات با سرعتی سرسامآور در جریان است. او بیشتر میداند، و همین دانستن بهای سنگینی دارد: اضطراب بیشتر، ترس از شکست، و دغدغه راهیابی به آینده.
اما انتظارات خانواده و جامعه همچنان بر اساس الگوی نسلهای گذشته است. این تضاد، زمینهساز فشارهایی است که بهسادگی دیده نمیشوند، اما بهآرامی روح نوجوان را فرسوده میکنند.
{$sepehr_key_164783}
در دهههای گذشته، مسیرهای پیشروی نوجوان محدود و قابل پیشبینی بود؛ دانشگاه یا ازدواج. اما امروز مسیرها بسیارند؛ انتخابها پیچیدهتر شدهاند؛ اما انتظارات همان است. نوجوان خود را میان چندراهیهایی مییابد که هرکدام پیامدهای جدی دارند. در این میان، مقایسهها نیز از جمع کوچک خانواده و مدرسه فراتر رفته و به شبکههای جهانی رسیده است. نوجوانی که هنوز تجربه کافی ندارد، باید در جهانی پر از اطلاعات بهروز، بهترین تصمیم را بگیرد؛ و این صحنهای است که بهسادگی به سردرگمی و فقدان اعتمادبهنفس میانجامد.
در میانه این فشارها، نوجوان بیش از هر زمان به احساس تعلق نیاز دارد؛ احساسی که به او بگوید «جایی هست که من را میفهمند». اما زمانی که نوجوان با چالشهای بیرونی به خانه پناه میآورد و با مقایسه و قضاوت روبهرو میشود، خانه به جای پناهگاه، به میدان نبرد تبدیل میشود. اینجاست که فاصلهها شکل میگیرد. نوجوان رها میشود در میان طوفان، بیریسمانی برای چنگ زدن.
بهویژه برای دختران که در فرایند پرورش، پیوندهای عاطفی نقش عمیقتری دارند، این احساس تعلق حیاتیتر است. خانواده، بهویژه مادر، باید کانون حمایتی باشد؛ نه ابزار مقایسه نسلی و نصیحتهای تکرار شده.
نسل جدید، جهانی متفاوت را تجربه میکند؛ جهان پرسرعت، پرگزینه، پرمسئله. تربیت این نسل نیازمند درک جهان ذهنی آنان است، نه تکرار الگوهای کهنه. میزان محبت، همدلی و شنیدن فعال والدین، بیش از هر نصیحتی کارآمد است. نوجوان نیاز به جایی دارد که بتواند به آن تکیه کند، جایی که احساس کند «متعلق است». خانواده اگر نقش پناهگاه را از دست بدهد، نوجوان را از مهمترین منبع امنیت عاطفی محروم کرده است. خانواده باید مأمن باشد، نه میدان قضاوت.