به گزارش شهرآرانیوز؛ ساعت ۳:۵۰ بامداد بود که یکی از اهالی منطقه احمدآباد با شنیدن صدای تخریب دیوار از مجتمع در حال ساخت همسایه از خواب پرید. تداوم صدای تخریب دیوار، این مرد را کنجکاو کرد و به پشت پنجره آپارتمانش کشاند. این شهروند مدتی در مقابل پنجره ایستاد تا اینکه مرد جوانی را دید که با یک کیسه پارچه‌ای، از ساختمان در حال احداث بیرون آمد؛ مرد جوانی که مستقیم به سمت یکی از سه دستگاه موتورسیکلت پارک شده در مقابل یک کارگاه ساختمانی رفت. او کیسه اش را به روی زین یکی از موتورسیکلت‌ها بست و به داخل این مجتمع در حال ساخت برگشت.
این شهروند که حالا کنجکاو و مشکوک شده بود، از بالا نگاهی به اتاقک نگهبانی این کارگاه ساختمانی انداخت و هرچه نگاه کرد، باوجود چراغ روشن اتاقک، نتوانست نگهبان میان سال را ببیند؛ موضوعی که ظن این مرد را بیشتر کرد و سبب تماس فوری او با پلیس شد. این شهروند در گزارش خود به پلیس گفت مرد جوانی را دیده که از داخل مجتمع در حال احداث بیرون آمده و کیسه بزرگی را روی زین یک موتورسیکلت گذاشته است.
او بدون اشاره به تعداد موتورسیکلت‌های پارک شده، از سرنوشت نگهبان این ساختمان نیز ابرازنگرانی کرد. بلافاصله پس از این تماس، سرهنگ حسن قادری، رئیس کلانتری احمدآباد، با صدور دستوری فوری، نزدیک‌ترین واحد گشت نامحسوس کلانتری احمدآباد را برای راستی آزمایی خبر، به محل اعزام کرد و در ادامه، رئیس دایره تجسس این کلانتری را مسئول رسیدگی به این گزارش کرد.
به دنبال این دستور بود که مأموران گشت نامحسوس در محل حاضر شدند؛ مأمورانی که ضمن تأیید خبر سرقت از یک کارگاه ساختمانی، از حضور سه دستگاه موتورسیکلت پارک شده و دست کم نور سه چراغ قوه در طبقات ساختمان خبر دادند. با تأیید این گزارش مردمی، بلافاصله مأموران کلانتری احمدآباد به سرپرستی وحید سلیمانی، رئیس دایره تجسس، به ساختمان رفتند. ساعت ۴ بامداد، هم زمان با رسیدن واحد‌های گشت پلیس، دو متهم با دو کیسه پارچه‌ای از ساختمان خارج شدند؛ متهمانی که پس از مشاهده خودروی پلیس، بلافاصله با موتورسیکلت از محل متواری شدند.
با فرار این افراد، متهم سوم نیز سراسیمه از ساختمان خارج شد و سعی کرد با یک موتورسیکلت بگریزد؛ اگرچه مأموران کلانتری احمدآباد پس از هشدار‌های پیاپی و طی مسافتی کوتاه، او را متوقف و دستگیر کردند. پس از دستگیری متهم، مأموران در بازرسی از موتورسیکلت موفق به کشف مقادیری کابل برق و تجهیزات ساختمانی شدند؛ تجهیزاتی که متهم درباره آن‌ها شروع به بیان ادعا‌های مضحک کرد.
پیداشدن نگهبان بیهوش
متهم پس از دستگیری گفت که برق کار است و برای تعمیرات وارد ساختمان شده است و مدعی شد که لوازم کشف شده از او، همه متعلق به خودش است. به دنبال این ادعا‌های واهی، رئیس دایره تجسس کلانتری احمدآباد در تماسی تلفنی موضوع سرقت از این مجتمع در حال ساخت را به مالک این پروژه اطلاع داد؛ شخصی که در واکنش به این خبر گفت که نگهبان پروژه پاسخ تلفنش را نمی‌دهد و ممکن است اتفاقی برای او افتاده باشد.
با هماهنگی مالک، مأموران برای اطلاع از سرنوشت نگهبان وارد کارگاه ساختمانی شده و در آن با پیکر نیمه جان نگهبان پنجاه وپنج ساله روبه رو شدند. بررسی وضعیت حیاتی نگهبان، نشان داد که ضربان قلب و نبضش ضعیف شده، اما هنوز زنده است. ساعت از ۴:۳۰ بامداد گذشته بود که امدادگران اورژانس، نگهبان را به نزدیک‌ترین مرکز درمانی منتقل کردند.
دادن غذای مسموم به نگهبان
پس از انتقال نگهبان به بیمارستان، بازجویی از متهم آغاز شد، متهمی که مدام می‌گفت برای تعمیرات وارد کارگاه شده است و آن دو نفری را که با دیدن پلیس از محل متواری شدند، نمی‌شناسد؛ اما ادعا‌های متهم به محض اینکه شنید ممکن است نگهبان جان ببازد، رنگ دیگری به خود گرفت. متهم وقتی از اوضاع وخیم نگهبان اطلاع پیدا کرد، معترف شد که با دو همدستش که دوستان قدیمی و هم محله‌ای هستند، به نگهبان با قرص خواب داده‌اند.
متهم در بازجویی‌های تخصصی ادامه داد: از یک رستوران، چهار پرس غذا به همراه ماست و نوشابه خریدیم و یک پرس از غذا‌ها را با داروی خواب آور مخلوط کردیم و سپس به این کارگاه ساختمانی رفتیم. آنجا که رسیدیم، به نگهبان گفتیم که برای تو غذای نذری آوردیم. او با دیدن غذا، خیلی خوش حال شد؛ اما وقتی غذا را گرفت، متوجه باز بودن درِ ماست پاستوریزه شد و پرسید چرا ماست باز است؟
متهم که می‌کوشید نقش خود را کم رنگ و نقش همدستانش را پررنگ کند، ادامه داد: وقتی نگهبان پرسید چرا ظرف ماست باز شده، همه نگران شدیم؛ چون بیشترِ داروی خواب آور را در ماست ریخته بودیم. اما همدستم محترمانه از او عذرخواهی کرد و گفت «همین الان درِ ظرف اتفاقی باز شد. اشکالی ندارد، هرچند بیشتر مغازه‌ها الان تعطیل شدند، اما یک ظرف ماست دیگر برای شما می‌خرم.»
نگهبان با شنیدن این حرف شرمنده شد و گفت نه پسرم، همین خوب است و تشکر کرد. ما از آنجا رفتیم و غذای خودمان را خوردیم و کمی منتظر شدیم تا نگهبان با خوردن غذا بیهوش شود. بعد هم برگشتیم و وقتی مطمئن شدیم نگهبان بیهوش شده است، شروع به سرقت لوازم کردیم.
{$sepehr_key_165326}
دستگیری متهم فراری در باغ متروکه
سه روز پس از این سرقت بود که از بیمارستان خبر رسید نگهبان ساختمان به هوش آمده است و دو روز بعد نیز او از بیمارستان مرخص شد. هم زمان با این خبر خوب، مأموران با همکاری متهم دستگیر شده، محل اختفای یکی از متهمان فراری را در باغی متروکه در منطقه ده غیبی ردزنی کردند.
با حضور پلیس در این باغ، متهم به انتهای باغ گریخت و تلاش کرد از دست مأموران فرار کند؛ تلاشی که با توجه به محاصره باغ توسط پلیس در آن ناکام ماند و متهم سرانجام دستگیر شد. او نیز مانند همدستش پس از دستگیری، منکر هرگونه جرمی شد؛ اما پس از انتقال به کلانتری و اطلاع از اعترافات همدستش، در بازجویی فنی به سرقت از مجتمع و بیهوش کردن نگهبان با همدستی دو متهم دیگرش اعتراف کرد.
اعتراف پس از ۱۰ روز انکار
پس از دستگیری متهم دوم، تحقیقات پلیس نشان می‌داد آخرین عضو این باند مدام محل اختفایش را تغییر می‌دهد؛ جابه جایی‌هایی که سرانجام پایان یافت و مأموران دایره تجسس کلانتری احمدآباد با همکاری کلانتری طرق، موفق به ردزنی محل اختفای آخرین متهم شدند. با کشف محل اختفای متهم سوم، مأموران با هماهنگی مقام قضایی، این فرد را در جریان یک عملیات تعقیب و گریز دستگیر کردند.
متهم پس از انتقال به کلانتری احمد آباد، مانند دو همدست دیگرش، منکر ارتکاب هرگونه جرمی شد؛ اما وقتی درباره اعترافات آن‌ها شنید، مدعی شد که آن‌ها را نمی‌شناسد. مقاومت متهم برای اعتراف به این سرقت، ۱۰ روز طول کشید تا اینکه او پس از شهادت دادن نگهبان و سایر مستندات پلیس، به ناچار به این سرقت اعتراف کرد. پس از تکمیل پرونده و معرفی متهمان به دادسرا، تحقیقات پلیس برای کشف دیگرجرائم احتمالی متهمان ادامه دارد.