زمین و آسمان مطیع و فرمان‌بردار پروردگار هستند

انسان‌انگاری و طبیعی‌گرایی، دو عامل اصلی تصورات نادرست درباره خداوند است. یکی از تصوراتی که مرز بین «ایمان توحیدی» و «طبیعی‌گرایی» را مشخص می‌کند، این سؤال است که آیا خداوند، انسان و جهان را آفریده و آن را به حال خود رها کرده است و جهان، خودش طبق قوانین اداره می‌شود یا نه، خدا بعد از آفرینش جهان، کنار نرفته است و انسان و جهان را مدیریت می‌کند؟

یکی از پندار‌های نادرست درباره خداوند، این است که خداوند انسان و جهان را آفریده و آن را به حال خود رها کرده است. خدا قوانینی را در سرشت جهان و انسان قرار داده است و جهان با همین قوانین مانند یک ساعت منظم کار می‌کند.

این پندار و تصور از خداوند، نادرست است. کسی که چنین پنداری درباره خدا داشته باشد، دیگر دعا و توکل برای او بی‌معنا می‌شود، به وعده‌های الهی برای پیروزی‌ها، رزق‌وروزی و پاداش اخروی بی‌اعتماد می‌شود و به‌جای اعتماد به خدا، به کائنات و طبیعت تکیه می‌کند. در دنیای معاصر که معنویت‌های نوظهور از گوشه‌وکنار جهان سر برمی‌آورند، افراد را به‌سمت همین قانون‌ها فرامی‌خوانند؛ قانون‌هایی مانند قانون جذب، کارما و مانند آن. این رفتار، ناشی از پندار و تصور نادرست درباره خداوند است.

براساس آیات قرآن کریم، همان‌طور که جهان در ایجادش نیازمند خداوند است، در بقا، ادامه حیات و اداره‌اش نیز وابسته به خداوند است، به‌گونه‌ای‌که اگر لحظه‌ای لطف خداوند از انسان و جهان گرفته شود، جهان به‌طورکلی ازهم گسسته و نابود می‌شود، لذا آن‌گاه که از صفت خالقیت خدا سخن می‌گوییم، به این معناست که خلقت خداوند، دائمی و لحظه‌به‌لحظه در حال مدیریت است، بنابراین خداوند متعال هم خالق انسان و جهان است و هم مدیر آن.

در قرآن کریم صفات «حی، قیوم، مدبر، حفیظ، رقیب» درباره خداوند متعال بیان شده است که بر «مدیر بودن» خداوند تأکید می‌کند. به‌طور نمونه آیه «ا... الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ... یُدَبِّرُ الْأَمْرَ» (یونس، ۳) و آیه «هُوَ الْحَیُّ‌الْقَیُّومُ» (بقره، ۲۵۵) و آیه «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ» (اعراف، ۵۴) به این موضوع تصریح دارند.

صفت «قیوم» یعنی وجودی که قوام همه‌چیز به او وابسته است و اگر لحظه‌ای فیض او قطع شود، هیچ چیزی باقی نمی‌ماند.

از منظر احادیث نیز، خداوند نه‌تنها خالق همه‌چیز است، بلکه به‌صورت فعال و مستمر، جهان را مدیریت می‌کند؛ مانند باغبانی که باغ بزرگی را غرس و از آن مراقبت می‌کند، خدا نیز قوانین و نظام‌های طبیعی و انسانی را برقرار کرده و در همه پدیده‌ها، تعادل و هماهنگی ایجاد کرده است. (بحارالأنوار، ج۳، ص۱۸۵) لذا تمام قوانین طبیعی، مظاهر اراده او هستند، نه جانشین او.

یکی از پیامد‌های خطرناک این تصور که جهان مانند ساعتی براساس قوانین کار می‌کند، این است که شریعت و دستورات خدا را قبول ندارد. تعجب نکنید از اینکه عده‌ای خدا را قبول دارند، اما دستورات او را قبول ندارند! این پندار غلط درباره خداوند، نبوت و دستورات دین را زیرسؤال می‌برد. پیروان این تفکر، وقتی شریعت را نفی کردند، برای اداره جهان و زندگی، سراغ عقل و علم می‌روند و در امور سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی، تنها به عقل و علم بشری اکتفا می‌کنند؛ البته عقل و علم در زندگی انسان بسیار کارآمد هستند، به شرط آنکه بر محور شریعت و دستورات الهی باشند.

راز اینکه خداوند دائم در قرآن کریم می‌فرماید از رسول خدا اطاعت کنید، این است که اطاعت از رسول، لازمه ایمان به خداست. در جای دیگر می‌فرماید: «هرکه از رسول اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است.» (نساء، ۸۰). یعنی کسی نمی‌تواند بگوید من خدا را قبول دارم، اما شریعت او را قبول ندارم.

درحقیقت فرستادن پیامبر، نشانه آن است که خداوند در زندگی انسان دخالت تربیتی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی دارد. اگر جهان را رها کرده بود، نیازی به فرستادن پیامبر نداشت، پس خداوند نه‌تنها جهان را در آغاز آفریده و رها نکرده، بلکه حتی اداره اجتماعی بشر را نیز تحت ولایت خود و فرستادگانش قرار داده است.

نگاه درست درباره این ویژگی خداوند، باعث می‌شود انسان همیشه به خدا تکیه و بر او توکل کند و خواسته‌های خود را از دیگران نخواهد.

به همین مناسبت، به یکی از گره‌های ذهنی جامعه امروز یعنی «آب» و «باران» نیز پاسخ می‌دهیم. در طول تاریخ این‌چنین بوده است که طبیعی‌گراها، نزول و عدم‌نزول باران را به قوانین طبیعت و کائنات نسبت می‌دادند. قرآن کریم، دیدگاه آنان را چنین نقل می‌کند: «سختی‌ها و آسانی‌های زندگی، فراوانی‌ها و خشک‌سالی‌ها، طبیعت روزگار است و ربطی به پیروی‌نکردن از دستورات خدا ندارد.» آنها درباره زندگی می‌گویند: «تنها طبیعت و روزگار است که به انسان‌ها زندگی می‌دهد و انسان‌ها را می‌میراند.» (جاثیه، ۲۴)

قرآن کریم چنین تفکری را به‌شدت رد می‌کند و فراوانی‌ها و خشک‌سالی‌ها را نه قانون طبیعت که دستور الهی می‌داند که وابسته به «خواست الهی» و «رفتار انسان» است. (اعراف، ۹۶)

{$sepehr_key_165973}

واقعیت این است که عدم‌نزول باران، برای عده‌ای نشانه طبیعت‌گرایی و حضورنداشتن خدا در جهان و برای عده‌ای دیگر، نشانه حضور دائمی خداوند در جهان است.

حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در یک بیان زیبا می‌فرمایند: «زمین و آسمان، مطیع و فرمان‌بردار پروردگار هستند و اگر از آسمان باران می‌بارد و زمین سبز می‌شود، به دستور خداوند است.» (خطبه ۱۴۳) آسمان و زمین وقتی دچار خساست می‌شوند، به‌خاطر قوانین طبیعت نیست، بلکه آنان منتظر فرمان الهی هستند. فرمان الهی نیز آن‌گاه صادر می‌شود که ما این تصور نادرست درباره خدا را اصلاح کنیم و خدا را همه‌کاره جهان بدانیم و هم در رفتار و هم در گفتار از پروردگار دو جهان، طلب باران کنیم.