به گزارش شهرآرانیوز؛ روایتی از پیامبر خدا (ص) آمده است: «زمانی بر مردم میآید که ماندن بر دین حق مانند نگه داشتن گلوله آتش در دست است.» در این روزگار، مجالس روضه اهلبیت (ع) یگانه پناهگاه مردم متدین برای نفس گرفتن و آرامش یافتن و بازیابی ایمان و معنویت است که دستاندرکاران این مجالس و جامعه خطبا و مداحان، وظیفه و نقش مهمی در حفظ و ارتقای این گنجینه بزرگ شیعه دارند. بهمناسبت اجلاسیه پیرغلامان اهلبیت (ع) در گفتوگویی با جمعی از پیشکسوتان عرصه مداحی، در این زمینه به بحث نشستهایم.
مشهدالرضا (ع) «بهشت روی زمین» است. زبان حال همه عاشقان امامرضا (ع)، چه با شعر بیان شود و چه با لهجه محلی، در توصیف توسل به این آستان همین است که: «با نام رضا به سینهها گل بزنید/ با اشک به بارگاه او پل بزنید// فرمود که هر زمان گرفتار شدید/ بر دامن ما دست توسل بزنید.»
نکته کلیدی به نقل از بزرگانی، چون مرحوم حجت الاسلام محمد والهکاشمری آن است که در حرم مطهر رضوی، نیازی به تقلا و اذیت کردن خود درمیان جمعیت نیست؛ «همین که خودت را به امامرضا (ع) نشان بدهی، رحمت الهی مثل باران ریزش میکند و غرق رحمت میشوی.» این همان بازاری است که در آن، دلهای خسته و شکسته را میخرند.
اگر در حرم حضرت ثامنالحجج (ع) بهدنبال معجزهای خاص میگردید، بدانید که آنجا «لحظهبهلحظه معجزه است.» کافی است به یک واقعیت ساده توجه کنیم: «ما ایرانیها تا چیزی نگیریم، چیزی نمیدهیم.» انبوه طلا، سکه، پول و نذور گرانبهایی که مرتب در ضریح ریخته میشود، گواه این مدعاست. اینها نذرهایی است که افراد پس از رواشدن حاجتشان ادا کردهاند.
این ارقام، چه بهصورت سنتی و چه به شکل کارتکشیدنهای امروزی، همگی نشان میدهد که صاحبان آنها حاجتروا شدهاند، بنابراین نیازی به جستوجوی اتفاقی خارقالعاده نیست؛ همین چرخه مداوم نذر و اجابت، خود بزرگترین معجزه جاری در این آستان مقدس است.
ظلم روارفته بر شیعه، یک جریان تاریخی مستمر است. مظلومیت امروز شیعه را باید در امتداد همان ظلم تاریخی، تحلیل کرد. اگر به هشت سال دفاع مقدس و فجایعی، چون حلبچه بنگریم، میبینیم که دشمن به زن و دختر و بچه رحم نکرد. این وقایع، در منازعات امروز (مانند جنگ دوازدهروزه) نیز تکرار میشود؛ داریم مذاکره میکنیم، در حین حرف زدن، بمب میزنند و بچه میکشند. اینها همانها هستند؛ تخم همان تخم و ریشه همان ریشه است و این نابسامانیها تا زمان ظهور حضرت بقیه ا... (عج) برای خاتمه دادن به ظلم، ادامه خواهد داشت.
{$sepehr_key_166298}
وقتی دلتان شکست و به حرم امامرضا (ع) مشرف شدید، بدانید که برای گشودن گرهها، قسم دادن ایشان به دو بزرگوار بسیار توصیه شده است. این دو توسل درمیان بزرگان نیز بسیار مجرب و مهم تلقی میشود. اولین وجود مقدس، حضرت امامجواد (ع)، میوه دل امامرضا (ع) و جان ایشان، است. دومین شخصیت، حضرت فاطمههرا (س)، مادر بزرگوار ایشان، هستند. این دو بزرگوار، راهی مطمئن برای جلب عنایت ویژه امام هشتم (ع) و برآورده شدن حاجات محسوب میشوند.
تمام آنچه گفته شد، از توسل و آرزوی عاقبتبهخیری تا امید به حضور امام در لحظه مرگ، در این یک بیت خلاصه میشود: «به جز حسین (ع) مرا ملجأ و پناهی نیست/ در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیست.» این چکیده مکتب است؛ چراکه «ره نجات، حسین است و دوستی حسین/ بهسوی حق بهجز از این طریق راهی نیست». در این مکتب، تمام راهها به حسین (ع) ختم میشود و او یگانه ملجأ و پناهگاه این مسیر است.
جمله معروفی است که هرکه میخواهد نزد امامرضا (ع) به حاجتش برسد، ایشان را به مادرشان زهرا (س) و به میوه دلشان، جوادالائمه (ع)، قسم بدهد تا حاجتش برآورده شود. اما ازآنجاکه خود امامرضا (ع) در حدیثی به ابنشبیب سفارش کردند: «هرجا که رفتید، از حسین ما یاد کنید و برای حسین ما مرثیه بخوانید»، من همیشه وقتی به حرم مطهر امامهشتم (ع) مشرف میشوم و زندگی برایم بسیار سخت میشود و کارم گیر میکند، امامرضا (ع) را به جدشان سیدالشهدا (ع) قسم میدهم و چند خط روضه میخوانم؛ به این امید که به این واسطه که ما به امامحسین (ع) متوسل شدهایم و این توسل، مورد پسند و محبت امام رضا (ع) است، انشاءا... حاجتمان را برآورده کنند.
هرچند که هریک از شهدای کربلا جایگاه ویژه و منحصربهفرد خودشان را دارند و مقامشان والا و رفیع است، اما من در دل آرزو داشتم که جایگاه والای حبیببنمظاهر را میداشتم؛ زیرا پیشینه درخشان او در ایمان و وفاداری سبب شد که با ورودش به کربلا، همه اهلبیت (ع) خوشحال شوند و بگویند: «در این غربت، حبیب آمد.» حبیب، خود یک لشکر برای امامحسین (ع) بود و تنها یک یار نبود، بلکه حضورش مایه دلگرمی و خوشحالی اهلبیت (ع) شد. دلم میخواست چنان جایگاه بلندی میداشتم و مثل آن شهدای بزرگوار کربلا بودم!
ورود به عرصه ستایشگری اهلبیت (ع) برای برخی، ریشهای عمیق در تربیت خانوادگی دارد. این نوکری، میراثی است که نسل به نسل منتقل میشود. هنگامی که فضای خانه از کودکی با روضهخوانی پدر و محبت مادر به این خاندان، معطر میشود، شوق و محبت اهلبیت (ع) از همان سالهای نخست در وجود فرزندان نهادینه میشود. این بستر معنوی اصیل، اولین سنگبنای ورود به مسیر پرفیض مداحی است. رمز موفقیت در این مسیر، نه در تواناییهای فردی، بلکه در مدد الهی، پذیرش و رضایت معصومین (ع) است.
ما باید به این باور قلبی برسیم که حافظ اصلی هیئات و مجالس، خود خداوند متعال است. تاریخ گواه است که دستها، زبانها و قلمهای بسیاری برای خاموش کردن این چراغ تلاش کردهاند، اما خداوند تا قیامت آن را حفظ خواهد کرد، بنابراین مسئولیت اصلی ما این نیست که هیئت را «حفظ» کنیم، بلکه وظیفه داریم آن را به گونهای «نمود» دهیم و «اجرا» کنیم که عاری از هرگونه انقلت و انتقاد باشد و همگان با شوق و ذوق آن را بپذیرند. ما باید با هدف رضایت اهلبیت (ع)، شأن و منزلت این مجالس را حفظ کنیم.
مداحی یک هنر صرفا صوتی نیست؛ رکن اصلی آن، شعر قوی و فاخر است. متأسفانه امروز شاهد ورود برخی اشعار ضعیف و فاقد بار معنایی به مجالس هستیم که نه بار معنایی دارند و نه تأثیرگذاری لازم را. این امر به اصالت هنر مداحی، لطمه میزند. ما باید به توصیه بزرگان عمل کنیم و شعر اصیل و پرمغز اهلبیت (ع) را به مردم ارائه دهیم. تنها از این طریق است که شور حسینی با شعور عمیقتری همراه میشود و از افتادن در دام ظواهر خالی از محتوا جلوگیری میکند.
مداح واقعی باید شمع باشد؛ خودش بسوزد تا نور و گرمیاش را به دیگران انعکاس دهد. مداحی که اشک نداشته باشد و نسوزد، مصنوعی میخواند. توصیه به مداحان جوان این است که وضو، اخلاص و معرفت را در اولویت قرار دهند. باید خودتان در ضمیر کار رسوخ پیدا کنید و وارد شوید تا بتوانید آن «حال» را انعکاس دهید. متأسفانه امروز «قال» (کلام و هیاهو) آمده و «حال» رفته است؛ هیاهو هست، ولی حال نیست. باید بهجای تمرکز بر ظاهر و شور بدون معرفت، به باطن و عمق ارتباط با اهل بیت (ع) بپردازید.
بزرگان ما یکی از اساسیترین رکنهای کار خود را خواندن «پندیات» و مطالب اخلاقی میدانستند؛ چراکه تأثیرگذاری آن در ساختن افراد، بسیار عمیق است. متأسفانه امروز در بسیاری از محافل، بهویژه درمیان جوانترها، پس از چند بیت متن، مستقیم به شور و نوحهخوانی میپردازند و از پندیات غافل میشوند.
اگر میخواهید حال معنوی در مجالس ایجاد کنید و رسالت ذاکری را بهدرستی انجام دهید، باید لابهلای روضه، از فرصت استفاده کنید و به جوانان پندهای اخلاقی بدهید؛ مثلا هنگام روضه علیاکبر (ع) بگویید: «جوان! حواست به نماز صبح، چشمت، قَدمت و کارت باشد.» این توصیهها حلقه وصل محافل حسینی در دنیای وانفساست.
وظیفه ما بهعنوان نوکر و توصیه به مداحان جوان این است که:
۱. اخلاص و حرمت: در مداحی، اول خدا و بعد حرمت اهلبیت (ع) را ملاک قرار دهید. باید خود را جای اهل بیت (ع) بگذارید؛ آیا اگر کسی به ناموس شما حرفی بزند یا نسبتی دهد که خوشایند نیست، خرسند میشوید؟ در همین حد باید تعصب داشت؛
۲. پرهیز از شهرتطلبی: از موبایلگرایی و شهرتطلبی که امروز گریبانگیر عدهای شده است و بهدنبال «آقای ایکس» شدن هستند، پرهیز کنید. بهدنبال رضایت حضرت زهرا (س) و امامحسین (ع) باشید. کسانی هستند که صدای عالی دارند، اما هنگام فیلمبرداری میگویند: آقا خاموش کن، بگذار حضرت زهرا (س) فیلممان را بردارد؛
۳. خواندن شعر خوب و صحیح: شعر خوب بخوانید! اینقدر شعر بکر و عالی هست. متأسفانه امروز بسیاری از اشعار را غلط میخوانند یا از روی تلفنهمراه میخوانند. باید شعر را حفظ کرد و قبل از خواندن، آن را به استادان و اهلفن مانند آقای شفق و آقای رستگار نشان داد تا هم از نظر غلط املایی و هم از نظر روایت، مورد تأیید باشد.