به گزارش شهرآرانیوز، در یکی از مجتمعهای مسکونی شهر، چند مادر از تغییر رفتار فرزندانشان گلایه میکردند؛ کودکانی که بیدلیل پرخاشگر شدهاند، درس را رها کردهاند یا در خود فرو رفتهاند. وقتی کمی پای صحبتها نشستیم، رد مشترکی در حرفها پیدا شد؛ والدینی که از سر خستگی، عصبانیت یا ناآگاهی، مدام بچهها را سرزنش میکنند، آنها را با دیگران مقایسه میکنند یا با کلمات تند و تحقیرآمیز برچسب میزنند. رفتارهایی که شاید «جدی» به نظر نرسند، اما پایه بسیاری از بحرانهای روحی و رفتاریاند.
برای بررسی این موضوع، سراغ حسین جانعلیپور، روانشناس کودک و نوجوان رفتیم. او معتقد است بخش بزرگی از کودکآزاری از نوع آزارهای روانی است؛ آسیبهایی که دیده نمیشوند، اما اثرشان از تنبیه بدنی عمیقتر است.
جانعلیپور توضیح میدهد: «کودکآزاری فقط ضربهزدن یا تنبیه بدنی نیست. هر رفتاری که عزتنفس و امنیت روانی کودک را تهدید کند، از توهین و تحقیر گرفته تا نادیدهگرفتن و مقایسهکردن، مصداق خشونت است.»
به گفته او، والدین بسیاری به اشتباه تصور میکنند این رفتارها «تربیت» محسوب میشود، در حالی که نتیجهاش معمولاً برعکس است: «این آسیبها بیصدا و تدریجی اتفاق میافتند و بچهها سالها بعد با پیامدهایش درگیر میمانند.»
به گفته این روانشناس، اثرات آزارهای خاموش در رفتار و آینده کودکان آشکار است؛ از کاهش عزتنفس و انزوا تا افت تحصیلی، فرار از خانه، خودزنی و ناتوانی در مدیریت هیجان.
«وقتی کودک مدام تحقیر و سرزنش میشود، تصویری که از خود میسازد مخدوش میشود. این بچهها در بزرگسالی نیز در روابطشان مشکل دارند، در محیط کار اعتمادبهنفس کافی ندارند و در تصمیمگیریهای مهم زندگی مردد میمانند.»
بخش مهمی از این آسیبها به گفته جانعلیپور از سبک فرزندپروری برمیخیزد. برخی والدین بیش از حد سختگیرند، برخی دیگر مدام نقد میکنند و گروهی هم اصلاً با ویژگیهای رشدی کودکان آشنا نیستند.
او تأکید میکند: «تربیت سالم نیازمند آگاهی است. والدین باید بدانند در هر سن، کودک چه نیازهایی دارد و چگونه باید با هیجانهای او برخورد کرد.»
این روانشناس چند راهکار عملی پیشنهاد میدهد: