به گزارش شهرآرانیوز، دورتادور اتاق پر است از تولیدات هنری ریز و درشتی که هرکدام با رنگ و طرحی چشم را میگیرند؛ سوزندوزی، پتهدوزی، بلوچیدوزی، انواع بافتنی، جعبههای جواهردوزی، لباسهای ایرانی، کوسنهای گلدوزی و تابلوهای کوچک و بزرگ نقاشی. فضایی شبیه جزیرهای از هنر؛ اتاقی که زنانی با سوزن و کاموا در دست، منتظرند تا ناهید دلشاد راد ایراد کارشان را ببیند. یکی کارش را تمام کرده، یکی مشغول جواهردوزی است، دیگری تابلوهایش را آورده تا نقد شود و من در گوشهای ایستادهام و از اینهمه خلاقیت لذت میبرم؛ خلاقیتی که با دستهای زنان هنرمند جان میگیرد.
اینجا یکی از اتاقهای مجتمع امام رضا(ع) است؛ جایی که ناهید دلشادراد رنگوبوی هنر ایرانی را در آن زنده کرده و با آموزش دقیق، تلاش میکند فرهنگ و هنر اصیل ایرانی را دوباره در زندگی زنان رونق دهد؛ هنری که در خانواده او سابقهای ریشهدار دارد.
{$sepehr_key_168376}
از نگاه بسیاری، هنرهای فنی را باید کنار یک استادکار آموخت تا فوتوفن واقعی دست آدم بیاید. ناهید دلشادراد هم با همین باور، سی سال پیش وارد عرصه هنر شد و حدود بیست سال است آموختههای خود را به زنان علاقهمند منتقل میکند.
او میگوید: «۲۵۰ سال هنر پشت سر من است. پدربزرگ مادریام اولین خیاط فرنگیدوز ایران بود که در اروپا آموزش دیده بود. قرار بود یا پزشک شوم یا شاعر، اما، چون همزمان با همسرم دانشگاه قبول شدم و باید تهران میرفتیم، ادامه ندادم و سراغ طراحی دوخت رفتم. مزون زدم و همزمان در خانه به شاگردانم آموزش میدادم. چون کارم خاص بود، مشتری زیاد داشتم. به خانمها به شرط کار یاد میدادم؛ هم کار خودم جلو میرفت هم آنها راضی بودند. همیشه دنبال احیای هنر ایرانی و اسلامی بودهام. الان ۵۵ رشته سوزندوزی را بلدم و در طراحی لباس صاحب سبک هستم و چند کتاب نوشتهام.»
دلشادراد تاکنون بیش از ۲۰ هزار هنرجو را آموزش داده است؛ از دانشآموزان فنی و حرفهای گرفته تا زنانی که برای امرارمعاش سراغ مشاغل خانگی آمدهاند. او از نخستینهایی است که هنر طراحی دوخت را بهصورت علمی آموزش داد.
«چون عاشق کارم بودم، برای بهترشدن کارم سراغ مهندسی معکوس رفتم؛ لباسهای دستدوم خارجی را میخریدم و میشکافتم تا ببینم چه تکنیکهایی استفاده کردهاند. نکات را یادداشت میکردم و در کارم بهکار میبردم؛ برای همین همیشه مشتری داشتم. در دنیا ۱۰۵ رشته سوزندوزی داریم و من در ۵۵ رشته مهارت دارم. سفر کردهام، خواندهام، آموزش دیدهام و برای رشتهای که دوستش دارم هزینه کردهام تا بهترین باشم. اما مشکلی که الان داریم، آموزشهای سطحی و غیرحرفهای فضای مجازی است. خیلیها فکر میکنند یاد گرفتهاند، ادعا هم دارند، اما کارشان پر از ایراد است و حاضر نیستند پای درس استادی بنشینند که بیشتر بلد است.»
او با هدف ارتقای توان زنان هنرمند، منطقهای مرکزی انتخاب میکند تا دسترسی همه آسان باشد. به دعوت رئیس کانون هنرمندان، از بیست سال پیش در مجتمع امام رضا(ع) آموزش را آغاز میکند؛ آموزشهایی که به تربیت کارآفرینان و صادرکنندگان بسیاری منجر شده است؛ «کلاسها با هزینه کم برگزار میشد و استقبال زیاد بود. انواع بافتنی، دورههای مختلف خیاطی، نقاشی روی پارچه و سفال، چرم، سرمهدوزی، بلوچیدوزی و دیگر رشتهها را تدریس میکردم و ایراد کار هنرجوها را میگرفتم. شاگردان زیادی داشتم که امروز هرکدام دبیر، تولیدکننده یا صادرکنندهاند. حدود ۲۰ هزار شاگرد آموزش دادهام، اما بعد از کرونا و مشکلات اقتصادی، روند کار را تغییر دادم.»
پس از همهگیری کرونا و دشواریهای هنرمندان، دلشادراد تمرکز خود را بر آموزش کارآفرینی گذاشته است. اکنون هر دوشنبه کلاسهای کارآفرینی هنر را در مجتمع امام رضا(ع) برگزار میکند و به فراخور نیاز جامعه، نکات بازاریابی و تولید را به زنان آموزش میدهد.
«مهم است بدانند چه تولید کنند و چطور بفروشند. ریزهکاریهای فنی را یادشان میدهم و کارهای تولیدیشان را همینجا برای عرضه میگذارم. هدفم این است مشاغل خانگی رشد کنند و بازارچههای هنر دوباره رونق بگیرد. برای این اتفاق، آمادهام تمام تجربهام را در اختیار هنرمندان بگذارم. دولت هم باید قدر هنرمندان و پیشکسوتان را بداند و فضا برای فعالیتشان فراهم کند. هنر ایرانی نزد هنرمندانش امانت است و آنها میخواهند آن را سالم به نسل آینده بسپارند.»