به گزارش شهرآرانیوز، در طبقه دوم دانشکده کشاورزی، روی در اتاقش شماره تماس مستقیمش نوشته شده؛ نوشتهای که نشان میدهد درِ ارتباط با دانشجویان همیشه به رویشان باز است. دکتر فخری شهیدی، استاد نمونه کشور و از نخستین زنان پیشگام مهندسی صنایع غذایی، به دانشجویانش گفته است تا ساعت ۱۲ شب میتوانند با او تماس بگیرند. دههها تدریس و پژوهش، صدها شاگرد، دهها استاد دانشگاه و متخصص صنعت غذا و بسیاری از مدیران کشور حاصل سالهایی است که او دانشگاه را خانه خود دانسته است؛ خانهای که بارها برای دیدن بانو شهیدی، دانشجویان سابق از گوشهوکنار کشور به آن بازمیگردند.
فخری شهیدی سال ۱۳۳۵ در تربتحیدریه و در خانوادهای مذهبی، اما تحصیلدوست به دنیا آمد. پدر کارمند ثبتاحوال و مادر خانهدار بود، اما هیچگاه اجازه ندادند دخترانشان از تحصیل باز بمانند. او میگوید:«در شهرستان زندگی میکردیم، اما خانواده همیشه پشت ما بودند. وقتی سال ۵۴ در رشتهای تازهتأسیس در دانشگاه فردوسی قبول شدم، همراه من به مشهد آمدند.»
شهیدی میتوانست در رشتههایی مانند دندانپزشکی یا داروسازی ادامه تحصیل بدهد، اما صنایع غذایی را انتخاب کرد؛ رشتهای که تمام عمرش را برای آن گذاشت و هرگز از انتخابش پشیمان نشد.
او ابتدا یک سال در رشته زمینشناسی تحصیل کرد، اما سال بعد مجدد کنکور داد و جزو اولین گروه مهندسی صنایع غذایی کشور قرار گرفت. کارشناسی و کارشناسیارشد را با رتبه اول گذراند و پس از مدت کوتاهی، بهعنوان مسئول فنی کارخانه «شهدریزان» وارد صنعت شد؛ روزگاری که حضور زنان در چنین مشاغلی معمول نبود.
پس از آن، به دعوت دانشگاه بهعنوان کارشناس آموزشی به گروه صنایع غذایی پیوست و خیلی زود در مسیر هیئت علمی قرار گرفت. شهیدی از همان سالها با ایجاد ارتباط مؤثر میان دانشگاه و صنعت تلاش کرد دانشجویانش را سریعتر به بازار کار برساند؛ به همین دلیل امروز بسیاری از نیروهای کلیدی صنعت غذا شاگردان او هستند.
دکتر شهیدی مهمترین تجربه خود در دهه شصت را حضور در «پایلوتپلنت صنایع غذایی دانشگاه» میداند؛ جایی که همراه تیمش روزانه دههزار قوطی کنسرو برای جبههها تولید و ارسال میکردند. او صبح بخار دیگ را روشن و شبها آخرین نفر خاموش میکرد.
«جنگزدگان در خوابگاه زندگی میکردند و من بهخاطر کار تا نیمهشب همانجا میماندم. آن دوران بعدها کمتر دیده شد، اما اساتید ما خدمات بزرگی به کشور کردند.»
{$sepehr_key_168529}
شهیدی سال ۱۳۶۹ ازدواج کرد و سپس برای تحصیل دکتری به دانشگاه مکگیل کانادا رفت. سه بار فرصت مطالعاتی در آمریکا و کانادا داشته و در دهها کنفرانس بینالمللی شرکت کرده است؛ اما همیشه به ایران بازگشته.
میگوید: «ایرانی باید کشور خودش را بسازد.»
در کارنامهاش بیش از ۱۴ اختراع ثبتشده، ۵۰ طرح پژوهشی، ۳۰۰ مقاله، ۲۵ کتاب و راهنمایی بیش از ۱۶۰ پایاننامه و رساله دیده میشود. همچنین در تدوین بیش از ۱۰ استاندارد ملی مشارکت داشته است.
او در زمان مدیریت گروه، تفاهمنامه همکاری با دانشگاه مکگیل را امضا کرد و مسیر تعاملات علمی گستردهتری برای دانشجویان و اعضای هیئت علمی فراهم شد.
در محوطه دانشگاه کشاورزی کمتر کسی هست که از احترام و محبوبیت او بیخبر باشد. بسیاری از دانشجویان مسائل شخصیشان را با او در میان میگذارند و سالهاست میان او و شاگردانش رابطهای مادرانه شکل گرفته است.
«همیشه به دانشجوها گفتهام من یک فرزند دارم، اما احساس میکنم هزاران دختر و پسر در کنارم دارم.»
دانشجویان بسیاری تاکنون مهمان خانه او بودهاند؛ بعضی حتی شبها برای ادامه کار تحقیقاتی در منزلش ماندهاند. شهیدی همچنان دورهمیهای کوچک با دانشجویان برگزار میکند تا دلتنگیهایشان کمتر شود.
با وجود همه افتخارات، تلخترین لحظات زندگی کاری او زمانی است که دانشجویی قصد ترک تحصیل میکند.
«تا جایی که توان داشتم تلاش کردم منصرفشان کنم. یکی از همان دانشجوها امروز استاد برجسته دانشگاه است.»
او حتی واسطه ازدواج تعدادی از دانشجویان نیز بوده و میگوید ازدواج آگاهانه هیچگاه شکست نمیخورد.
دکتر شهیدی نگران آینده پژوهشگران جوان است و معتقد است بیتوجهی به دانشجویان دکتری و نخبگان، مهاجرت آنان را تشدید میکند:
«در کشورهای پیشرفته پژوهشگر جایگاه دارد، اما اینجا بعضیها تحقیقات را رها کردهاند و دنبال شغل دیگری رفتهاند.»
وقتی وارد رشته صنایع غذایی شد تعداد دختران بسیار کم بود، حالا بیشتر صندلیهای دانشگاه در اختیار دختران است. توصیهاش همیشه این بوده:
«به پیشبینیهای ناامیدکننده گوش ندهید. زندگی شما به تلاش خودتان بستگی دارد. در قله موفقیت جایی برای فرد بیپشتکار نیست.»