پیام روشن از شمال شرق ایران | مشهد تشنه ورزش قهرمانی است

عصرِ پاییزی مشهد، از آن عصر‌هایی بود که آفتاب کم‌جانِ آخرین روز‌های آبان روی سکو‌های استادیوم امام‌رضا می‌لغزید؛ نسیمی سرد می‌وزید و برگ‌ها را آرام روی زمین می‌نشاند. خیابان‌های اطراف ورزشگاه شلوغ‌تر از همیشه بود؛ نه از جنس شلوغی روز‌های لیگ برتر، بلکه از همان جنس شوقی که سال‌هاست مشهدی‌ها در سینه نگه داشته‌اند و فرصت رهایی‌اش را پیدا نکرده‌اند.

دروازه‌های استادیوم باز که شد، جمعیت موج‌وار به سمت سکو‌ها حرکت می‌کرد. پیرمردی با شال ابومسلمی، نوجوانی که اولین‌بار به ورزشگاه می‌آمد، پدر‌هایی که دست بچه‌هایشان را گرفته بودند، و حتی کسانی که سال‌ها دل‌چرکین بودند، اما باز هم دل‌شان طاقت نیاورد و آمدند؛ همه با یک احساس مشترک: دلتنگی برای یک تیم، یک رنگ، یک هیجان. آن هم در لیگ دسته سوم. تا دهان کشور باز بماند که چطور برای تماشای لیگ دسته سوم فوتبال بیشتر از لیگ برتر در شهر‌های دیگر تماشاگر مشهدی به استادیوم رفته است.

این فقط یک مسابقه در لیگ دسته سوم نبود.

بازگشت یک حس بود. حسی که در سال‌های دور، هر هفته جمعیت ده‌ها هزار نفری را به سمت تختی و امام‌رضا (ع) می‌کشاند. مردم آمده بودند که فقط تماشا نکنند؛ آمده بودند تا بگویند: «ما هنوز اینجاییم… هنوز فوتبال را نفس می‌کشیم… هنوز منتظریم.» ابومسلم که وارد زمین شد، انگار چیزی در فضا روشن شد؛ نه از نور، از نوستالژی. از خاطره‌های خوشِ قدیمی. از روز‌هایی که مشهد در لیگ برتر تیم داشت، سالن‌ها پر می‌شد، والیبال نفس شهر بود و هندبال و بسکتبال نفس سالن‌ها را بند می‌آوردند.

این جمعیتِ عصر پاییزی، یک پیام روشن داشت: اگر مشهد در هر رشته‌ای نماینده جدی داشته باشد، فوتبال، والیبال، بسکتبال، هندبال، باز هم سکو‌ها و سالن‌ها پر خواهند شد.

مشهد نه بی‌تماشاگر شده، نه بی‌عشق. مشهد فقط «بی‌تیم» شده است؛ و درست به همین دلیل است که مسئولان باید از وعده‌ها عبور کنند و به عمل برسند. این شهر ظرفیت دارد؛ هوادار دارد؛ عشق دارد. فقط باید کمک کنند تیم‌هایش دوباره به سطح اول ورزش ایران برگردند. فدراسیون‌ها هم باید از خدای شان باشد که نماینده مشهد در لیگ‌های شان حضور داشته باشد. آن عصر پاییزی، مردم مشهد ثابت کردند:مشهد هنوز تشنه ورزش قهرمانی است.