به گزارش شهرآرانیوز، در روزگاری که تصویر زن مسلمان در رسانههای غربی اغلب در لابهلای کلیشهها، سوءبرداشتها و سیاستزدگیها دفن شده بود، زنی از قلب اروپا برخاست که نه مسلمان بود و نه شرقی، اما چنان «اسلام را زندگی کرد» که به پلی میان دو جهانِ متخاصم بدل شد.
آنهماری شیمل بانویی که بسیاری او را «صاحب ششدانگ فهم معنوی شرق» و حتی «حقیقیترین ملکه بشریت» خواندهاند لقبی که تنها حاصل قلم نیست، حاصل تجربه و زیست اوست.
شیمل در ۱۹۲۲ در آلمان که آژیرهای جنگ جهانی سقف خانهها را میلرزاند، به دنیا آمد، اما همین آشوب، او را به جهانی دیگر پرتاب کرد که در آن «زبانها»، «ادیان» و «معنا» مهمترین راههای نجات انسان از تاریکی هستند.
در حالی که همسنوسالهایش تازه الفبای آلمانی را تمرین میکردند او شیفته آیات قرآن شده بود. نوجوانیاش به یادگیری عربی، فارسی و ترکی سپری شد، و پیش از آنکه پا به دانشگاه بگذارد، بخشهایی از قرآن را از حفظ میخواند. عطشی که فراتر از استعداد بود خبر از مسیری میداد که یک عمر قرار است او را پیش ببرد.
با ورود به دانشگاه برلین، در هفدهسالگی، شگفتیها آغاز شد. تنها دو سال بعد، در ۱۹سالگی، نخستین دکترای خود را گرفت؛ رکوردی کمسابقه در تاریخ مطالعات اسلامی.
دهه ۱۹۵۰، سرنوشت شیمل تغییر کرد. زمانی که به ترکیه رفت و در حرکتی تاریخی، بهعنوان اولین زن و نخستین غیرمسلمان ریاست کرسی تاریخ ادیان دانشگاه آنکارا را برعهده گرفت. همانجا بود که شرق، زودتر از غرب، او را شناخت. زنی که نیامده بود صرفاً «تحقیق» کند، بلکه آمده بود معنویت را «نفس بکشد». خودش بعدها مینوشت: «شرق را نمیتوان خواند؛ باید آن را نفس کشید.»
از همان روزها، قونیه به یکی از خانههای روحی او تبدیل شد. جایی که ساعتها در حلقه ذکر دراویش مینشست و در میان نغمههای مولانا، جهان را از نو معنا میکرد.
شیمل در اثر مهم خود «روح من زن است» تصویری از زن در قرآن، عرفان و تاریخ اسلامی ارائه کرد که مرزهای نگاه غربی را شکست. او نوشت زن، نه موجودی فرودست بلکه تجلی رحمت الهی است که ریشه زبانیاش با «رحمان» یکی است.
از زلیخا تا حضرت مریمو حضرت فاطمه زهرا (س)، زنان در نگاه او ستونهای معنویت بودند نه حاشیههای تاریخ. شیمل اسلام را از منظر زنی که تجربه زنانه در سنت اسلامی را لمس کرده بود، مگاه کرد و بارها میگفت: «اسلام را نه با چشم غرب، که با قلب شرقیام خواندم.»
توصیه استادانش برای خواندن مولانا، مسیر او را برای همیشه تغییر داد. بعدها گفتند او «مولانا را فقط شرح نداد، در او زندگی کرد». تحقیقاتش درباره نقش تصاویر در شعر مولانا، عرفان عشق، و دیوان شمس هنوز از معتبرترین منابع دانشگاهی است.
هر پاییز، راهی پاکستان میشد. کشوری که او را مثل یکی از خود پذیرفت و بالاترین نشان رسمی خود، هلال امتیاز را به او اعطا کرد.
در ایران نیز حضورش همواره با استقبال پژوهشگران همراه بود و سخنرانیهایش در مؤسسه گوته تهران هنوز در حافظه نسل آن سالها زنده است.
فهرست آثارش طولانی است. بیش از ۷۰ کتاب و دهها مقاله به زبانهای آلمانی و انگلیسی. از تاریخ ادیان تا زبان نمادها در عرفان؛ از مقدمهای بر اسلام تا ترجمههایی از دیوان شمس. اما آنچه او را «ویژه» میکند، نه تعداد کتابها بلکه صداقت»، «فروتنی» و «عشق بیپیرایه اوست.
او نه شرقشناسی بود که پشت میزهای دانشگاهی نشسته باشد، نه پژوهشگری که از دور نگاه کند؛ او در معنویت شرق غوطهور شد.
{$sepehr_key_168884}
محبت او به اهلبیت (ع)، فراتر از ستایش یک محقق بود. بارها میگفت: «محبت اهلبیت، کلید فهم روح اسلام است.»
وقتی از امام علی (ع) سخن میگفت، نگاهش رنگ دیگری میگرفت؛ گویی از نماد جوانمردی بشر حرف میزند، نه از یک شخصیت تاریخی. حضرت زهرا (س) را «زنی که نور پیامبر را در جهان تداوم بخشید» میدانست و نوشتههایش در اینباره همواره از حرارتی کمنظیر برخوردار است.
اما اوج ارادتش در مواجهه با نام امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) دیده میشود. در مراسمهای عاشورایی شرکت میکرد و مینوشت: «هیچچیز به اندازه اشک مردم برای حسین، عمق معنویت اسلام را نشان نمیدهد.»
حضرت زینب (س) را «ستون پایداری کربلا» میدانست؛ زنی که بهزعم او، تاریخ را از میان نیزهها عبور داد.
وقتی در ۲۰۰۳ چشم از جهان فروبست، وصیت کرد روی سنگ قبرش حدیثی از پیامبر اسلام(ص) بنویسند: «النّاس نیام فإذا ماتوا انتبهوا؛ مردم در خواباند؛ چون بمیرند بیدار میشوند.»
انتخاب چنین حدیثی از سوی زنی غربی، خود یک گزارش کوتاه از جهانبینی اوست.
برای شیمل، اسلام موضوع مطالعه نبود راهی برای دیدن حقیقت بود.
آنهماری شیمل ثابت کرد که یک زن، یک انسان، میتواند میان دو جهان آشتی برقرار کند؛ جهان اسلام و غرب، که دهههاست از یکدیگر فاصله گرفتهاند؛ و حالا مستند «ملکه شرق از نگاه غرب» مستند تازه فطرسمدیا با همین عنوان، تلاش میکند این زندگی شگفتانگیز را بازخوانی کند؛ روایت زنی که نه مسلمان بود و نه شرقی، اما اسلام را با تمام وجود زیست.
منبع: فارس