احد مطبوعی | شهرآرانیوز؛ نمایش دینی «زخم» که سه سال پیش توسط گروه «ماهو» اجرا شده بود، این شبها با نسخهای بازنویسی شده و ترکیبی تازه از بازیگران در تماشاخانه استاد نوری روی صحنه میرود. بازگشت این اثر تنها یک اجرای دوباره نیست؛ بلکه تبیین هنری برای شرایط اجتماعی امروز و تلاشی برای بازگویی بخش مغفول ماندهای از تاریخ است.
سیدمحمدرضا خازنی رضوی، نویسنده اثر، مهدی کیومرثی، دبیر اجرایی گروه ماهو و صادق نظامی از بازیگران نمایش، در گفتوگو با شهرآرا از چرایی بازنویسی و دشواریهای اجرای امسال میگویند.
سیدمحمدرضا خازنی رضوی معتقد است نسخه جدید «زخم» در واقع متنی تازه است؛ متنی که از نو بر پایه روایتهای تاریخی و برداشتهای دقیقتر از کتاب «الغارات» شکل گرفته است.
او در این باره بیان میکند: الغارات از تاریخ ناگفته پایان حکومت امیرالمؤمنین (ع) میگوید؛ از غارتهایی که به نام آن حضرت انجام میشد تا مردم را نسبت به ایشان بدبین کنند. این روایتها سالها در حاشیه مانده بود و ما تلاش کردیم مفهوم تحریف را برای مخاطب امروز ملموس کنیم.
نویسنده نمایشنامه «زخم» بر این نظر است که تمرکز امسال نمایش بر ویژگی کمتر دیده شده امیرالمؤمنین (ع) است: ایشان هیچ وقت آغازگر جنگ نبودند؛ دشمنی علیه ایشان ساخته و هدایت میشد. نسخه جدید تلاش میکند همین تفاوت را برجسته کند.
خازنی رضوی درباره تغییرات گسترده نمایش میگوید: این بار مجبور شدیم ساختار کلی را اصلاح کنیم. شخصیت ابوبصیر را حذف کردیم، چون حضورش فقط ریتم را کند میکرد. در مقابل، شخصیت چوپان را گسترش دادیم و جنونی به او افزودیم که در نسخه ۱۴۰۱ نبود. جنون او ابزاری شد برای گفتن حرفهای عاقلانه در پوشش گفتار ساده و آشفته.
وی همچنین به تغییر مسیر شخصیت «ثعلبه» که اکنون «شرحبیل» نام دارد، اشاره میکند: میخواستیم شخصیت خاکستریتر باشد و مخاطب بتواند با او همراه شود؛ نه صرفا یک سرباز خشن کاملا منفی.
این نویسنده با اشاره به تغییر ناگهانی سالن بیان میکند: نمایش برای سالن اصلی نوشته شده بود. ما همیشه تیمهای ۲۰ نفره فرم داشتیم. اما وقتی وارد بلک باکس حوزه هنری شدیم، ناچار شدیم تقریبا تمام صحنههای فرم را حذف کنیم و به روایت تکیه کنیم. اینکه نتیجه بهتر شد یا نه را مردم میسنجند، اما قطعا کار برای ما سختتر شد.
مهدی کیومرثی، دبیر اجرایی گروه ماهو، دلیل اصلی اجرای دوباره را شباهت شرایط امروز جامعه با فضای تاریخی نمایش میداند. او در این باره میگوید: سه سال قبل وقتی زخم را اجرا کردیم، از تحریف، خبرهای غلط، جو سازی علیه حقیقت و وارونه نمایی میگفتیم. امروز دوباره همان فضا تکرار شده؛ جامعه زیر فشار اخبار تحریف آمیز و کذب است. همان طور که آن زمان مردم را با نسبت دادن جنایات و غارتها به امیرالمؤمنین فریب میدادند، امروز هم حقیقت در میان سروصدای رسانهای گم میشود. همین شباهت ما را وادار کرد دوباره زخم را اجرا کنیم.
وی با گلایه از وضعیت امسال اجراهای نمایش «زخم» بیان میکند: تقریبا از هیچ نهاد فرهنگی حمایت نشدیم. حتی پلاتوی حوزه را به خاطر جشنواره تئاتر استانی گرفتند؛ آن هم جشنوارهای که بیشتر آثارش کمدی و موزیکال بود و هیچ نسبتی با ایام فاطمیه نداشت.
او میافزاید: بچهها شب تا صبح کار کردند. اجراهای مربوط به جشنواره فرصت تمرین کردن را از ما گرفت. بدقولی ها، بی توجهیها و برخوردهای غیرحرفهای کم نبود. با این حال، گروه ماهو همیشه روی یک چیز ایستاده: غیرت بچهها و توکل به حضرت زهرا (س).
کیومرثی باور دارد که «ماهو» مانند گروههای معمولی تئاتر نیست: هرکسی وارد ماهو میشود اول باید خادم باشد، نه صرفا یک هنرمند یا یک نیروی کار؛ اینجا کار برای حضرت زهراست، نه صرفا یک تولید هنری. ما نیرو میخواهیم که ماندگار و مقاوم باشد؛ کسی که برای کار آیینی وقت بگذارد و از مسیر خسته نشود.
او درباره حمایت مالی نیز توضیح میدهد: ما وابسته به هیچ سازمانی نیستیم. بخش عمده هزینهها را مردم تأمین میکنند؛ همانهایی که بعد از اجرا اشک میریزند و نذر میکنند.
{$sepehr_key_169308}
صادق نظامی، بازیگر دهه هشتادی که پیشتر در آثار غیرآیینی حضور داشته است، ورود خود به تئاتر آیینی را نقطه عطف مسیر حرفهای اش توصیف میکند. او در این باره میگوید: همیشه علاقهمند این گونه نمایشی بودهام، اما فرصت مناسب پیدا نمیشد تا اینکه با دعوت کارگردان «زخم» به این فضا وارد شدم؛ فضایی که بار احساسی ویژهای دارد و تجربهای بی نظیر برایم رقم زده است.
وی درباره دشواری رسیدن به نقشی چندلایه که در آن شخصیت، رویکردی مخالف امیرالمؤمنین (ع) دارد، بیان میکند: مهمترین چالش، بازنمایی هم زمان تزویر، دنیاطلبی و بی اعتنایی شخصیت به آخرت بوده است؛ ویژگیهایی که باید در بدن، بیان و صدا نمود پیدا کند. نظامی، سختترین بخش کار را ایجاد تعادل میان تکنیک بازیگری و بار معنوی نمایش میداند: هیچ کس دوست ندارد نقش دشمن حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) را بازی کند. او میافزاید: صحنههای مربوط به
حضرت فاطمه (س) چنان تأثیرگذار است که پشت صحنه بعد از اجرا سبب اشک ریختن و طلب بخشش عوامل میشود. با این حال، گروه تلاش میکند اجرای صادقانه و پاکیزهای ارائه دهد و باور دارد نمایشهای آیینی به مراتب دشوارتر از آثار معمول هستند، زیرا هم بار مظلومیت را حمل میکنند و هم واکنشهای عاطفی تماشاگران را روبه رویشان قرار میدهند.
نظامی تنها خواسته اجرایی خود را فراهم شدن امکان اجرا در سالن بزرگتر بیان میکند تا مخاطبان بیشتری بتوانند با اثر همراه شوند.
این بازیگر جوان درباره حفظ کیفیت احساسی نقش در اجراهای متعدد توضیح میدهد: بازیگر ناگزیر است خود را در موقعیت دشمنان بگذارد و قساوت نقش را در لحظه حفظ کند؛ کاری دشوار، اما ضروری تا هر شب همان عمق احساس روی صحنه تکرار شود.