به گزارش شهرآرانیوز؛ مدتهاست که داشتن تلفنهمراه، لپتاپ و... برای نوجوانان و حتی کودکان مانند نقلونبات شده است؛ بعضیهایشان گوشی شخصی خود را دارند و تعدادی دیگر استفاده شان از تلفنهمراه و اینترنت، محدود به تلفن همراه پدر و مادرشان میشود که البته، بازهم اگر والدین ناآگاه باشند، امکان استفاده نادرست کودک و نوجوان از این ابزارهای هوشمند وجود دارد و نوجوانان در کسری از ثانیه میتوانند به دنیای نامحدودی از اطلاعات متصل شوند که هنوز بلوغ کافی برای درک آن را ندارند.
فرضیه ناآگاهی و بیتوجهی والدین در این امر، زمانی قوت میگیرد که بدانیم طبق گفته محمدجواد عرفانیرحمتنیا، قاضی ارجاع دادسرای تخصصی ناحیه ۲ مشهد، «۷۰ درصد مرتکبان جرائم رایانهای در سنین پانزده تا هجده سال قرار دارند.»
«ماجرا با علاقه زیادی که به کامپیوتر داشتم، شروع شد و بعد دوست داشتم از همه کارهایی که میشد با سیستم انجام داد، سر دربیاورم؛ از کودکی یاد گرفته بودم که به هرچیزی بخواهم، میتوانم برسم. همین هم موجب شد که به مرور دسترسی به حسابهای کاربری دیگران را یاد بگیرم و با این کار در حریم شخصی شان کنجکاوی میکردم.» اینها را آرش، یک نوجوان شانزده ساله، میگوید.
او تنها فرزند یک خانواده متمول است که به همین دلیل، نیز همه امکانات دراختیارش قرار داشته است. آرش میگوید: ابتدا با اکانت بازی افراد شروع شد و بعد به سایر شبکههای مجازی رسید. وقتی میتوانستم وارد اکانت کسی شوم، احساس باهوشی و قدرت میکردم. خودش معتقد است که این کار به مرور برایش تبدیل به نوعی اعتیاد شده که ترک آن برایش سخت بوده است.
آرش تصور میکرد این کارها هم مانند یک بازی است و خانواده اش او را مطلع نکرده بودند که اسم این کار «دسترسی غیرمجاز» است و جرم محسوب میشود: «از زمانی که این موضوع را متوجه شدم، دیگر خودم را کنترل کردم و این کارها را انجام ندادم.»
مهدیه، نمونهای دیگر از نوجوانانی است که آگاهی لازم درباره فضای مجازی را دریافت نکرده است. با اینکه پانزده سال دارد، در خانواده به صبوری و درس خوان بودن معروف است. داستان او از جایی شروع شد که به قول خودش، از روی عصبانیت، اسکرین شات پیام هایش با دوست خود را در فضای مجازی بدون اجازه اش، منتشر و فکر میکرده است با رسوا کردن دوستش، در حال گرفتن حق خودش است.
مهدیه میگوید: اصلا متوجه عواقب کارم نبودم تا زمانی که دوستم تهدید کرد که میتواند از من شکایت کند. ترسیدم و سریع این موضوع را در اینترنت جستوجو و بررسی کردم. متوجه شدم که حرفش درست است و دردسر بدی برایم به وجود آمده است. درنهایت با هزارویک التماس راضی اش کردم که از من شکایت نکند.
غزل هم در آستانه نوجوانی قرار دارد، اما امکانات و آزادی بیش از اندازهای که پدر و مادر برایش فراهم کردند، کار دستش داد. به گفته خودش، این آزادی به حدی بود که با این سن وسال کم حتی میتوانست تا پاسی از شب، بیرون از خانه بماند؛ همین امر نیز موجب شده بود در مسیر دوستان نادرستی قرار بگیرد و در فضای مجازی علاوه بر خودش برای دیگران نیز دردسر درست کند.
او و چند نفر از هم سن وسالانش از بچههای دیگر میخواستند که برایشان کاری انجام بدهند یا چیزی بخرند و اگر آنها از این کار سر باز میزدند، او را در فضای مجازی مسخره میکردند و به اکیپ دوستی شان راه نمیدادند یا حتی او را ضرب وجرح میکردند.
آرش، مهدیه و غزل، تنها چند نمونه از نوجوانانی هستند که در سایه بی توجهی والدین و آگاهی ندادن آن ها، برای سرگرمی به فضای مجازی روی آوردهاند و مرتکب جرم شدهاند؛ و البته برعکس آن نیز وجود دارد؛ خیلی از مواقع پدر و مادرها با وسواس و کنترلگری شدیدی که درباره کارها و رفتار فرزند دارند، او را به گرداب پنهان کاری و تجربیات ناخوشایند سوق میدهند.
{$sepehr_key_169606}
جامعه شناس و استاد دانشگاه خیام مشهد بروز برخی مشکلات در جامعه نظیر جرائم اینترنتی که نوجوانان مرتکب میشوند، را ناشی از عدم جامعه پذیری درست کودکان میداند و میگوید: نظام آموزش وپرورش فقط آموزش را دربر میگیرد، آن هم فقط در بعد تقویت حافظه و مهارتی به بچهها یاد نمیدهد. درواقع بچهها به طرز صحیح جامعه پذیر نمیشوند و زمانی که بزرگ شدند، انتظار داریم درست رفتار کنند.
سیدعلی اصغر موسوی در گفتوگو با خبرنگار شهرآرا، با اشاره به اینکه هیچ انسانی تمایل ندارد به سمت بیراهه برود، بیان میکند: اگر نیازهای افراد ازجمله نیازهای مادی و معنوی آنها به طور مشروع پاسخ داده شود، برای رفع آن به دنبال رفتارهای انحرافی نمیروند.
او ادامه میدهد: به همین ترتیب، جوامع استعمارگر میتوانند از طریق جوانان یک کشور به فرهنگ آن لطمه بزنند. درواقع زمانی که نظام ارزشها کم رنگ شود و هنجارها کاربرد خود را از دست بدهند، جوان نیز براساس معیارهای خود عمل میکند، در حالی که مشخص نیست معیارهای آنها درست باشد یا خیر. معیار باید پایدار باشد نه اینکه هر روز و بنا به نیازهای مختلف، تغییر پیدا کند.
این استاد دانشگاه میگوید: زمانی که جامعه، سرگرمی درستی برای نوجوانان و جوانان ندارد، آنها نیز به برنامههای دیگری با الهام از فضای مجازی روی میآورند؛ زیرا هم به سرگرمی نیاز دارند و هم به کنجکاوی.
موسوی نقش خانواده را در استفاده نادرست کودکان از وسایل ارتباطی و فضای مجازی، بیشتر از جامعه میداند و ادامه میدهد: اشکال اینجاست که خیلی از خانوادهها به بهانههایی مانند دوست داشتن و... نمیخواهند محرومیتهایی را که خودشان تجربه کردهاند، فرزندشان هم احساس کند، بنابراین امکانات رفاهی زیادی دراختیار آنها میگذارند، درحالی که این کار اشتباه است و نباید یک تلفن همراه پیشرفته دراختیار کودک باشد.
او به نقش مهم رسانهها در جامعه پذیر کردن جوانان اشاره میکند و میگوید: رسانهها جمعیت زیادی را تحت پوشش قرار میدهند، بنابراین نقش پررنگی دارند، درحالی که من به عنوان معلم، درنهایت میتوانم به دویست نفر آموزش بدهم، با این حال باید ابتدا رسانه نیازسنجی و براساس آن برنامه ریزی کند و درنتیجه تولیدات فرهنگی داشته باشد. جامعه شناس کشورمان بیان میکند: باید بدانیم که با شعار دادن، چیزی درست نمیشود و باید در هر زمینه، از کارشناسان مختلف نظر بخواهیم.
یک کارشناس ارشد روان شناسی بالینی نیز با اشاره به اینکه هر کاری که خلاف قانون باشد و با استفاده از تلفن همراه، اینترنت، شبکههای مجازی و... انجام شود جرم اینترنتی محسوب میشود، میگوید: معمولا نوجوانانی که دچار جرائم اینترنتی میشوند، به قلدریهای سایبری نظیر مسخره کردن، توهین، تهدید در فضای مجازی یا هک و دست کاری غیرمجاز روی میآورند؛ به طور نمونه اکانت دوست یا معلمشان را هک میکنند، حتی یک بار نوجوانی سیستم یک بانک را هک کرده بود تا فقط به پدرش ثابت کند که من هم میتوانم کاری انجام بدهم.
حانیه درودی با اشاره به اینکه گاهی اوقات جرائم رایانهای نوجوانان شامل کلاهبرداری و درست کردن رسید هم میشود، ادامه میدهد: متأسفانه تعدادی از آنها نیز ممکن است محتوای غیرقانونی یا جنسی را در فضای مجازی منتشر کنند. البته جعل هویت نیز یکی از بابترین اتفاقاتی است که در آن، اکانتی به اسم دیگری درست میکنند و از آن برای تخریب یا تحقیر یک نفر استفاده میکنند تا به منافع خود برسند.
او عوامل فردی و خانوادگی، محیط مدرسه، فضای مجازی و... را در انجام جرائم اینترنتی توسط نوجوانان، مؤثر میداند و اضافه میکند: گاهی اوقات خانوادهها امکاناتی نظیر تلفن همراه و... را دراختیار کودک و نوجوان خود قرار میدهند و بعد انتظار دارند که او از خودش مراقبت کند، درحالی که نوجوانان از روی کنجکاوی و میل به هیجان، کارهایی را که نباید، انجام میدهند و با آن احساس قدرت پیدا میکنند.
درودی به نبود برخی مهارتهای زندگی دربین نوجوانان اشاره میکند و ادامه میدهد: اگر از نسل جدید درخواست کمک کنید، خیلی احتمال دارد که از آن کمک دریغ کنند و گاهی اوقات متوجه نمیشوند با کاری که انجام میدهند، چه تأثیری روی دیگران میگذارند.
«در حوزه عوامل خانوادگی، نظارت کم یا سختگیرانه ازسوی خانواده، هر دو مشکل ساز است.» کارشناس ارشد روان شناسی بالینی کشورمان با بیان این جمله میگوید: برخی خانوادهها از نوجوانشان نمیپرسند در فضای مجازی چه کار میکند؛ بعضی دیگر نیز به حدی نوجوان را کنترل میکنند که او را به سمت رفتارهای مخفیانه و لج بازی سوق میدهند.
او با بیان اینکه گاهی اوقات پدر و مادرها در دنیای واقعی، درگیر بدرفتاری هستند و نوجوانان نیز از آنها الگو میگیرند و در فضای مجازی آن را بروز میدهند، میگوید: همچنین ممکن است بعضی نوجوانان برای اینکه عضو یک گروه دوستی شوند یا تأیید آنها را بگیرند، مرتکب جرائم رایانهای شوند.
درودی، ناآگاهی والدین و آموزش ندادن استفاده درست از فضای مجازی را نیز، یکی از دلایل مهم در بروز جرائم اینترنتی ازسوی نوجوانان میداند و میگوید: درحال حاضر تلفن همراه و وسایل ارتباطی دراختیار برخی کودکان و نوجوانان قرار گرفته است که سن آنها مناسب حضور در فضای مجازی نیست، ضمن اینکه از قانون و عواقب کارشان بی خبر هستند یا نمیدانند که با ناسزاگفتن در فضای مجازی، امکان شکایت برای طرف مقابل را فراهم میکنند.
{$sepehr_key_169608}
او بیان میکند: خیلی از خانوادهها درباره رعایت حریم خصوصی فرزندشان با او صحبت میکنند، درحالی که کودک باید یاد بگیرد به حریم خصوصی دیگران نیز نباید وارد شود. ضمن اینکه باید خانوادهها مهارتهای زندگی نظیر کنترل خشم، همدلی و جرئت مندی و حل تعارض را به کودکان و نوجوانان خود بیاموزند. جدای از این، باید مدرسه نیز برای آشنایی با جرائم سایبری، قوانین و پیامدهایش آموزش بدهد.
درودی بیان میکند: نوجوانان در سنین پانزده تا هجده سال که بیشترین میزان استقلال خواهی را دارند و میخواهند جدا از والدین برای هویت خود کاری کنند، ممکن است به سمت جرائم سایبری بروند. باید از این بچهها بخواهیم که در حوزه آموزش، نقش آفرینی کنند؛ به طور نمونه کارگاههای آموزشی در مدارسشان برگزار شود و این بچهها در رأس گروهها قرار بگیرند.