حرم، میزبان چشم‌های خیس از تشنگی زمین| روایت نماز بارانی که امروز در حرم مطهر رضوی اقامه شد+ فیلم
به گزارش شهرآرانیوز، نه‌فقط صحن پیامبر اعظم (ص) بلکه کل صحن‌های حرم مطهر رضوی مفروش شده بود. در واقع، ظهر امروز (پنجشنبه ۶ آذر ۱۴۰۴) هر نقطه از بارگاه قدسی امام رئوف (ع) پُر بود از زائران و مجاورانی که دل سوخته از تشنگی سد‌ها و رودخانه‌ها، دست دعا به سمت آسمان دراز کرده بودند تا «نماز استسقاء» بخوانند و امامی که نماز باران‌خواندنش، یکی از تصاویر فراموش‌نشدنی سیره نورانی او و «ولایت عشق» بود، برایشان ضامن رحم الهی و باران رحمت پروردگار باشد.
{$sepehr_media_2514160_640_360}
 

چشم‌ها به آسمان، دل‌ها در انتظار اجابت

آفتاب کمرنگ آذر روی سنگفرش‌ها لکه‌های روشن و خاموش می‌انداخت، اما ابر‌هایی که به گلدسته‌های حرم تکیه داده و باعث این سایه‌روشن بودند، هیچکدام نشانی از باران نداشتند. همین هم بر تب‌وتاب مردم می‌افزود. مردم به دل می‌خواندند که آیا می‌شود بار دیگر، شمس‌الشموس (ع) از مردم سه‌روز روزه بخواهد و بعد، دستی به آسمان ببرد تا بارانی رویاننده و برکت‌افزا طلب کند؟ چشم‌هایی که به اشک مهمان بودند، پاسخ به این سوال را مثبت می‌دانستند.
به وقت اقامه نماز ظهر و عصر، جمعیت آرام‌آرام از چپ و راستِ صحن‌ها آمدند و بی‌آنکه لازم باشد کسی صدایشان بزند، کنار هم نشستند. جمعیت به‌تدریج کامل شد؛ مردها، زن‌ها، پیرمرد‌های عصا به‌دست، بچه‌هایی که تازه یاد گرفته‌اند دست‌های کوچکشان را برای دعا بالا ببرند و نوجوانانی که چشم‌هایشان به دنبال اولین نشانه‌های اجابت، خیره به آسمان بود. از حوالی ساعت ۱۱:۳۰، قطره‌هایی که در یک مسیر جمع شدند، در محضر حضرت خورشید، دریا ساختند و دست به دعا برداشته، باران طلبیدند. نماز ظهر و عصر که به نیت «قُربَةً اِلَی‌الله» اقامه شد، هیچکس از جای تکان نخورد و همه بر سجاده‌ها نشستند تا استسقاء از حضرت حق با وساطت حضرت سلطان، ختم به بارانی شود که کام تشنه سرزمین ولایی علی‌ابن موسی‌الرضا (ع) را سیراب کند.
 

اشک و امید هم‌صدا می‌شوند

با اعلام آغاز مراسم، سکوتی از جنس باور به نزول باران در حرم حاکم شد؛ سکوتی از جنس ایمان و به رنگ دعا که به تلاوت روح‌افزای حجت‌الاسلام مهدی زمانی‌فرد امام جماعت نماز مزین شد. نخ نامرئی حمد و سوره، دل جمعیت را به‌هم وصل کرد و خیلی زودتر از اینکه نوبت به قنوت‌های نماز برسد، از شانه‌هایی که بالا و پایین می‌رفت، می‌توانستید تشخیص بدهید که دل‌های زیادی تحت تأثیر عظمت نماز باران در محضر سلطان توس قرار گرفته است.
دست‌ها که به قنوت بالا رفت، نگاه همه به آسمان دوخته شده بود. البته که هرکس از دل خود هدفی داشت و از دغدغه کشاورزان و دامداران گرفته تا سد‌های به گل نشسته و رود‌های خشکیده، تصویری متفاوت در ذهن مردم بود، اما درنهایت، مردم فقط می‌خواستند بوی خاک باران‌خورده را دوباره حس کنند. یکی آرام اشک می‌ریخت و یکی زیرلب، دعا را دوباره و چندباره تکرار می‌کرد. نگاه‌ها پر از امید بود؛ امیدی که انگار فقط در چنین لحظه‌هایی این‌قدر شفاف می‌شود. انگار قلمی نامرئی روی قلب‌ها نوشته بود: «امروز وقتِ رفاقت با آسمان است».
از حوالی ساعت ۱۲:۳۰ نماز تمام شد. دست‌ها یکدیگر را در آغوش گرفتند و صدای آرام «قبول باشد»‌ها بین مردم رد و بدل شد. با جمع‌خوانی دعای فرج، جمعیت آرام از جا برخاست، همان‌قدر که آرام و هماهنگ بر سفره پرمهر نماز استسقاء نشسته بودند. در واقع، همه‌چیز همان بود و حتی آسمان، همان رنگ قبل از نماز را داشت، اما فقط یک چیز با قبل متفاوت بود؛ همه با امید بیشتری قدم برمی‌داشتند همچون کسی که نامه‌ای مهم را پست کرده و حالا فقط منتظر پاسخ است.
حرم امام هشتم (ع) همیشه شاهد معجزه‌های بزرگ و کوچک فراوان بوده و امروز، شاید یکی از همان مواقعی بود که آسمان صدای زمین را شنید. فقط باید دید چه زمانی آرام‌آرام، گره از چهره آسمان باز می‌شود و از دل ابرها، اولین قطره‌ها چشم سنگفرش حرم را روشن می‌کنند.

{$sepehr_key_169927}