‌محسنِ‌ ایران،‌ فخری‌زاده‌ دوران | یادی از دانشمند مانای وطن، هم‌زمان با پنجمین سالروز شهادتش

بعضی آدم‌ها عدل می‌شوند شرح اسم خویش. گویی ارباب ازل این را به زبان پدر و مادر آورده است تا بگویند آنچه او می‌پسندد. نامی را برگزینند که شرح معنایی فرزند بشود. به گمان من، از جمله اسم‌هایی که بجا در جایگاه انسانی خود نشسته است محسن فخری‌زاده است. محسن به همان تعریف قرآنی که در شرحِ محسنین می‌خوانیم. آنها که کارخوب را خوب انجام می‌دهند. اینان را خدا دوست دارد؛ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ.

محسنِ ایران هم به نیکو انجام دادن تکالیف علمی و ملی، فخری شد که زاده افتخار هم بود. فخری‌زاده بجاترین شهرت بود برای مردی که از ناموری گریزان بود. احسان علمی‌اش هم در عین گمنامی بود. اگر شهادت او را حدیث زبان‌ها نمی‌کرد شاید تا عمر داشت بسیاری از ما مردم نمی‌دانستیم کیست و کارش چیست. او، اما برای وطن، سربازی بود که به سرداری رسید. عالمی که عمل، امضای دانشش بود. او یک سرمایه ملی بود. عظمت او را باید در کلام سردار شهید سلیمانی شناخت که گفت: من اگر اتفاقی برایم بیفتد صد تا مثل من هست ولی اگر برای فخری‌زاده اتفاقی بیفتد هیچ‌کس نمی‌تواند جای او را پر کند.

 این بیان واقعیت بود از زبان حاج‌قاسم. اگرچه او درباره خود تواضع ورزید. جای هیچ کدامشان پُر نشد. نمی‌شود هم ... ثُلِمَ فی الإسلامِ ثُلمَةٌ لا یَسُدُّها شیءٌ را که در شرح دین‌شناسان است می‌توان درباره دینبانان و پاسداران حکومت دینی هم بازخوانی کرد. جای اینان را هم کسی نمی‌تواند پر کند چه هرکس بیاید نقش خویش را ایفا می‌کند. نقش اینان می‌شود حسرت تاریخ.

زاده فروردین ۱۳۴۰ در ۷ آذر ۱۳۹۹ به دست شقی‌ترین افراد بشر که صهیونیست‌ها و سرپنجه‌هایشان باشند به شهادت رسید، اما راهش نه‌تنها سد نشد که سد‌های دشمن ساخته هم فروریخت تا نسل فخری‌زاده پرچم را به دوش کشد. پرچمی که، چون به عطر خون شهیدان به اهتزاز در می‌آید، پایدار می‌ماند.

{$sepehr_key_170000}