به گزارش شهرآرانیوز، نقاشیخط از جمله هنرهای تلفیقی تازه ایرانی در دوران معاصر است که البته هرکدام از آنها به طور جداگانه، سبقهای عظیم دارد که تاروپود آن به تمدن و فرهنگ غنی ایرانی گره خورده است. حال که زمان جلو آمده و هنرمندان و هنرجویان به نوآوری دست زدهاند از برآیند ترکیب این هنرها، امروزه ما با هنری جدید مواجهیم که هم اصالت دارد و هم در آن نوآوری و خلاقیت موج میزند. اُدمی یثربی، از جمله هنرمندان جوان امروز است که بعد از ۲۰ سال عجین شدن با هنر خطاطی، نقاشی را هم با این هنر اصیل درآمیخته و نمایشگاهی در نگارخانه آسمان با عنوان «تجرید» راهاندازی کرده است که هر کدام از تابلوهایش، تماشاگری هنردوست را برای لحظهای هم که شده، میخکوب میکند تا بازی رنگها را با خطوط نستعلیق به تماشا بنشیند و از دیدنش لذت ببرد. یثربی در نمایشگاههای انفرادی و گروهی مختلفی هم در داخل و خارج از کشور شرکت کرده است از جمله شرکت در نمایشگاههای گروهی نقاشیخط رویای آزادی در دبی و چند نمایشگاه دیگر در شارجه، البرده و فجیره امارات، جشنواره ملی نستعلیق در تبریز، هفتمین دوسالانه خوشنویسی قزوین، شکوه شاهنامه و چندین نمایشگاه دیگر که نشان از تلاش و پشتکار این هنرمند است؛ اما نمایشگاه «تجرید» که این روزها در گالری آسمان برگزار میشود و تا ۱۱ آذرماه نیز ادامه دارد نخستین نمایشگاه انفرادی نقاشیخط «اُدمی یثربی نایینی» است و علاقمندان میتوانند ساعت ۱۸ تا ۲۱ از این آثار بازدید کنند. در ادامه، گفتوگوی ما با این بانوی هنرمند را میخوانید.
برای شروع گفتوگو نام این هنرمند دهه شصتی را پرسیدیم که عنوان کرد؛ «نامم اُدمی یثربی نائینی است. اُدمی در واقع یک نام با ریشه عربی به معنای بزرگ است.» یثربی در این نمایشگاه ۱۵ تابلو که تلفیقی از خط و نقاشی است در معرض دید عموم گذاشته است. او درباره این نمایشگاه میگوید: «با این آثار سعی کردم خوشنویسی سنتی را در فضایی انتزاعی امتحان کنم و فرمهای خطی که همواره در چهارچوب و قاعدههای خاصی مانند چلیپا، کتابت یا سیاهمشق اجرا میشدند را به شکل جدیدی ارائه کنم و نگاه نقاشانهای به هنر خوشنویسی داشته باشم.»
یثربی توضیح میدهد: «بیشتر تابلوهای این نمایشگاه از سال ۱۴۰۱ تا کنون به تدریج خلق شدهاند و حدود سه سال طول کشیده تا ۱۵ اثری که شما میبینید به نتیجه برسد. چرا که من بعد از ۲۰ سال اشتغال به هنر خط و خوشنویسی، از سال ۱۴۰۱ تصمیم گرفتم به سراغ تلفیق این هنر قدیمی و اصیل با نقاشی بروم و برای هر تابلو ایده خاصی داشتم و فرایند خلق آثار به صورت ذهنی و با توجه به تجربیات گذشتهام انجام شده است.»
همیشه ریشه نخستینها انگار در کودکی رقم میخورد و آن ریشه بارور میشود و در جوانی به ثمر مینشیند. برای یثربی هم این گزاره حقیقت دارد. او از کودکی، زمانی که شش ساله بود در محضر پدرش که به خوشنویسی علاقه داشت شروع کرد به قلم زدن، و نوشتن با خط خوش را کنار پدر تلمذ کرد و پایههای برگزاری نمایشگاهی که امروز میبینیم را حمایتها و تشویقهای هنرمندانه پدر در وجود دخترش بنا نهاده است. یثربی درباره این شروع شیرین به شهرآرانیوز میگوید: «وقتی که شش سالم بود پدرم، من و دیگر خواهران و برادرانم را به خوشنویسی تشویق کرد. او خودش حسابدار بود، اما به هنر خوشنویسی علاقه داشت و تا رتبه ممتازی نستعلیق هم پیش رفت، اما هیچ وقت، فرصت این را نداشت که بخواهد تدریس کند، اما با اساتید خوبی از انجمن خوشنویسان در ارتباط بود. وقتی ما بنا به شغل پدرم برای دو سال به تربت جام رفتیم، پدرم متوجه حضور استاد مرحوم کریمی که از بزرگان هنر خوشنویسی بودند در این شهر شد. به من پیشنهاد دادند که از این فرصت استفاده کنم و طی دو سه سالی که آنجا بودم هنر را پیش استاد کریمی آموختم، اما از سال ۱۳۸۶ فعالیت حرفهای من در انجمن خوشنویسان، شروع شد.»
{$sepehr_key_170300}
بدون شک هر گرایش هنری، نشانی از شخصیت وجودی هنرمند را به نمایش میگذارد که پیشبینی ما در این باره درست از آب درآمد و این بانو و مدرس خط تصریح میکند: «علاقه من به نقاشی باز هم به کودکی برمیگردد و از همان بچگی، با دنیای نقاشی هم ارتباط داشتم و کنار خط، نقاشی میکردم. مثلا زمانی که هنوز مدرسه نرفته بودم شکل خطوط را نقاشی میکردم که وقتی پدرم، آن را به اساتید خود نشان میداد تعجب کرده بودند که چگونه ممکن است کسی که سواد ندارد این واژه را به خوبی، نوشته و نقاشی میکند.»
این شروع، پایان ماجرا برای یثربی نبود و او را به سمت بهتر دیدن و بیشتر یادگرفتن برد تا جایی که از سال ۱۴۰۱ تصمیم گرفت هنر خط را که بخوبی یاد گرفته با نقاشی تلفیق کند و به طور حرفهای نقاشیخط را بیاموزد. او در این باره میگوید: «من همیشه دوست داشتم که رنگها را به شکلی با خط ترکیب کنم و صرفا به آن سبکی که وجود داشت اکتفا نکنم. آثار نقاشیخطی که از اساتید بزرگ میدیدم، واقعاً برایم جذاب بود. از دیدن آنها لذت میبردم و به همین دلیل به این سمت کشیده شدم.»

او در ادامه به ظرفیت خط نستعلیق اشاره میکند و ادامه میدهد: «راستش اولین بار که شروع به نوشتن سیاهمشق روی بوم کردم و بعد از آن، رنگها روی کار آمدند و لایهها و فرمهای حرکتی نستعلیق با رنگ شکل گرفتند این موضوع برایم مشخص شد که تا چه حد نستعلیق ظرفیت بالایی دارد؛ اینکه چقدر میتوان روی نستعلیق، کارهای متفاوتی انجام داد در عین اینکه هیچ آسیبی به شاکلهاش نرسد و بتوان یک چیز نو ارائه داد. پیش از این فکر میکردم نستعلیق همین است که یاد گرفتم و ظرفیت ترقی ندارد و مربوط به زمان خاصی است که دوران اوج و شکوه آن گذشته است، اما با دریافتی که از تلفیق نقاشیخط پیدا کردم میتوانم بگویم نستعلیق نه تنها متعلق به یک دوره خاص نیست، بلکه هنوز هم قابلیت ارتقا دارد. هرچه زمان پیش میرود، شکلهای جدیدتری به خود میگیرد و جهان جدیدی را خلق میکند.
«ترکیب نقاشی با خط، به هیچ عنوان از ارزش و اهمیت نستعلیق در ایران و دنیا کم نمیکند و هنوز هم مخاطبان خودش را دارد و دیده میشود.» اینها جملات یثربی است که معتقد است هر کدام از هنرها جایگاه خود را دارند و نباید فکر کنیم گرایش به یک هنر جدید، باعث میشود اصالت و ارزش هنری دیگر، نادیده گرفته شود؛ بلکه نگاهی جدید به هنر و هنرمند میبخشد که میتواند به غنای آنها کمک کند.
او دراین باره ادامه میدهد: «خوشنویسی با مرکب و قلم، حسی نوستالژیک دارد که چارچوب و قواعد خاص خودش را دارد و از آن خارج نمیشود، اما همین خط وقتی روی بوم با قلممو قرار میگیرد قابلیت حرکت آن بیشتر میشود و گویی آن خط، زندهتر شده است و هنرمند با این حیات دوباره، ارتباط میگیرد. از طرفی، فرم نقاشیخط، چون با رنگها و نقاشی ارتباط نزدیکی دارد برای مخاطب امروز قابل فهمتر است و در دنیا بهتر ارائه میشود و به زبان جهانی هنر هم نزدیکتر است و عموم مردم ارتباط بهتری با آن برقرار میکنند.»
یثربی، علاوه بر شرکت در جشنوارههای مختلف، سابقه تدریس خوشنویسی با قلم و خط تحریر را هم دارد و حدود ۱۰ سال پیش تجربه تدریس در برخی مدارس مشهد را هم دارد، اما نکته جالب توجه از نظر او این است که نه تنها ۱۰ سال پیش که امروز هم به هنر خط در مدارس، توجه چندانی نمیشود و میگوید: «مدارس برای فراهم کردن آموزش خط به دانشآموزان با مسائل مختلفی درگیر هستند، اما مشکل عمده این است که زمان کافی برای تدریس اختصاص داده نمیشود. مثلاً شما ببینید که یک زنگ هنر در هفته برای بچهها درنظر گرفته میشود که آن هم فقط خط نیست و نقاشی هم باید یاد بگیرند. خب از این کلاس یک ساعت و نیمه، چه میماند و چه اثری خواهد داشت؟! این فاصله آموزشی برای دانشآموز مضر است و فایده چندانی ندارد.

این بانوی هنرمند، دغدغه مشخصی هم دارد که این موضوع را از زبان اساتید هنری بسیار شنیدهایم و آن هم تقلیدهای بدون خلاقیت در آثار هنری است. یثربی میگوید: «هنر همیشه خوب بوده و فعالیتهای هنری بسیار لذتبخش است؛ اما متأسفانه آنچه از دیروز وجود داشته و امروز هم بیشتر شده این است که تولید آثار هنری، تقلیدی شده است. کپیکاری زیاد شده است. خوب است هر کسی سعی کند نوآوری و خلاقیت در آثارش داشته باشد.»
وی تاکید میکند: «بسیاری از هنرمندان، ایدهای از خود ندارند و به راحتی از روی دست هم کپی میکنند. مثلاً تا یک چیزی در زمینههای مختلف بولد میشود میبینیم عدهای به سمت آن هجوم میبرند. حرف خوبی از استادم در خاطرم مانده است که همیشه سعی کردم آن را به کار بگیرم؛ استادم همیشه میگوید «چشم هنرمند باید دزد باشد.» یعنی هنرجوها باید از هر چیزی که میبینند نکتهای بگیرند و در ناخودآگاهشان ذخیره کنند، نه اینکه آن را دقیقاً کپی کنند بلکه باید از آنچه میبینند در جهت هدف خود استفاده کرده و به اطلاعات خود اضافه کنند تا بعدها در کارهایشان از آن بهره ببرند. اما اینکه تقلید صرف باشد درست نیست، مثلاً در فضای نقاشیخط، زمانی فرم دایرهای مُد شده بود و تمام کسانی که این هنر را کار میکردند، از این فرم استفاده میکردند.