سالهاست که پرسپولیس از نظر تولید استعدادهای فوتبالی یکی از غنیترین باشگاههای ایران است؛ باشگاهی که همواره در ردههای پایهاش بازیکنان بااستعداد پرورش مییابند، اما تناقض تلخ ماجرا این است که این باشگاه، سرمایههای خود را ارزان از دست میدهد و در عوض برای جذب بازیکنان کمکیفیت دیگر تیمها هزینههای میلیاردی میپردازد. حاصل این چرخه معیوب، نیمکتهایی پر از خریدهای بیاثر و زمینهایی خالی از محصولاتی است که میتوانستند آینده پرسپولیس را بسازند.
نگاهی به چند نمونه روشن، عمق این اشتباه را بهخوبی نشان میدهد؛ میلاد سورگی که در زمان یحیی گلمحمدی به تیم بزرگسالان دعوت شد، رضا خدادادی نیز همین مسیر را طی کرد و احسان حسینی هم از جمله استعدادهایی بود که فرصت بازی پیدا کرد، اما ناگهان از دایره توجه خارج شد. هر سه بازیکن در همان سالها نشانههایی از توانایی و جسارت داشتند؛ اما به جای آنکه در مسیر رشد قرار گیرند، کنار گذاشته شدند و بیسروصدا راهی تیمهای دیگر شدند. امروز اما، همان سه بازیکن در شمسآذر، آلومینیوم و پیکان میدرخشند و به مهرههای کلیدی تبدیل شدهاند؛ بازیکنانی که پرسپولیس خودش ساخت، اما ثمرهاش را دیگران برداشت کردند.
در نقطه مقابل، انتخابهای مدیریتی پرسپولیس در جذب بازیکن، حکایتی متفاوت و البته نگرانکننده دارد. این باشگاه بهجای اتکا به جوانان آیندهدار، سراغ خریدهایی رفت که نه از نظر کیفیت فنی و نه از نظر تأثیرگذاری، پاسخ هزینههای سنگینشان را ندادند. جذب یاسین سلمانی و رضا شکاری با مبالغ میلیاردی و سپس خریدهایی همچون کاظمیان و مجتبی فخریان که فاصله معناداری با سطح مورد نیاز پرسپولیس دارند، تنها نمونههایی از این روند اشتباه است. نتیجه چه شد؟ نیمکتهایی شلوغ، تیمی بدون شادابی جوانی و هزینههایی به اندازه نصف بودجه کل چند تیم شهرستانی که خروجیاش تقریباً هیچ بوده است.
در عمق این مشکل، مسئلهای ریشهدارتر قرار دارد: اتصال پررنگ دلالها به بدنه مدیریت. زمانی که رابطههای پشتپرده بر منطق فنی و برنامهریزی بلندمدت غلبه میکند، سود اصلی نه به باشگاه میرسد و نه به هوادار؛ بلکه میان واسطهها و برخی مدیران تقسیم میشود. این چرخه معیوب، همان چیزی است که اجازه نمیدهد پرسپولیس از سرمایههای خود بهره ببرد و بهجای محصول باکیفیت آکادمی، چشمش به دست بازار و دلالی باشد.
در حالی که یک بازیکنِ از تیمهای پایه میتواند بدون هزینه، سالها برای باشگاه بماند، رشد کند و در نهایت مانند محمد عمری تبدیل به سرمایهای بزرگ شود، پرسپولیس میلیادها تومان برای خریدهایی خرج میکند که حتی جایی در ترکیب اصلی پیدا نمیکنند. نتیجه روشن است: پول هدر میرود، استعداد نابود میشود و تیم آیندهاش را از دست میدهد.
پرسپولیس اگر میخواهد دوباره در مسیر حرفهای قرار بگیرد، باید یک بار برای همیشه درباره این چرخه تصمیم بگیرد:
اتکا به آکادمی و سرمایههای خودی، یا ادامه هزینههای میلیاردی برای بازیکنان بیتأثیر و قراردادهایی که بیشتر از سود ورزشی، سود اقتصادی برای دلالها دارد؟
{$sepehr_key_170733}