نگاهی به سریال «هزار و یک شب» مصطفی کیایی | روایتی نو از میراثی کهن

به گزارش شهرآرانیوز، مصطفی کیایی در مقام کارگردان و نغمه ثمینی در مقام نویسنده، با جمعی از پرستاره‌ترین بازیگران ایران و با همکاری هنرمندان ترکیه، تلاشی را آغاز کرده‌اند که نه تنها تجربه‌ای تازه در شبکه نمایش خانگی، که بازخوانی یکی از قدیمی‌ترین شاکله‌های قصه‌گویی در شرق است؛ میراثی که سده‌ها پیش زاده شد و امروز در قالبی تصویری، جان تازه‌ای می‌گیرد.

از همان نخستین جمله‌های منتشرشده درباره سریال ـ «اگر یکی از این زن‌ها شهرزاد باشد جهان من نجات پیدا می‌کند...» ـ و نیز جمله‌ای که در تیزر طنین می‌اندازد ـ «ما در روشن‌ترین شب، پا به تاریکی می‌ذاریم...» ـ روشن است که «هزار و یک شب» تنها یک درام ساده نیست؛ سفری‌ست به مرز‌های خیال، گذرگاهی میان زمان‌ها، و تجربه‌ای که از آستانه قصه‌های اسطوره‌ای آغاز می‌شود و تا نگرانی‌ها و رنج‌های انسان معاصر امتداد می‌یابد.

ریشه‌های دور، افسانه‌ای که از دل چند فرهنگ برآمد

برای درک عمق این پروژه باید به سرچشمه قصه‌هایی بازگشت که امروز تحت عنوان «هزار و یک شب» شناخته می‌شود. این مجموعه، برخلاف تصور رایج، یک‌باره و در یک زمان پدید نیامده است؛ بلکه محصول آمیزش چندین سنت کهن ادبی است.

نخستین رگه‌های این جهان افسانه‌ای از کتاب ایرانیِ هزار افسان برمی‌خیزد؛ کتابی که در ایران باستان رواج داشت و روایتگر داستان‌هایی بود که شهرزاد ایرانی، شب‌به‌شب برای نجات جان خود بازمی‌گفت. بعد‌ها این روایت‌ها به عربی ترجمه شد و در بغداد و مراکز فرهنگی جهان اسلام، با داستان‌ها و باور‌های بین‌النهرینی و عربی آمیخته گشت.

در ادامه، برخی قصه‌ها از ادبیات سانسکریت و متون هندی وارد این مجموعه شد؛ قصه‌هایی آمیخته به جادو، جانوران سخنگو، سفر‌های ناممکن و سحر‌های مرموز. حاصل این امتزاج طولانی، اثری شد که نه تنها میراث ایران که محصول یک جهان چندفرهنگی است؛ اثری که قرن‌ها از دهان قصه‌گویان گذشته و اکنون در قالب تصویر دوباره زاده می‌شود.

سریالی که از دل سنت برمی‌خیزد و در جهان امروز قدم می‌گذارد

نغمه ثمینی، که پیش‌تر با سه‌گانه «شهرزاد» توانسته بود با نگاهی ادبی به گذشته‌های دور بنگرد، این‌بار قصد دارد افسانه‌ها را نه بازسازی، که بازخوانی کند. او در فیلمنامه «هزار و یک شب»، روایت را بر بستری قرار داده که مرز‌های خیال و واقعیت در آن لغزان است. خط داستانی نخست در زمان حاضر می‌گذرد: ناپدید شدن زنان عاشق‌پیشه‌ای که مهرشان بدل به اندوه شده و اکنون بی‌صدا از جهان واقعی حذف می‌شوند. اما این زنان در جهان دیگر، در قلمرو پادشاهی اسطوره‌ای گرفتارند؛ جهانی که سرنوشت آن با روزگار اکنون درهم می‌تند و قهرمانان قصه را ناگزیر از عبور از حصار زمان می‌کند.

این رفت‌وآمد میان دو جهان، ساختاری خلق می‌کند که ریشه در همان سنت هزار افسان دارد: روایتی پیوسته، قصه‌هایی تو در تو، و قهرمانانی که میان نور و تاریکی، مرگ و زندگی، عشق و خشم معلق مانده‌اند.

{$sepehr_key_170855}

چهره‌ها و سازندگان؛ ترکیبی کم‌سابقه

ترکیب بازیگران «هزار و یک شب» نشان از مقیاس وسیع پروژه دارد؛ پرویز پرستویی، بهرام رادان، هدیه تهرانی، سحر دولتشاهی، محسن کیایی، پدرام شریفی، پانته‌آ پناهی‌ها، سوگل خلیق، محمد بحرانی، حبیب رضایی، بانیپال شومون، امیررضا دلاوری و تعدادی دیگر از چهره‌های شناخته‌شده در این مجموعه حضور دارند. معرفی مینو آزرمیگین نیز از اعتماد سازندگان به نسل تازه بازیگران حکایت می‌کند.

هنوز از بازیگران ترک سریال پرده‌برداری نشده، اما بخشی از تولید ـ به‌ویژه طراحی صحنه و لباس در جهان اساطیری ـ با مشارکت تیم‌های ترکیه‌ای انجام شده؛ امری که می‌تواند استاندارد‌های بصری سریال را به سطحی جدید ارتقا دهد.

مصطفی کیایی که تاکنون بیشتر در ژانر اجتماعی فعالیت کرده بود، این‌بار قدم در مسیری گذاشته که به‌نوعی آزمون خلاقیت و توان تولیدی اوست. سریال قرار است در دو فصل ساخته شود و از نیمه فصل نخست، بیننده را به جهان دوم، یعنی سرزمین اسطوره‌ها و افسانه‌ها، وارد کند.

جهان‌سازی؛ روایت در اقلیمی مستقل از واقعیت روزمره

سریال از همان دقایق اول نشان می‌دهد که قرار نیست آینه‌ای دقیق از واقعیت باشد. نه فضای دانشگاه در بخش معاصر، نه پوشش شخصیت‌ها و نه میزانسن‌های جهان تاریخی، هیچ‌یک درصدد بازنمایی روزمرگی نیستند؛ بلکه همه چیز در خدمت خلق جهانی خودبسنده است. جهانی که قواعدش را از دل افسانه‌ها می‌گیرد و با نگاهی مدرن احیا می‌کند.

بخش اسطوره‌ای با رنگ‌های سرد، لباس‌های باشکوه، معماری خیال‌انگیز و میزانسن‌هایی که یادآور تولیدات بزرگ جهانی‌ست، شکوهی دارد که پیش‌تر کمتر در سریال‌های ایرانی دیده شده بود. بی‌شک حضور گروه‌های ترکیه‌ای که تجربه تولید آثار تاریخی و فانتزی را دارند، در این کیفیت تأثیر داشته است.

آینده یک پروژه بزرگ

«هزار و یک شب» در مسیر آثار قصه‌گو و پرحادثه‌ای قرار می‌گیرد که اخیراً در شبکه نمایش خانگی مورد استقبال قرار گرفته‌اند. اما تفاوت آن در جسارت جهان‌سازی، پیوند با میراث اساطیری و اتکا به همکاری بین‌المللی است. اگر قصه طبق وعده سازندگان پیش برود، می‌توان امید داشت که این سریال به نقطه عطفی در تلفیق اسطوره و روایت مدرن در ایران بدل شود؛ تجربه‌ای که ریشه در گذشته‌ای هزارساله دارد، اما چهره‌ای کاملاً امروزین می‌یابد.

{$sepehr_key_170856}